(Shutterstock*)
بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وابسته (Dependent) مسئولیت های مهم زندگی خود را به گردن دیگران می اندازند، به خود مطمئن نیستند و اگر، جز برای مدت کوتاهی، تنها بمانند، احساس ناراحتی بسیاری می کنند. به این اختلال، عنوانِ شخصیت وابسته ی منفعل (Passive- dependent) هم داده شده است. فروید این موارد را مشخصه ی این افراد می داند: وابستگی، بدبینی (Pessimism)، ترس از امور جنسی، به خود مطمئن نبودن، منفعل بودن، تلقین پذیری (Suggestibility) و عدم مقاومت و پافشاری در کارها. این اختلال در زن ها شایع تر از مردان است و در بچه های کوچک خانواده شایع تر از بچه های بزرگ است. افرادی هم که در کودکی بیماری جسمی مزمنی داشته اند، ممکن است بیش از بقیه مستعد این اختلال باشند.
افراد مبتلا به این اختلال وابسته و سلطه پذیرند؛ از تصمیم گیری عاجزند مگر آنکه با دیگران به مقدار بسیار زیاد مشورت کرده و کاملا مطمئن شده باشند؛ از موقعیت های مسئولیت آور پرهیز می کنند و اگر از آن ها خواسته شود که نقش رهبر را در جایی به عهده بگیرند، مضطرب می شوند. این افراد پافشاری در انجام تکلیفی را که مربوط به خودشان است دشوار می بینند اما اگر قرار باشد آن تکالیف را برای کس دیگری انجام دهند مداومت در آن ها کاری برایشان ندارد؛ این گونه افراد دوست ندارند تنها باشند و دلشان می خواهد کسی را پیدا کنند که بتوانند به او وابسته شوند. ممکن است همسری بدرفتار، بی وفا یا الکلی را مدت ها تحمل کنند برای اینکه احساس دلبستگی شان به او خدشه دار نگردد؛ کارکردهای شغلی این گونه افراد اغلب مختل است، به طوری که نمی توانند مستقلا و بدون کنترل دقیق کس دیگری کارهای خود را انجام دهند؛ روابط اجتماعی این افراد اغلب با کسی است که به او می توانند وابسته شوند و خیلی از این افراد مورد بدرفتاری جسمی یا روانی قرار می گیرند چون با دل و جرات نیستند و نمی توانند ابراز وجود کنند؛ در صورتی که غیبت فردی که به او وابسته اند طولانی شود، در خطر ابتلا به اختلال افسردگی اساسی قرار می گیرند.
دکتر فرحناز کیان ارثی؛ روانشناس و مشاور خانواده