
بسیاری جشن تیرگان را در کنار نوروز و مهرگان و جشن سده، یکی از مهمترین جشنهای ایرانیان میدانند. در ایران کهن، در هر ماه جشنی در روزی که به نام آن ماه بود برگزار میشد و به این شکل جشن تیرگان نیز هر سال در روز تیر (سیزدهم تیرماه) گرامی داشته میشد. بقایایی از این جشن هنوز هم در برخی نقاط ایران نظیر مازندران، و نیز در میان زرتشتیان وجود دارد.
انتخاب روزهای جشن در تقویم ایران باستان به این شیوه بود که چون در تقویم هر یک از سی روز ماه دارای نامی است که نام دوازده ماه نیز در شمار آن سی نام است، جشن هر ماه در روزی بود که نامش با نام ماه یکی بود، و نامها متعلق به سی فرشته نگهبان روزها و ماهها است.
جشن تیرگان روز سیزدهم ماه تیر (روز تیر) است و آن را وابسته به فرشته تیر و ستاره تیر دانستهاند. تیشتر یا سیروس ستاره باران است در نزد ایرانیان کهن نشانه خجستهای از رحمت و امید به بارش، پرباری و باران بود و در واقع فرشته باران و فرشته ارزاق است.
امروزه ردپای تیرگان در سوادکوه، سنگسر، شهمیرزاد، فیروزکوه، دماوند، بهشر، دامغان، ماها، ساری، بابل، آمل، نوشهر، شهسوار و طالقان دیده میشود. به طوری که شب سیزدهم آبان ماه، خانوادهها و خویشاوندان نزدیک در خانه بزرگ فامیل، جمع میشوند و این گردهمایی با پذیرایی و اجرای مراسمی که ویژه این شب است تا دیر وقت ادامه مییابد. مردم مازندران جشن تیرگان را « تیرماسیزه شو » مینامند.
افزون بر یکی بودن نام روز و ماه، مناسبت جشن تیرگان را سالروز حماسه آرش کمانگیر و ماجرای تیراندازی تاریخیاش در تعیین کردن مرز ایران، میدانند. بیشتر بخوانید : (آرش کمانگیر، اسطوره میهنپرستی)
ابوریحان بیرونی نیز همین علت را برای به وجود آمدن و برپایی جشن تیرگان بر میشمرد و داستان پرتاب تیر از سوی آرش را بیان میکند. ابوریحان علت دیگری را نیز برای پیدایش آیین تیرگان در کتاب « آثار الباقیه » خود ذکر میکند و ریشه آن را به آشنایی با کتابت، زراعت و فرمانروایی میرساند.
زکریا قزوینی نیز در آثار خود، ریشه جشن تیرگان را پایان قحطی دوران سلطنت فیروزه در دوره ساسانیان از راه توسل آن شاه به درگاه خدا و اجابت آن از سوی پروردگار میداند. کتاب « برهان قاطع » نیز ریشه آیین مزبور را طلب باران میداند.
آیینهای جشن تیرگان
جشن تیر و باد
یکی از مراسم زیبای جشن تیرگان در میان زرتشتیان این بود که زنان و کودکان النگوهای هفت رشته از ابریشم های رنگارنگ، که باز نمای رنگین کمان بود، به مچ دست خود می بستند. در پایان جشن، به جایی بلند می رفتند و این النگوها را به هوا پرتاب می کردند تا باد آنها را با خود ببرد.
به نظر میرسد که آیین « تیر و باد » از اسطوره پرتاب تیر از سوی آرش متأثر است با این تفاوت که بازنمایی این اسطوره در آیینهای تیرگان با طلب خیر همراه گشته و فارغ از جنبه های حماسی خود است.
جشن تیرگان به دو بخش تیرگان کوچک و تیرگان بزرگ (زمان پرتاب تیر و فرود امدن آن، سیزدهم و چهاردهم تیرماه) تقسیم می شده است و عین این دو تقسیم بندی را در آیین «تیر و باد» نیز ملاحظه میکنیم.
کوروش نیکنام درباره این جشن در میان زرتشتیان میگوید «… در روز باد (ده روز بعد) نخ ابریشمی هفت رنگ را از دست باز می کنند و در جای بلندی مانند پشت بام میایستند و آن را به باد می دهند. در کرمان کوچکترها این کار را با خواندن شعر انجام میدهند : تیر برو باد بیا غم برو شادی بیا محنت برو روزی بیا خوشه مرواری بیا »
هاشم رضی محقق ایران باستان از تیرگان چنین روایت میکند «… در روز مذکور بر بام خانه رفته، بند را باز کرده و با فریاد و بانگ شادمانی به باد میسپردند. این کردار اشاره ای دارد از عمل آرش کمانگیر که تیر را رها کرد و مرز ایران زمین تعیین شد که تیر نیز در روز باد بعد از ۱۰ روز میایستد.»
شال انگینی
روز جشن تیرگان اغلب نوجوانان شالی را از روزنه بام، بالای در و پنجره به درون اتاق میاندازند و اهل خانه در آن شیرینی و خوراکی یا پول میگذارند و آن را به درون خانه باز میفرستند.
شبیه این رسم هنوز در علمده (نور)، شیرکوه، هیله رود (فیروزکوه) دیده میشود. این رسم را که بیشتر آبادیهای مازندران نیز معمول است «شال اینگنی» مینامند.
فال کوزه
در این رسم دختر یا پسری نابالغ است که ظرف ( اغلب کوزه ) را از آب چشمه یا قنات پر کرده و آن را به محل گردهم آمدن نیازخواهان میبرد. آن گاه هر یک، شیئی کوچک چون انگشتر، سنگ و… را در کوزه میاندازد. زرتشتیان در حالی که با پارچهای سبز روی کوزه را میپوشانند و آن را زیر درخت مورد یا سرو قرار میدهند. سپس در حالی که کسی شعر حافظ (در شرق گیلان و مازندران اشعار امیری پازاواری) را میخواند، هر یک شیئی را از میان کوزه بر می دارد و با توجه به شعر خوانده شده، فال خود را میفهمند.
آیین فال کوزه درمیان زرتشتیان یزد، کرمان و بم، مازندران، شرق گیلان، کاریزات یزد دیده میشود.
هدیه دادن و حافظ خوانی
در جشن تیرگان اهل خانه یا فامیل دور هم جمع می شوند، حافظ می خوانند و با شعر او فال می گیرند. در مازندران در این شب برای نامزد خود به رسم هدیه چیزی میفرستادند. معمولاً در این شب، شب نشینی بر پا کرده و نزد هم مهمان میشدند.
آیین لال شیش ( لال شو )
در شب تیرگان شخصی با لباس مبدل، دستمالی به سر بسته و صورت را سیاه می کند و مانند لالها، با کسی حرف نمیزند .او وارد خانهها شده و با چوب و ترکهای در دست، ضربهای به ساکنان میزند. باور دارند که هر کس را بزند تا سال دیگر آن فرد مریض نمیشود. صاحب خانه به آنان شیرینی، گندم برشته، برنج، گردو یا خوراکی دیگر میدهند و آمدن لال را به خانه خود به فال نیک می گیرند.
او مخصوصاً به سراغ زنان نازا، حیوانات نازا، دختران شوهر نکرده، و درختان بیمیوه میرود و با ترکه به آنها می زند. یک نفر از حاضران پادرمیانی کرده و ضمانت می کند که مثلا: این زن یا آن درخت یا آن دختر را نزن. من ضمانت می کنم که باردار شود، میوه بدهد، به خانه شوهر رود.
آب پاشان
این رسم را با نام جشن نیلوفری ( نقل از ابوریحان بیرونی ) و جشن سر شوری ( نقل از گردیزی ) نیز شناختهاند. شست وشوی تن و پاشیدن آب، از آیین های دیگر جشن تیرگان میباشد. آئینهای مشابهی نیز میان آشوریان و ارمنیان ایران نیز مرسوم است.
از بامداد روز جشن تیرگان، زرتشتیان سعی دارند بر یکدیگر آب بپاشند و کسانی که در روستاها زندگی می کنند به کنار چشمهها یا جوی آب روان میروند و با شادی بیشتر، آب بر یکدیگر میپاشند. در کاریزات یزد از این آیین به فال کوزه میپیوندند.
غسل و شست شوی
از رسمهای رایج در جشن تیرگان غسل و شست و شو در رودخانه و آب روان است. این آیین نزد زرتشتیان هنوز رایج است. در کرمان و بم پیش از جشن تیرگان خانه و بیرون آن را جارو و تمیز میکنند و همه اهل خانه نیز سر و تن را شست و شو میدهند. لباس نو می پوشند و شادی می کنند.
ابوریحان بیرونی در علت غسل ایرانیان در این روز گویند که چون کیخسرو از جنگ با افراسیاب برگشت، در این روز به کوهی که به ساوه مشرف است بالا رفت و به چشمهای وارد شد و فرشتهای دید و مدهوش شد.
خوراکهای جشن
به پختن میوههای خام و گندم و صرف آن در زمان تیرگان نیز در تاریخ اشاره شده است. زرتشتیان در این روز، نقل، شیرینی، میوه و خوراک سنتی تناول میکنند.
در شب سیزده ماه تیر در نور مازندران، در خانه خود بهترین غذاها را تهیه و انواع میوهها را بر سفره میچینند و شادی میکنند.
در آمل علاوه بر شیرینیهای محلی مخصوص، انار، پرتقال، خربزه، هندوانه، ازگیل، پسته، گندم برشته، کشمش، گردو و تخمه جزو خوراکیهای تیرگان است. در فیروزکوه بعد از شام، گندم و شاهدانه و گردو و سنجد و شیرینی و میوه و چای را روی کرسی میگذارند و افراد خانواده دور آن جمع می شوند.
در داراب کلا (ساری) در ایام تیرگان طبق سنن قدیم، پس از صرف شام، سیزده جور تنقلات مانند انگور، هندوانه، خربزه، سیب، نیشکر، ازگیل، مرکبات، کنجد حلوا، نخودچی، گندم برشته، گردو حلوا، کشمش و تخمه میخورند.
تیرگان، آیین باران و رحمت
در مجموع با نگاهی به آیین تیرگان به نظر میرسد که عمدهترین گفتاری که از نمادگرایی آیینی تیرگان استخراج می شود، طلب باران، برکت و خیر در آغازگاه یک فصل معنوی و آیینی است و آیینهای مزبور، بازنمایی اساطیر مربوط به تیرگاه و فرشتگان آن است.
در این میان جشن باران و آب در مجموعه آیینهای تیرگان دیده میشود و این امر با ویژگیهای فرشته ماه مزبور یعنی « تشتر » که فرشته باران است، توجیه میشود.
آیینهای تیرگان ارتباطی نزدیک با اساطیری نظیر آرش کمانگیر دارند و از عناصر مهم تیرگان رجوع مردم به آثار برخی از بزرگان ادب و فرهنگ ایران چون حافظ و فردوسی است.
به روز تیر و مه تیر عزم شادی کن / که از سپهر تو را فتح و نصرت آمد تیر (شمس فخری)
* برگرفته از مقاله « جشن تیرگان »، تألیف دکتر رضا اشرف زاده و فاطمه توکلی نژاد، فصلنامه تخصصی ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، شماره ۲۸