Search
Asset 2

با برتری‌‌‏جویی افراد در محیط کار چگونه برخورد کنیم

20130221-Business-Meeting-in-Office-PhotosCom-152997440-676x450

از سری مقالات دکتر مجید مجد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏نیا

همه ما در زندگی اجتماعی خود، چه در محیط‌های کاری و یا در سایر محیط‌ها مانند کلاس آموزشی، دانشگاه‌ها، میهمانی‌ها، جلسات دوستانه و خانوادگی با افرادی روبه رو می‌شویم که نوع ارتباطشان با سایرین متفاوت بوده و اصطلاحاً خود را برتر از دیگران تصور می‌کنند.

ممکن است آن‌ها سعی داشته باشند تا دیدگاه‌های خودشان را بیان کنند و بر درستی آن نیز اصرار ورزند و حتی برای اثبات گفته‌ها و نظرها و عملکردهای خود تا حدّ لج و لجبازی هم پیش بروند. این گروه از افراد شاید تصورشان بر این است که بیشتر از سایرین آگاهی دارند و حق و ناحق را به خوبی می‌شناسند و مصلحت همه کس را به درستی تشخیص می‌دهند که معمولاً این مصلحت در پیروی و تبعیت از نظرات وی است.

شما نیز در محیط کار با چنین همکارانی سر و کار دارید؟ چگونه با آنان کنار می‌آیید؟ به این وضع عادت کرده‌اید؟ یا شیوه شناخت انسان‌ها و پیدا کردن راه‌های تعامل با آنان را در پیش گرفته و در این مسیر آزمون و خطا می‌کنید؟ آیا حق با این گونه افراد نیست؟ شخصیت آنان چگونه است؟

اگر به خاطر داشته باشیم، در شماره‌های پیشین به طبقه بندی انسان‌ها اشاره‌ای داشتیم و گفته شد که انسان‌ها را در چهار گروه طبقه بندی کرده‌اند. یکی از این طبقه‌ها انسان‌هایی هستند که نیاز به موفقیت دارند. قبلاً ویژگی انسان‌های این طبقه را از دیدگاه ارتباطی بر شمرده‌ایم و در مورد شخصیت آن‌ها، نحوه تصوراتشان و سایر خصیصه‌های اخلاقی و رفتاری‌شان مطالبی را بیان کرده‌ایم.

کسانی که نیاز به غلبه بر دیگران دارند، سعی می‌کنند به دیگران مواردی را یادآوری و توصیه کنند، آنان را نصیحت کرده، هدایت نمایند و اصطلاحاً با خصیصه‌های رئیس مآبانه، آنان را رهبری نمایند. هر چندکه به لحاظ اداری و سازمانی ممکن است هم‌سطح و هم‌ردیف باشند. گفته می‌شود که این حالت در برخی از افراد، نشانه‌های اعتماد به نفس و یا مفهوم«خود» یا «تصور کلی از خود» است که قبلاً در یک شماره مطلبی راجع به آن نوشته شده است.

البته بسیاری از رفتارهای ما انسان‌ها، برخاسته از طبقات و منزلت اجتماعی ماست. در فرهنگ سنتی ما، اشخاص با منزلت بالاتر معمولاً با نام و نشان و یا همراه با عناوینی مانند دکتر، مهندس،سرهنگ یاد می‌شدند و برعکس درباره افراد با منزلت پایین از نام کوچک و یا حتی نام شکسته شده و مختصر استفاده می‌کنیم. مثلاً زمانی که محمدّ را ممی، اسماعیل را اسی و…می خوانیم.

در روابط روزانه خود نیز همین منزلت را رعایت می‌کنیم. جای خود را به بزرگ‌ترها می‌دهیم و یا در مقابل آن‌ها سعی می‌کنیم تا زمانی که اجازه نداده‌اند، ننشینیم و یا کلامی بر زبان نرانیم. در خانواده نیز به همین صورت است.

صرف نظر از این پای‌بندی‌ها به آداب و سنن و نوع فرهنگ، باید موضوع سلطه و قدرت نیز مورد بررسی قرار گیرد. آقای «ویلموت» معتقد است که در ارتباط دو نفره (مثلاً یک زوج جوان) قدرت از سوی یکی از طرفین بر دیگری اعطا می‌شود. یعنی اگر یک طرف اقتدار طرف دیگر را نپذیرد، او نمی‌تواند غلبه خود بر دیگری را تحمیل کند.

قدرت در درون وجود ماست که به دیگری انتقال داده می‌شود و او در روابط خود آن را مورد استفاده قرار می‌دهد. البته نباید فراموش کنیم که اعمال این گونه برتری در یک واحد اداری و محیط کار ، هرگز به منظور اعمال سلطه و برتری جویی و قدرت طلبی نیست، بلکه اعمال این برتری به دلیل مسئولیتی است که از طرف مافوق سازمانی، به فردی از افراد شاغل تفویض می‌شود. این نوع اعمال قدرت، که قاعدتاً در یک چارچوب اداری تعریف شده است، مد نظر ما نیست، بلکه رابطه میان فردی و شیوه حل و فصل تضادها و قدرت ‌طلبی‌های طرفین رابطه است که در شماره آینده باز هم بدان
می‌پردازیم.

این مطلب ادامه دارد

دکتر مجید مجد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏نیا دارای مدرک دکترای تخصصی ارتباطات، کارشناس علوم اجتماعی دانشگاه علامه طبابایی، مدرس، مترجم و پژوهشگر علوم ارتباطات هستند. وی ۲۰ سال تجربه مدیریت در حوزه آموزش و پژوهش در سیستم بانکی و ۱۵ سال تجربه تدریس در دانشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏های ایران را داراست.

در مقالات دیگر از دکتر مجید مجد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏نیا به بحث ارتباطات بیشتر خواهیم پرداخت. 

اخبار مرتبط

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی