رشد اخلاقی، به این مساله میپردازد که بچهها چگونه درست و غلط را یاد میگیرند. رشد اخلاقی در کودک مراحلی دارد اما مانند مراحل رشد جسمی نیست که خودبخود اتفاق بیافتد، بلکه میبایست از طرف بزرگترها (بویژه والدین) بازخوردهای مناسبی را دریافت کند تا این رشد اتفاق بیافتد. چنانچه بخواهیم کودک در بزرگسالی از لحاظ اخلاقی فردی محکم و استوار باشد و به اصول اخلاقی پایبند باشد، باید از کودکی در هر یک از این مراحل رشد او را یاری رسانیم و پایه محکم و استواری برایش فراهم کنیم.
مرحله اول – نوزادی
یک نوزاد، توانایی تشخیص خوب و بد را همینطوری ندارد؛ هر چه که او را خوشحال و یا برعکس ناراحت سازد، به نظرش درست یا غلط هستند. بعد از آنکه نه ماه در شکم مادر خودبخود تغذیه شده بود، فکر میکند به همین شکل همیشه تغذیه خواهد شد، پس گرسنگی را نمیشناسد و آن را بعد از تولد تجربه کرده و آن را اشتباه میداند چون او را اذیت میکند، و چون همیشه قبل از تولد همراه مادرش بوده، بعد از تولد، تنهایی را ترسناک دانسته و غلط میداند. همیشه لمس شدن و در آغوش گرفتن را درست، و عدم پاسخگویی و به حال خود رهاشدن را نادرست میداند. از اینرو، یک نوزاد توانایی اخلاقی فکر کردن یا عمل کردن را ندارد و احساس درستی و اشتباهی در آنها بسته به تمایلات و احساسات وی در آن مورد خاص دارد؛ گرسنگی و تنها بودن به وی احساس عدم خشنودی میدهد، پس احساس میکند آن خوب نیست و اشتباه است.
مرحله دوم – نوپایی
وقتی کودک به دوره نوپایی در هیجده ماهگی وارد میشود، احساس دیگری شروع به رشد میکند که متفاوتتر است. کودک نوپا یاد میگیرد که دیگران هم وجود دارند و دنیایشان را با او تقسیم میکنند و دیگران نیز حقوقی دارند. خانهای که در آن زندگی میکند نیز قوانینی دارد که او میبایست یاد بگیرد تا با استفاده از آنها زندگی کند؛ چیزی که میتواند حتی خوشایندش نباشد. کودک هنوز توانایی سنجش درست و غلط را ندارد؛ او فقط هر چه دیگران به او میگویند را انجام میدهد و رفتارش را به آن سمت سوق میدهدکه میتواند حتی مخالف میل و تمایل درونی او باشد. کودک هنوز نمیتواند بفهمد وقتی کسی را میزند دارد به دیگری آسیب میرساند؛ این توانایی را هنوز ندارد. از نظر وی، کتکزدن و آسیبرساندن غلط محسوب میشود چون پدر و مادرش به او این طور گفته اند، اشتباه است چون اگر آن کار را بکند، تنبیه میشود. بسته به چگونگی انتقال رفتاری که بزرگسالان از او انتظار دارند انجام بدهد، کودک نوپا یاد میگیرد که گوش دادن به حرف بزرگسالان، یک رفتار به هنجار و درست است.
کودک نوپای دو تا سه ساله، به نیازها و حقوق دیگران نیز توجه دارد، اما در این مورد، یک رفتار غیرقابل پیشبینی در جهت نیازهای خودش دارد. به عنوان مثال، ممکن است یک روز ملایم و شیرین، و روزی دیگر کاملا رفتاری غیر قابل قبول داشته باشد. از نظر جین مرکت (روانشناس رشد)، این تغییرات رفتاری معمول و عادی است؛ درحالی که کودک نوپای شما همدلی را دریافت میکند؛ راست و نادرست را درک میکند؛ و سالهای زیادی طول میکشد تا در آن رشد کند و از طریق تجربه و تقلید آن را یاد بگیرد.
در واقع، کودکان نوپا درست و غلط، و خوب و بد را از شما والدین یاد میگیرند، و این دانش پایه و اساسی را برای تشکیل سیستم اخلاقی پیچیدهتری شکل میدهد. براساس نظر مرکز بتی هاردویچ (the Betty Hardwick Center)، اخلاقیات به طور خودکار شکل نمیگیرد؛ آن ابتدا از طریق عوامل بیرونی مثل خانواده و ارزشهای اجتماعی، تقلید از بزرگسالان و همسن ها، باورهای مذهبی، روشهای فرزندپروری، و مشاهده و الگوبرداری از رفتارهای شما، شکل میگیرد. به عنوان مثال، اگر کودک ببیند شما به دیگران کمک میکنید، بیشتر احتمال دارد که این رفتار را الگوبرداری کند و سعی کند به دیگران کمک کند.
چگونگی آموزش و تربیت نظم و انضباط به کودکان هم مهم است. قوانین واضح و مشخصی برای کودکان خود تنظیم کنید و پیامدهای منصفانهای برای رفتارهای نادرست وی قرار دهید. به طور مثال، اگر کودک نوپای شما هر بار که اسباببازی برادرش را میگیرد، یک رفتار خاصی را از شما به عنوان پیامد این کارش دریافت کند، یاد میگیرد که گرفتن چیزهای دیگران همیشه و در همه حال، اشتباه است. اگر پیامد عادلانهای از کار اشتباهش دریافت کند و همیشه همین پیامد را بخاطر شکستن قوانین خانگی بگیرد، سرانجام یاد خواهد گرفت که رفتار و تصمیماتش را به آن پیامد مرتبط سازد و این عمل او را در مسیر رفتارهای اخلاقی هدایت خواهد کرد.
بچه های ۳ تا ۷ ساله چگونه رفتار درست و غلط را تشخیص می دهند؟ (قسمت دوم)