نویسنده: گری گریگ
برای یک لحظه، زندگی مردم معمولی و یا یک پادشاه در سال ۸۱۹ میلادی را تصور کنید. سپس ۱۰۰۰ سال به جلوتر بروید و در سال ۱۸۱۹ توقف کنید. با گذر این ۱۰۰۰ سال، چقدر زندگی تغییر کرده بود؟ یک کشاورز هنوز کار خود را با همان ابزارهای هزار سال قبل از آن پیش میبرد و از همان دامها کمک میگرفت. یک پادشاه هنوز غذاهای مشابهی را که روی آتش هیزم تهیه شده بود میخورد و در یک قلعه زندگی میکرد.
اکنون تغییرات زندگی بین سالهای ۱۸۱۹ و ۱۹۱۹ به مدت صد سال را تصور کنید: انقلاب صنعتی، موتور بخار، خودرو و ماشین، شهرنشینی، کارخانهها و هواپیما.
حالا، درباره اینکه چگونه زندگی از سال ۱۹۱۹ تا سال ۲۰۱۹ تغییر کرده است، فکر کنید. از حق رای زنان به زنانی میرسیم که کاندیدای ریاست جمهوری میشوند. از نخستین گام نهادن بر سطح ماه به مسافرتهای تفریحی فضایی میرسیم. از اختراع کامپیوترهایی که به بزرگی یک اتاق بودند به رایانههایی میرسیم که در جیب جا میشوند. از اولین پرواز با یک هواپیما به جنگ به سلاحهای هستهای که میتواند شهرها را از بین ببرد رسیدیم.
امروزه تقریبا هیچ کس در یک زمین کشاورزی فقط به اندازه مصرف خود و خانوادهاش کشت و کار نمیکند. کاری که تقریباً تمام اجداد ما هزاران سال انجام میدادند.
گرچه خودمان این را متوجه نمیشویم، اما ما اکنون در میان پر هرج و مرجترین، بینظمترین و مخربترین دوره تاریخ بشر هستیم و تغییرات با سرعتی عجیب در حال رخ دادن است. انقلابهای علمی که قبلاً یک قرن زمان میبرد تا رخ دهد، اکنون بطور هفتگی صورت میگیرد.
انقلابهای فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی، در زمانه حاضر در بنیانهایی اساسی که هزاران سال پیش پایه گذاری شدهاند رخنه کرده و به آنها آسیب رسانده است.
با آغاز هزاره سوم، از گفتگو و معاشرت با اطرافیانمان دور شدیم و به جایش مشغول شبکههای اجتماعی که در کف دستمان جا میشود شدهایم. هدفونها در گوشمان ما را از محیط پیرامونمان غافل کرده و تماشای شبانه فیلمهای بیهوده جای خواب سالم را از ما گرفته است و لباس پوشیدنمان دیگر آن چیزی نیست که برای هزاران سال مقبول فرهنگمان بود.
محتوای آنچه که در تلویزیون و فیلم و تصاویر هر روز دریافت میکنیم و برایمان عادی شده است، آن چیزی است که برای مردم در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ یک تابو به حساب میآمد.
ما در دنیایی زندگی میکنیم که انتظار داریم گوشیهای موبایلمان هر ۱۸ ماه یکبار ارتقاء یابد. ما در حال شکل گرفتن توسط فرهنگی هستیم که مفاهیم اساسی اخلاقی انسان را طی دو دهه دگرگون کرده است. مفاهیمی که طی هزاران سال شکل گرفته است.
عجیب نیست که فرهنگ امروزی ما پر از هرج و مرج، نارضایتی و ناامیدی است. ما در عصر تغییرات پرهرج و مرج زندگی میکنیم و در واقع به چیزی بیش از تغییرات دائمی نیاز داریم. اگر به فکر شکوفایی و رشد هستیم ما نیاز داریم به درجهای از ثبات و نظم و آرامش برسیم. نیاز داریم به آنچه برسیم که ثابت است و به خاطر این ثبات میتوان روی آن حساب باز کرد.
بسیاری از ما تلاش می کنیم بدانیم کجای این جهان در حال تغییر ایستادهایم و چطور میتوانیم در این دوره تسلط تکنولوژی و دوره دائما در حال تغییر و دوره ویرانی فرهنگ، هنوز یک انسان باقی بمانیم.
لنگرگاه سنت
سنت، گرچه همه جای این دنیا مورد حمله قرار گرفته است، اما میتواند تنها ابزار ما برای هدایت شدن به سمت درست در میان این عصر پر از تغییرات باشد. برای رسیدن به تعادل و ثبات در زندگیمان، نیاز داریم به سنتهایی که از میان آزمون زمان با موفقیت گذشتهاند پناه بریم و مسیر را ادامه دهیم. باید در زندگی مان در جایگاهی بایستیم که دچار شکنندگی و تغییرات نمیشود.
این سنت میتواند همان دوران آرامی باشد که پیشینیان ما روزهایی خوب را به دور از هیاهوی تکنولوژی در آن سپری کردهاند. میتواند کلیسا و اماکن مذهبی و آموزشهای راستین مذهبی باشد که دوران گذشته ما را حفظ کردهاند. میتواند متون و کتابهای کلاسیک آموزندهای باشد که به پرورش شخصیت انسانهایی بزرگ کمک میکند. میتواند آموزش به فرزندانمان درباره انسانهای بزرگی باشد که تمدن بشری را ساختهاند.
اگر بخواهیم زندگیمان را متعادل کنیم، باید در جایگاهی قرار گیریم که از تغییرات این دوران در امان باشیم. رسیدن به این نقطه نیازمند دو فضیلت است که در این دوران کمیاب است. یکی شجاعت و دیگری فروتنی.
تغییر اجتناب ناپذیر است. موضوع این است که آیا ما این تغییرات را مدیریت میکنیم و بر آن مسلط میشویم، یا اینکه این تغییرات هستند که بر ما تسلط پیدا میکنند و زندگی ما را مدیریت میکنند.
گری اِل. گریگ، نویسنده کتب متعدد و استاد دانشگاه لوییویل.
دیدگاه های بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده است و لزوماً منعکس کننده دیدگاههای اپک تایمز نیست.