مدتها پیش کفشها فقط برای حفاظت از پا طراحی میشدند و برای هزاران سال ترکیبی از درد و لذت بوده اند. از این رو موزه «V&A» در نمایشگاه خود تاریخ متنوع و طولانی آنها را به نمایش در آورده است. قدیمیترین مدل حاضر در این نمایشگاه به مصر باستان بر میگردد. همچنین طراحیهای معاصرتری نیز وجود دارد که نشان میدهد پیشرفت تکنولوژی و پرینترهای سه بعدی چگونه مرزهای رسیدن به یک کفش را توسعه دادهاند. البته با گذر زمان کفش به عنوان یک شئ، از کارکرد اصلیاش به هنر قابل پوشش تغییر یافته است. نمونههای زیادی از مدلهای عرضه شده در این نمایشگاه این سوال را مطرح میکنند که اصلا قابل پوشیدن هستند؟ برای مثال میتوان به مدلی از کفشهای معاصر که «کفشهای مبتکر زاها حدید« نامیده میشوند و ۱۶.۵ سانتیمتر پاشنه دارند، اشاره کرد. هر چند ارتفاع برج مانند و سرگیجه آور پاشنه ها تنها مختص دوره مدرن امروزی نیستند.
پاشنههای بلند گیجکننده
ایتالیای دوره رنسانس از تاثیرگذارترینهای تاریخ گسترده کفش به شمار میرفت. برای نمونه زنان ونیزی کفشی پاشنه بلند و سکو مانند به نام «چوبین» میپوشیدند که غالبا از چوب و چوب پنبه ساخته میشد. به گفته «الیزابت سملهاک» مسئول ارشد موزه کفش «باتا»، اکثر مردان اصیل ونیزی ترجیح میدادند که همسرشان این کفشهای بلند را بپوشند زیرا از آن جایی که سرعتشان گرفته میشد، نمی توانستند با مردان دیگر همراه شوند و تنها برای جلوگیری از افتادنشان، ملازمان آنها را همراهی میکردند. متوسط پاشنه چوبین حدود ۱۴ سانتیمتر بوده است اما شایع است که گاهی به ۵۰ سانتیمتر هم میرسیده است.
پاشنههای چوبین فقط دلیل اجتماعی نداشت، بلکه بلندی آن زنان را از خیابانهای کثیف ونیز محافظت میکرد. در حالی که پاشنه بلندتر می شد قیمت آن نیز تغییر میکرد که این خود دال بر بیمعنی بودنش بود. از این رونه تنها در سال ۱۴۳۰ شورای اصلی ونیز پوشیدن چوبین بلندتر از نه سانتیمتر را ممنوع کرد، بلکه آن را به توهین به پروردگار محکوم کرد زیرا هم روح و هم بدن فردی که از آن استفاده میکرد را به مخاطره میانداخت.
چنانچه »ربکا شاکراس« در نوشته خود به نام نظری تاریخی به کفشها آورده است، با اینکه چوبینها مخصوص زنها بودند، اما مردها نیز تمایل زیادی به کفشهای پاشنه بلند داشتند. این موضوع را میتوان به راحتی از »لویی چهارم« فهمید، پادشاهی که کفشهای پاشنه قرمزش نماد وفاداری سیاسی شد. اشراف نیز برای اثبات وفاداریشان به شاه کفش پاشنه قرمز میپوشیدند.
زیبایی وحشیانه
ماهیت وحشیانه کفشها را نمیتوان نادیده گرفت. برای مثال ماگریت سال ۱۹۳۷ میلادی در نقاشی خود به نام »مدل قرمز« رابطه غیرعادی کفش و پا را به تصویر کشید. او در این اثر پوتینهای چرمی کشیده است که انگشتهایی شبیه پای انسان دارد.
این جنبهی کفش با پیدایش کفش لوتوس و بستن دردآور پا که از رشد بیشتر آن جلوگیری میکرد به چشم آمد. بستن پا سال ۱۹۱۱ میلادی در چین رواج یافت. در آن دوره که این کار از معنا و اهمیت زیادی برخوردار بود، انتظار میرفت زنی که پای خود را میبندد قطعا شوهر مناسبی پیدا خواهد کرد. ازین رو از سنین نوجوانی پای دختران بسته میشد. در واقع پای کوچک و ظریف نمادی از زیبایی و بیانگر سابقه اجتماعی فرد بود.
پیدایش کفشهای طلسم شده در اواخر قرن ۱۹ میلادی، بعد جدیدی به جنبه دردناک اما در عین حال لذت بخش دنیای کفش بخشید. نکته مهم این دسته از کفشها پاشنه بیش از حد بلند آنهاست. کفشهایی که پا را نه تنها اسرار آمیز میکند بلکه به آن قدرت میبخشد.
این کفشها ۴۵ سانتیمتر پاشنه داشتند. پا در حالیکه درد خیلی زیادی میگرفت، در این کفشهای باریک و خیلی بلند محبوس میشد. ولی این درد با لذت ناشی از توجهی که شخص از بینندگان دریافت میکرد، خنثی میشد.
در آنزمان علاقه به پوشیدن این نوع کفشها تحت تاثیر ادبیات که کفش را به نوعی با شهوت مرتبط میکرد، بیشتر میشد. این کفشها حسی از زنانگی را القا میکردند که بعدها جرقه بحث ها و منازعاتی شد در خصوص اینکه آیا کفش استعارهای از قدرت است یا فرمانبرداری.
با وجود اینکه نمونههای تاریخی کفشها ممکن است آنها را افراطی و یا حتی بیمعنی جلوه دهد، اما تکتک آنها پیامی دارند و هرکدام نمادی از جامعهای متفاوت هستند. برنامه ها و نمایشگاههای متعدد برگزار شده در موزه V&A نیز حاکی از این است که علیرغم این پوچی، هریک نمایندهای از یک فرهنگ است. امروزه نیز از آن جایی که همچنان زنان ظاهر خود را به هر چیز دیگری ترجیح میدهند و حاضرند برایش هر دردی را تحمل کنند، همچنان کفشهای غیرعادی از طراحانی مانند «کریستین لوبوتین» دیده میشود.