کدامیک از این بازی ها را دارید انجام می دهید؟
مردم در اویل زندگی و زمانی که میخواهند خود را بشناسند، معنای زندگی یا وجود را برای خود تعریف میکنند. بعضی از آنها به این نتیجه میرسند که آدم خوبی هستند و زندگی خوبی خواهند داشت. اما بسیاری نتیجه میگیرند که آدم خوبی نیستند و در زندگی شکست خواهند خورد. نتیجهگیری آدمها در مورد اینکه زندگیشان در آینده چگونه خواهد بود، رفتارهای آنها را رقم خواهد زد.
چهار موضع وجودی اصلی عبارتند از: من خوب هستم_تو خوب هستی؛ من خوب هستم_تو خوب نیستی؛ من خوب نیستم_تو خوب هستی؛ من خوب نیستم_تو خوب نیستی. افراد، برای تثبیت موضع وجودی خویش، دنبال آدمهایی میگردند که بازی مورد نظر آنها را انجام دهند.
(۱) من خوب هستم_تو خوب هستی
در این موضع معمولاً بازی زیادی صورت نمیگیرد. خصوصیات این موضع عبارتند از: فکر باز و اعتماد، درک متقابل، داد و ستد و پذیرش بدون شرط دیگران. نیازی نیست برای کسب منافع هیجانی، دیگران را فریب بدهیم یا با آنها تسویهحساب کنیم.
(۲) من خوب هستم_تو خوب نیستی
معمولا با عصبانی شدن، تحقیرکردن دیگران، برتریطلبی و تنفر همراهند. در این بازیها معمولاً طرف مقابل را قربانی عصبانیتها و ناراحتیهای خود میکنند. بعضی از آدمها بیشتر کودکی خود را در شرایط سختی گذراندهاند و اطرافیانشان دائم از آنها خواستههای غیرمنطقی داشتهاند، در اثر این فشارهای مداوم، نفرت شدیدی را درون خود پدید میآورند و به تبع آن، بازیهای قهرآلودی انجام میدهند.
از بازیهای رایج که ذهنیتش در افراد اینچنینی شکل میگیرد عباتند از: “بذار نوبت من بشه تا بت بگم” یا “تو به اندازهی کافی خوب نیستی”.
(۳) من خوب نیستم_تو خوب هستی
بازیهایی که در آن فرد، افسردگی، حقارت، سرزنش، توهین یا آزردگی را تجربه میکند. آنها حاضرند توی سرشان بزنند و با همین روال ادامه دهند؛ فقط برای اینکه بتوانند دیگران را راضی نگه دارند. همچنین عذر و بهانه میتراشند تا نشان دهند از عهدهی کاری بر نمیآیند.
(۴) من خوب نیستم_تو خوب نیستی
این وضعیت بدترین وضعیت ممکن در روابط است که میتواند به نتایج خطرناکی منتج شود که در این حالت فرد هم خود را و هم دیگران را مستحق بدترین عواقب میداند. ذهنیت آنها بر این است که تو خوب نیستی و من هم نمیتوانم برای تو کاری بکنم و بهتر است زندگی هر دوی ما پایان پذیرد.
مرضیه آهنکوب؛ روانشناس بالینی و مشاور خانواده