یکی از جلوههای مناسبات انسانی، تعامل انسانها با خود و یا دیگران است. این تعامل از سادهترین شکل آن تا پیچیدهترین وجه، در مناسبات انسانی بروز میکند. شکل پیچیده تعامل با ورود ابزارهای ارتباطی در چند دهه اخیر همراه بوده، به طوری که ارتباطات انسانی به میزان بسیار زیادی تحت تأثیر ابزارها و رسانهها قرار گرفته و شکلهای جدیدتری را به وجود آورده است.
میکی اسمیت (۱۹۸۸) در ادامه مدل ارتباطی خود، تعریفی را برای ارتباط آورده است که در آن به انتقال حافظهها در ارتباطات اشاره شده است. وی میگوید: «ارتباطات عبارت از فرایند انتقال اطلاعات، احساسات، حافظهها و فکرها در میان مردم است.»
لانگی (۱۹۸۸) میگوید: «ارتباطات، عبارت از فرایند انتقال اطلاعات با وسایل ارتباطی گوناگون از یک نقطه، یک شخص، با یک دستگاه، به شخص دیگری است.»
ارتباطات فرایندی است آگاهانه، خواسته یا ناخواسته که از طریق آن احساسات و نقطهنظرها به شکل پیامهای کلامی و غیر کلامی، ارایه میشود، سپس این پیامها، ارسال، دریافت و ادراک میشوند که ممکن است ناگهانی، عاطفی و یا بیانگر هدف باشد (برکر ۱۹۸۸). ارتباط درونفردی، یکی از شکلهای ارتباطات است، یعنی ارتباط انسان با دنیای روانی و ذهنی خود؛ این نوع ارتباطات همانطوری که در شمارههای پیشین بدان اشاره شد، فعالیتهایی مانند پرورش افکار، تصمیمگیری، گوش دادن و دیدن و نوشتن و خودنگری را شامل میشود.
در ارتباط درونفردی، انسان نسبت به ویژگیهای خود هوشیار است و میتواند از آنها در جهت رشد بیشتر خویش سود جوید. در کلام عامیانه، هنگامی که تکلیف انسان با خودش مشخص باشد، ارتباطات درونی خوبی اتفاق افتاده است. برای برقراری ارتباط درونفردی، قطعاً باید مهارتهای آن را فرا بگیریم. همانطوری که قبلاً نیز به طور اجمال اشاره رفت، تکلم با خود و یا نگارش خاطرات میتواند موجب تقویت این رابطه باشد. تکلم با خود-به عنوان یکی از مهارتهای درونفردی- دارای تأثیر زیادی است. گاهی رفتار، احساسات و هیجانات ما ناشی از نجواها و تخیلات درونی و بیصدای ماست. همانطوری که رفتار ظاهری بر جنبههای درونی ما تأثیر میگذارد، تکلم درونی نیز بر جنبههای بیرونی رفتار تأثیرگذار هستند. تلقین هم یکی از روشهای تقویت درونی است که به صورت غلبه بر دیدگاههای منفی اتفاق میافتد. همچنین پرهیز از افکار منفی، فهرست کردن افکار و تلاش در جهت طبقهبندی و اولویتبخشی به آنها، ایجاد تفکر مثبت در خود، از راههای تقویت اعتماد به نفس است.
بسیاری از مردم زمانی که نمیتوانند به شکل منطقی مشکلی را حل کنند، سعی میکنند از قوه ابتکار خود بهره گیرند. آنها، آرام میگیرند، چشمها را میبندند، نفس عمیقی میکشند و به آن بخش از مغز خود که وظیفه دریافت اطلاعات و پردازش آن را به عهده دارند، اجازه میدهند تا فعالتر شود و بارها و بارها اطلاعات دریافتی را مرور و پردازش نماید.
در مقالات دیگر از دکتر مجید مجدنیا به بحث ارتباطات بیشتر خواهیم پرداخت.
وبسایت ایشان: www.majdnia.ir
اپکتایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر میشود.