چین تاکنون در بنادر کشورهایی مانند میانمار، بنگلادش، سریلانکا، مالدیو و پاکستان سرمایهگذاری کرده است که نتیجه این سرمایهگذاریها در اغلب موارد، تصاحب این مناطق و یا تاراج منابع آنان، به دلیل ناتوانی کشورهای میزبان در پرداخت بدهیهای خود به چین بوده است.
حضور استعماری چین در این دست کشورها، باعث ایجاد نگرانیهای زیادی میان بسیاری از ایرانیها، در آستانه عقد قرارداد ۲۵ ساله همکاری میان ایران و چین، و شایعات درباره حضور چین در جزایر کیش و قشم شده است.
سه دهه جنگ داخلی در سریلانکا و در نتیجه ضعف شدید اقتصادی این کشور فرصت خوبی برای چین بود که در این کشور نفوذ کرده و با اعطای وامهای سنگین، سریلانکا را به شدت مقروض خود کند. سرمایهگذاری چین در بنادر برخی کشورها از جمله سریلانکا و ناتوانی در این کشور برای پرداخت بدهی، موجب شد که یکی از مهمترین بنادر این کشور بهصورت اجاره ۹۹ساله در اختیار چین قرار گیرد.
در روند سرمایهگذاری چین در کشور سریلانکا، دولت این کشور، با هدف پرهیز از اعلام ناتوانی در بازپرداخت یک میلیارد دلار وام دریافتی دولت قبلیاش از چین، پس از مذاکرات طولانی با پکن، در سال ۲۰۱۷، سریلانکا مجبور به واگذاری ۹۹ ساله بندر همبنتوتا، بههمراه ۷۰ کیلومتر مربع اراضی مرغوب از حاشیه بندر به یک شرکت دولتی چینی شد.
پس از این واگذاری مردم این کشور با برپایی تظاهرات، به آغاز مستعمره شدن کشور خود اعتراض کردند که این اعتراضات با سرکوب دولتی همراه شد.
در پاکستان، در سال ۲۰۱۳ مدیریت بندر گوادر به شرکت هلدینگ بنادر برون مرزی چین اعطا شد. در سال ۲۰۱۵ اعلام شد که فاز دوم این بندر بههمراه جادههای دسترسی و یک فرودگاه بینالمللی با سرمایهای معادل ۱.۲ میلیارد دلار توسط چین تأمین مالی و ساخته خواهد شد.
در همان سال مدیریت بندر و ۱۰ کیلومتر مربع، اراضی حاشیه بندر به منظور ایجاد منطقه آزاد تجاری به طور رسمی و به مدت ۴۳ سال در اختیار چین درآمد.
پس از آن مردم و حتی بسیاری از مسئولین پاکستانی به معاملات گرانتر از ارزش واقعی و به نفع چین، اعتراض کردند.
چین در حالی چشم به بنادر کشورهای دیگر میدوزد که حضور نیروی دریایی خود را نیز در سراسر دنیا گسترش میدهد و برخلاف آنچه ادعا میکند، در بنادر سایر کشورها صرفاً در پی حضور تجاری نیست. تصاویر هوایی بندر گوآدر پاکستان نشان میدهد که چین در حال تأسیس یک پایگاه نظامی دریایی در این بندر است.
کارشناسان اقتصادی، از اعمال نرخهای بالای بهره وامهای اعطایی چین میگویند که منجر به انباشته شدن بدهی برای کشورهای دریافتکننده میشود و در نتیجه این کشورها را در معرض ناتوانی در بازپرداخت دیون قرار میدهد و اقدام به درخواست بستههای نجات مالی از بانک جهانی یا صندوق بینالمللی پول میکنند.
کشورهای در معرض بدهیهای سنگین به چین، پس از ناتوانی از پرداخت بدهیها، مجبور هستند منابع خود را در اختیار چین قرار دهند و ضعیفتر شوند، و در مقابل چین قدرتمندتر میشود. دقیقاً در چنین شرایطی اکوادر ناچار به واگذاری ۸۰ درصد از منابع نفتی خود به چین شده است.
سوابق نشان داده است که چین، تمامی تجهیزات مورد نیاز و سرمایه را از کشور خود وارد سرزمین میزبان میکند و به استفاده از نیروهای بومی یا تخصصهای داخلی اعتقادی ندارد. در نتیجه این سرمایهگذاریها نمیتواند منجر به رونق اشتغال در مناطق میزبان شود.
برای ایران، در راستای عقد قرارداد همکاری ۲۵ ساله با چین، بیم آن میرود که در بازپرداخت بدهیهای خود به چین به ویژه در شرایط تحریم، دچار مشکلات جدید شود و در نتیجه چین طبق رویه خود که در دیگر کشورها در پیش گرفته است، در ازای این بدهیها اقدام به تملک داراییها و سرمایههای داخلی ایران کند.
آفریقاییهایی که با چینیها شراکت داشتهاند میگویند چینیها مانند ملخ هستند. محصول را میخورند و زمین سوخته را باقی میگذارند.
مطالب دیگر:
چگونه چینیها محیط زیست دریایی ایران را نابود و صیادان را ورشکسته میکنند
سفیر ایالات متحده برای آزادی بینالمللی مذهبی: برداشت اجباری اعضای بدن در چین قابل چشمپوشی نیست
کودکانی که بیش از یک دهه پیش شیرخشکهای آلوده چینی مصرف کردهاند، هنوز از بیماریهایی رنج میبرند