یکی از جنبههای مثبت اندیشی، خوشبینی است. عموم مردم، خوشبینی را به صورت در نظر گرفتن «نیمه پر لیوان»، یا دیدن لایه براق در هر پدیده، یا عادت به انتظار پایانی خوش داشتن، برای هر دردسر واقعی در نظر میگیرند (سلیگمن وهمکاران، ۱۹۸۸). همچنین خوش بینی به معنای داشتن انتظارات مثبت برای نتایج و پیامدهاست (شییر و کارور،۱۹۸۵).
خوش بینی، نگرشی مثبت به جهان پیرامون است. افراد خوش بین با صورتی خندان و حسن نیت در تلاش هستند که بخشها و وجوه مثبت قضایا را ببینند و امیدوارند که جهان به سمت خوبی و خیر حرکت کند هرچند که میدانند جهان کامل و ایده آل نیست و هیچ کس نمیتواند، همه صفات خوب و عالی را دارا باشد. خوش بینی، زندگی در تخیل و خیال پردازی نیست؛ همچنین تضادی با واقع بینی ندارد. یک فرد خوش بین همیشه معتقد است که شرایط سخت وجود دارد اما راه حلی برای رفع و بهبود آن شرایط نیز هست.
تفاوت دیدگاه افراد خوش بین و بدبین
الف – تداوم، گاهی در برابر همیشگی
برخی افراد علل رویدادهای ناخوشایند را همیشگی دانسته و استدلالشان این است که این گونه رویدادها دوباره تکرار شده و راه گریزی وجود ندارد، از این رو مقاومت و تحملشان را در برابر مشکلات و سختیها از دست داده و در معرض افسردگی و ناامنی روانی قرار میگیرند. اما خوش بینان، وقتی با مشکلی روبرو میشوند، روش منطقی در پیش گرفته و آن را موقتی و قابل حل توصیف میکنند. از این رو دچار حیرت و سردرگمی نشده و امنیت روانیشان را از دست نمیدهند.
مثلا فرد بدبین، معتقد است اتفاقات بد، از شرایطی دائمی و ثابت نشات میگیرد: «من در امتحان ریاضی مردود شدم چون در ریاضی خوب نیستم، استعداد یادگیری اعداد و ارقام را ندارم و در ریاضی هرگز پیشرفت نمی کنم». اما انسان خوش بین، شکست را به عوامل موقتی نسبت میدهد «من درامتحان رد شدم چون دقت نکردم، مهارتهایم را افزایش میدهم و دفعه بعد بهتر عمل میکنم».
ب – فراگیر بودن، خاص در برابر کلی
افراد بدبین، علت رخداد هر پدیده و رویداد را کلی و فراگیر دانسته و آن را به جنبه های گوناگون زندگی سرایت میدهند. از این رو توان مقابله و تصمیم گیری را از دست میدهند اما در مقابل خوش بینان علت وقوع یک رویداد را خاص همان مورد دانسته و از تعمیم آن به موارد دیگر خودداری میکنند، این شیوه باعث میشود که آنها کنترل بیشتر و بهتری بر اوضاع و شرایط داشته و از امنیت روانی بهرهمند گردند.
مثلا وقتی به شخصی گفته میشود بطور موقتی از کار برکنار شده است، انسان بدبین نه تنها بخاطر از دست دادن شغل خود احساس بدی دارد بلکه نگرانی خود را به سایر ابعاد زندگیش منتقل کرده، فکر میکند که زندگی زناشوییاش در معرض خطر است و کنترل فرزندانش را از دست خواهد داد و با خود میگوید:« زندگیم بر پایه کارم استوار است و با بیکاری، همه جنبههای دیگر زندگیام از دست خواهد رفت». در واقع فرد بدبین آنقدر به در بسته خیره میشود تا دری که باز است را از خاطر ببرد.
اما انسان خوش بین اجازه نمیدهد یک شکست، تمام زندگی او را محدود کند، او با خود فکر میکند «پس من در این شرایط، شغلی ندارم ولی من و همسرم هنوز رابطه خیلی خوب و نزدیکی با هم داریم و فرزندانمان مایه افتخار ما هستند. این فرصت میتواند تجربه ارزندهای برای من باشد، هنوز جای زیادی برای رشد دارم، بهتر است که کارهای دیگر را بصورت آزاد و خلاقانه انجام بدهم، تجربه بیشتری کسب کنم و اهداف کاری خودم را جدی تر دنبال کنم».
ج – شخصی، درونی در برابر بیرونی
افراد بدبین عامل وقوع رویدادهای نامطلوب را در خود، یعنی عامل درونی، در نظر گرفته و در قبال آن احساس گناه، شرمساری و ناامنی روانی میکنند، اما در مقابل، افراد خوش بین هنگامی که با پدیده آسیبزای زندگی روبرو میشوند، تنها خود را مقصر قلمداد نکرده و در پی یافتن تاثیر احتمالی سایر عوامل و شرایط در این مشکل بر میآیند. این شیوه باعث میشود که هم عزت نفسشان آسیب نبیند و هم با امنیت خاطر به فعالیت ادامه دهند.
مثلا وقتی با دوست محبوبتان یا نامزدتان قرار ملاقاتی دارید و او بر سر قرار حاضر نمیشود، فرد بدبین خود را سرزنش میکند و با خود میگویید: «حتما دوست داشتنی نیستم، او نخواهد آمد چون من به اندازه کافی خوب و شایسته نیستم» ولی فرد خوشبین فکر میکند حتما برای نامزدم مشکلی پیش آمده شاید در ترافیک گیر کرده باشد.
براساس تحقیقات انجام شده خوشبینی و بدبینی، از عمده ترین ملاکهایی هستند که سلامت روانی افراد را تحت تاثیر قرار میدهند. خوشبینی به واسطه افزایش سطح سلامت روانی، رضایت از زندگی را در پی خواهد داشت. به بیان دیگر خوش بینی با تاثیر بر نوع احساسها و هیجانهای فرد، نگرش مثبت و در نتیجه رضایت از زندگی را در پی خواهد داشت.