بیشترین سوالی که مردم از من میپرسند این است: برای مقابله با تخریب پوچگرای ضد آمریکایی که تقریباً تمام نهادهای مهم کشور دچارش هستند، چه کار میتوانم بکنم؟
راه حلی وجود دارد.
بهترین کاری که آمریکاییها میتوانند برای مقابله با حمله جناح چپ به آمریکا انجام دهند بیرون کشیدن فرزندانشان از مدارس است. این حمله علیه آزادیهای آمریکا، مدارس، خانوادهها، کودکان، نهادهای دولتی، ورزش، رسانههای خبری و سرگرمی، مراکز پزشکی، سیآیای، افبیآی، وزارت کشور و ارتش در جریان است.
به غیر از دروس STEM (علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات)، اکثریت قریب به اتفاق مدارس ابتدایی، دبیرستانها، کالجها و دانشگاههای آمریکا تقریباً هیچ چیز مهمی به فرزند یا نوه شما آموزش نمیدهند. آنها را دچار بلوغ جنسی زودرس میکنند و در نتیجه معصومیت آنها را سلب میکنند. از نظر فکری و اخلاقی به آنها آسیب میرسانند. به ندرت به آنها، به عنوان مثال، هنر یا موسیقی آموزش میدهند زیرا بیش از حد مشغول آموزش تنفر نژادپرستانه نسبت به سفیدپوستان، نسبت به آمریکا و ارزشهای آمریکا هستند.
در بسیاری از مدارس ابتدایی به کودک شما آموزش داده میشود که جنسیت امری انتخابی است و تفاوتی بین دختران و پسران وجود ندارد (در بیشتر مدارس، به معلمان گفته میشود که دانش آموزان را «دختر و پسر» خطاب نکنند). به آنها در مورد خودارضایی آموزش داده میشود و بسیاری از کودکان از کلاس اول به بعد در «ساعت قصه زنپوشها» شرکت میکنند که در آن مردی با لباس زنانه، آرایش جلف و کلاه گیس آنها را سرگرم میکند.
با توجه به اینکه مردم از اینها خبر دارند، چرا والدین غیر چپ – یعنی لیبرال یا محافظهکار – فرزندان خود را به مدارس آمریکا میفرستند؟
یک دلیل این است که آنها در انکار هستند. بسیاری از والدین نمیخواهند بدانند که به فرزندانشان چه چیزی آموزش داده میشود و در نتیجه از صدمهای که به آنها وارد شده است بیخبرند. آنها واقعاً باور نمیکنند که مدارس فرزندانشان را تباه میکنند، چه برسد به اینکه فکر کنند رابطه فرزندانشان با آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
این والدین باید با یکی از میلیونها – بله، میلیونها نفر – آمریکایی که فرزندانشان آمریکا، آزادی بیان و والدینشان را در نتیجه تحصیل در کالج یا حتی دبیرستانهای آمریکایی تحقیر میکنند، صحبت کنند. من در هر سخنرانی که دارم چنین افرادی را ملاقات میکنم و بهطور مرتب در برنامه رادیویی خود با آنها صحبت میکنم. از این والدین بپرسید اگر شانسی دوباره به آنها داده میشد، آیا فرزندشان را در مدرسه نگه میداشتند یا نه.
دلیل دوم این است که آنها احساس میکنند چاره دیگری ندارند. اگر آنها فرزندشان را از مدرسه دولتی یا خصوصی محلی خارج کنند (بیشتر مدارس خصوصی به همان اندازه مدارس دولتی متعهد به القای ایدئولوژی ضد آمریکایی در آموزش هستند)، با فرزندشان چه خواهند کرد؟ آنها اغلب نمیتوانند مدرسه محلی پیدا کنند که به کودکشان آسیب نرساند. آنها لزوماً نمیتوانند به مدارس مسیحی یا یهودی اعتماد کنند. اگر هم مدرسهای پیدا کنند که به جای مسموم کردن فرزندانشان چیزی به آنها بیاموزد، شاید توانایی پرداخت شهریه را نداشته باشند.
بنابراین، تنها گزینه آموزش در خانه است. مسئله این است که بسیاری از والدین تصور میکنند این کار اساساً غیرممکن است. اولاً، آنها تصور میکنند که یکی از والدین مجبور است کار خود را رها کند، که به معنای کاهش جدی درآمد خانواده است. ثانیاً، تصور میکنند حتی اگر بتوانند بار مالی را مدیریت کنند، صرف تدریس در خانه برای اکثر افراد بسیار دشوار به نظر میرسد.
هر دو نگرانی ابداً موجه نیستند. درست است که حداقل در آغاز کار، ممکن است یکی از والدین شاغل مجبور به توقف کار تمام وقت شود و این هم درست است که صرف نظر از شرایط مالی خانواده، خارجکردن فرزندان از مدرسه و آموزش آنها در خانه چالشهایی دارد.
اما با توجه به سطح فکری پایین اکثر مدارس آمریکایی، خساراتی که به معصومیت کودکان خردسال وارد میشود و شست و شوی مغزی که برای برانگیختن آنها علیه آمریکا، سفیدپوستان و غرب در بیشتر مدارس در جریان است، اگر پدر یا مادر کودکی در سن مدرسه هستید، انتخاب شما چیست؟
غیر از الف) یافتن یک مدرسه خوب که ب) توانایی پرداخت هزینه آن را داشته باشید، چاره دیگری ندارید. اما خود را فریب میدهید اگر فکر میکنید این احتمال وجود دارد که پس از شرکت در مدارس آمریکایی از مهد کودک تا کالج (البته در برخی موارد تحصیلات تکمیلی)، کودک شما تحصیلاتی خوب و ذهنیتی پویا خواهد داشت و فردی منطقی، مهربان، خوشحال و سازگار با جامعه بار خواهد آمد و به آمریکایی بودن خود افتخار خواهد کرد و به شما و ارزشهایتان احترام خواهد گذاشت.
بهترین کاری که آمریکاییها میتوانند برای مبارزه با تخریب کشور توسط چپها انجام دهند، کنار کشیدن از سیستم «آموزشی» است که بهطور فعال و عامدانه دهها میلیون نفر را شست و شوی مغزی میدهد. اگر میلیونها پدر و مادر آمریکایی این کار را میکردند، کشور با همان سرعتی تغییر میکرد که «اتحادیههای معلمان» تغییر نظر میدهند. اگر این کار را نکنند، فرزندانشان به موش آزمایشگاهی بودن در این آزمایش مریض ادامه خواهند داد.
نوشته: دنیس پراگر یک مجری برنامه رادیویی است که برنامههایش در سطح ملی پخش میشوند.
نظرات بیانشده در این مقاله، نظرات نویسنده بوده و لزوما منعکس کننده نظرات اپک تایمز نیست.
مطالب دیگر:
کامالا هریس، تحت فشار برای بازدید از مرزهای جنوبی، گفت «در مقطعی» این سفر را انجام خواهد داد
ویدئو: از «گرمایش جهانی» تا «تغییرات اقلیمی» و اهداف پشت پرده آن
بایدن مذاکرات درباره زیرساختها را با عضو کلیدی حزب جمهوریخواه متوقف کرد