در شماره پیشین به فراسوی ارتباط به اختصار اشاره کردیم. اینک به موضوع خودگشودگی یا خودافشاگری میپردازیم.
خودگشودگی یا خودافشاگری بیشتر در برقراری ارتباط با دیگران به کار میرود. این اصطلاح شامل هر گونه اطلاعاتی است که یک فرد در مورد خود بیان میکند. این اظهارات خواه در مورد تواناییها و یا خواه در مورد شخصیت فرد گوینده باشد، اطلاعاتی است که آگاهانه و به صورت اختیاری با دیگران در میان گذاشته میشود. اطلاعاتی که برای شنونده قابل دسترسی نیست.
خودافشاگری یا خودگشودگی زمانی است که ما در مورد خودمان، احساسات و عواطف و ادراکاتمان سخن میگوییم و در واقع تصور میکنیم که در مورد خودمان شناخت بهتری داریم و از تمایلات خود آگاهی یافتهایم. این اطلاعات از سادهترین موضوع، مثلاً اظهار نظر در مورد یک داستان یا یک فیلم سینمایی گرفته تا پیچیدهترین مسایل شخصی را ممکن است شامل شود.
بیشترین درجه خودگشودگی، اغلب در برابر دوستان و افرادی است که با آنان احساس نزدیکی بیشتری داریم.
برخیها معتقدند که خودافشاگری، در سایه خودبالندگی و خودباوری اتفاق میافتد؛ البته ممکن است بر مبنای بازخورهایی که از دیگران(مخاطبان و اطرافیان) دریافت میکنیم، به برخی از مسایلی که با آن مواجه هستیم، پی ببریم و در صدد اصلاح آن برآییم و رفتار و گفتار و کردارمان را مورد بازنگری قرار داده و آن را اصلاح کنیم. بسیاری معتقدند که این فرایند اصلاحی نیز زمانی رخ میدهد که فرد دست به خودافشایی و خودگشودگی بزند و با دریافت بازخورها، به اشتباهات خود پی ببرد و در صدد اصلاح آن برآید. پس باید بگوییم که خودافشاگری موجب شناخت بهتر خویشتن میشود. برای اینکه خودمان را به سوی تعالی گرایش بدهیم، ابتدا باید خود را بشناسیم و نسبت به خود، نقاط قوت و ضعف خود، ویژگیهای اخلاقی و رفتاری خود وقوف بیشتری داشته باشیم. حتماً به تجربه دیدهاید که در یک ارتباط محدود، این خودافشاگری یا خودگشودگی یا از خود گفتن است که میتواند سرآغازی برای آشنایی بهتر و بیشتر شده و در صورت بروز نقاط مشترک، روابط مستحکمتر شده و تداوم یابد.
در یک فضای گشوده است که میتوانیم به تفهیم و تفاهم بیشتری دست یابیم.
خودگشودگی، موجب شناخت بیشتر طرف ارتباط میشود؛ یعنی زمانی که از خودمان میگوییم، در واقع اطلاعاتی را در مورد خودمان به طرف رابطه انتقال میدهیم و این موضوع شرایطی را فراهم میآورد که طرف مقابل نیز سعی میکند تا در حد معقول دست به خودگشودگی زده و اطلاعات مشابهی را در مورد خود، علایق و سلایق، تواناییها و یا ویژگیهای شخصیتی خود بازگو نماید و بدینطریق است که ما بخشهایی از ادراک خود را با دیگران در میان میگذاریم و از این طریق به شخصیت و خصوصیات افراد پی میبریم. در یک فضای صمیمانه، افراد بیشتر تمایل دارند تا دست به خودگشودگی بزنند و این شرایط، خود بر صمیمیت و احساس همدلی ما نسبت به یکدیگر میافزاید.
بیشترین درجه خودگشودگی، اغلب در برابر دوستان و افرادی است که با آنان احساس نزدیکی بیشتری داریم.
عدم توانایی برخی از مردم در خودافشایی یا خودگشودگی، منجر به ضعف ارتباطی شده و اصطلاحاً منجر به «مرگ رابطه» بین انسانها میشود.
برخی از اندیشمندان علم ارتباطات معتقدند که خودافشاگری، باعث شکلگیری نگرش مثبت در طرفین میشود چراکه زمانی که ما با دید مثبت در مورد خود و دیگران صحبت میکنیم و این اطلاعات مثبت را به طرف مقابل خود انتقال میدهیم، در واقع حس لذت خود را با دیگران در میان مینهیم و آنان را نیز در این تفکر لذتبخش خود سهیم میکنیم. همچنین به هنگام بیان تجربیات و خاطرات شیرین خود، احساس شادمانی بیشتری داریم که اینگونه احساس موجب تقویت ما شده و حالت خوشایند و امیدوارکنندهای به دست میآوریم.
این مطلب ادامه دارد…
دکتر مجید مجدنیا دارای مدرک دکترای تخصصی ارتباطات، کارشناس علوم اجتماعی دانشگاه علامه طبابایی، مدرس، مترجم و پژوهشگر علوم ارتباطات هستند. وی ۲۰ سال تجربه مدیریت در حوزه آموزش و پژوهش در سیستم بانکی و ۱۵ سال تجربه تدریس در دانشگاههای ایران را داراست.
در مقالات دیگر از دکتر مجید مجدنیا به بحث ارتباطات بیشتر خواهیم پرداخت.
وبسایت ایشان: www.majdnia.ir
اپکتایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر میشود.