نوشته والتر ویلیامز که خود آفریقایی-آمریکایی سیاهپوست است
جان میلتون، شاعر و اندیشمند قرن هفدهم پیش بینی کرد: «وقتی گفتار رایج هر کشوری بیقاعده و خراب شود، تباهی و تنزل آن را به دنبال خواهد داشت.»
گور ویدال، جانشین خط مشی فکری وی در قرن بیستم، در شرحی مفصلتر گفت: «هر چه جوامع رو به زوال میروند، گفتار آنان نیز رو به زوال میرود. آنگاه کلمات برای پنهان کردن استفاده میشوند، نه برای شفافیت.»
کلام بی حساب و کتاب، موجب میشود که مردم با صحبت و انجام هر نوع مزخرفات مخرب بسوی انحراف بروند، بدون اینکه به چالش کشیده شوند.
بیایید به مفهوم «امتیاز سفیدپوست بودن» که امروزه در آمریکا بحث مد روز شده، نظری بیاندازیم. بدین مفهوم که سفیدپوستان در تاریخ آمریکا نسبت به «رنگین پوستان» و با هزینه آنها بیشتر سود بردهاند. اما قبول دارید که کاملاً مسخره است که بگوییم سفیدپوستان فقیر و تهی دست اهل آپالاچیای آمریکا از امتیاز سفیدپوست بودن برخوردار هستند؟
چگونه میتوان مشخص کرد که شخصی دارای امتیاز سفیدپوست بودن است؟ مردم تصور میکنند که نخبگان دانشگاهی، که این اصطلاح را ابداع کردهاند، به سفیدپوستان دارای یک وضعیت اقتصادی اجتماعی خاص مانند ساکنان حومه شهر با امتیاز امکانات رفاهی با درآمد بالا اشاره میکنند.
اما اینجا پرسشی مطرح میشود: آیا نیجریهایها در ایالات متحده امتیاز سفید پوست بودن دارند؟ قاعدتا نه، چون سیاهپوست هستند.
اما طبق گزارش تابستان امسال نیویورک پست، براساس برآوردهای اداره سرشماری ایالات متحده، در سال ۲۰۰۶ ، هفده درصد از کل نیجریهای های این کشور دارای مدرک کارشناسی ارشد، چهار درصد دکترا و سی و هفت درصد لیسانسه هستند. در مقابل، نوزده درصد از سفیدپوستان دارای مدرک لیسانس، هشت درصد دارای مدرک کارشناسی ارشد و یک درصد دارای مدرک دکترای تخصصی هستند.
درباره بردهداری چطور؟ دانشگاهها به جوانان میآموزند که ایالات متحده از پشتکار سیاه پوستان به طور رایگان ثروتمند شد. این سخن کاملا نادرست است. برده داری پیشینه چندان خوبی در تولید ثروت ندارد.
بردهداری در سراسر جنوب آمریکا رایج بود و در بیشتر مناطق شمالی غیرقانونی بود. من شک دارم که کسی ادعا کند که قبل از جنگ داخلی آمریکا، جنوب ثروتمند بوده و شمال قحطی زده و فقیر بوده است. حقیقت درست برعکس است.
در حقیقت، فقیرترین ایالتها و مناطق این کشور مکانهایی بودند که بردهداری در آنها رشد کرد، همچون: میسیسیپی، آلاباما و جورجیا، در حالی که ثروتمندترین ایالتها و مناطقی بودند که بردهداری در آنها غیرقانونی اعلام شد، مانند: پنسیلوانیا، نیویورک، نیوجرسی و ماساچوست.
حالا که به دنبال مقصر بردهداری میگردیم، خوب است بدانید که اروپاییها به هیچ وجه نمیتوانستند میلیونها آفریقایی را اسیر کنند. آنها از کمکهای آفریقاییها و اعراب برخوردار بودند. بردهداری سیاه پوستها در ایالات متحده و به طور کلی نیمکره غربی زیاد نبود، مگر در سواحل که خود آفریقاییها، سایر آفریقاییها را در ازای اسلحه، آینه، پارچه، مشروبات الکلی خارجی و گرد طلا با تاجران برده اروپایی مبادله میکردند.
قانون گذاران دموکرات کنگره خواستار تشکیل کمیسیونی برای بررسی غرامت شدهاند، اما هیچ کس خواستار پاسخگویی مرتکبان واقعی برده داری در آمریکا نشده است.
آیا باید تقاضا کنیم که دموکراتهای کنگره، نمایندگان غنا، ساحل عاج، نیجریه و کشورهای مسلمان را قبل از کنگره تحریک کنند تا آنها را به دلیل نقششان در بردگی آمریکا محکوم کنند و خواستار پرداخت غرامت شوند؟
برخی از بزرگترین شیطنتهای گفتاری مربوط به اصطلاحاتی مانند «اختلاف نژادی»، «شکاف طبقاتی» و «عدم برابری» است. این اصطلاحات به مثابه نشانههایی از بیعدالتی تلقی میشوند که باید اصلاح شوند.
مثلا متوسط درآمد زنان کمتر از مردان است. دانشجویان سیاهپوست و اسپانیایی تبار با نرخ بالاتری نسبت به دانشجویان سفیدپوست اخراج میشوند. اما جالب است بدانید که سیاه پوستان ۱۳ درصد از جمعیت ایالات متحده به شمار میآیند، اما ۸۰ درصد از بازیکنان حرفهای بسکتبال و ۶۶ درصد از بازیکنان حرفهای فوتبال هستند و علاوه بر این، بسیاری از آنها از بازیکنان پردرآمد هستند.
برای مطابقت با ایدئولوژی چپ عدم برابری و تناسب نژادها در فعالیتها، به نظر میرسد که این اعداد نشان میدهد نوعی بیعدالتی در ارتباط با بازیکنان بسکتبال و فوتبال آسیایی، سفیدپوست و اسپانیایی تبار وجود دارد. اما با اینکه به نظر میرسد در فوتبال به نفع بازیکنان سیاه پوست باشد، تا به حال دیدهاید که یک بازیکن سیاه پوست امتیازی اضافی در فوتبال حرفهای به دست آورد؟
برای رفع این اختلافات فاحش و سایر موارد چه باید کرد؟ به طور کلی، باید موضوع عدم برابری را نپذیریم. در هیچ جای دنیا هیچ مدرکی وجود ندارد که حاکی از آن باشد که باید افراد همه نژادها و طبقات براساس تعداد نفراتشان در کشور، در هر فعالیتی حضور یابند و البته همه در ایالات متحده در برابر قانون یکسان هستند.
بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم اصلاح تفکر و حذف گفتار نادرست است. این کار سودی مضاعف برای اصلاح تفکرمان خواهد داشت، چنان که اجازه نمیدهیم چپ گرایان این عقاید پوچ را بین مردم رواج دهند.
والتر ای. ویلیامز، دکترا، استاد برجسته اقتصاد در دانشگاه جورج میسون در فیرفکس واشنگتن است. نویسنده چندین کتاب و دارنده بسیاری از جوایز و افتخارات است.
نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات اپک تایمز نیست.
مطالب دیگر:
اظهارات وزیر امور خارجه ایالات متحده درباره تهدیدهای حزب کمونیست چین علیه ارزشهای غربی
چطور مقامات چینی از دستگاههای پروپاگاندا برای بیان روایت خود از شیوع ویروس کرونا استفاده کردند
گنجینه ریز اطلاعات دو میلیون نفر در خارج از چین در خدمت نزاع آنلاین چین