جمعه، ششم آوریل، «مایلز شاملانسکی»، به محض شنیدن تماس پسرش، به سمت صحنه تصادف حرکت کرد. سهشنبه پساز حادثه، دوباره توقفی درآنجا کرد تا شاید اثری از کیفها، موبایلها و دیگر وسایل سرنشینان اتوبوس پاره پاره شده بیابد. کابوس آن تصادف مرگبار باز هم به یادش آمد.
برای شاملانسکی این تقاطع بزرگراه واقع در شمال شرق ساسکاچوان که هر روز مسیر رفت و آمدش بود، دیگر مثل سابق نخواهد شد.
او از نخستین افرادی بود که پساز برخورد اتوبوس حامل تیم هاکی نوجوانان «هامبولت برانکوز» با تریلر، در حدود بیست کیلومتری شمال تیسدِیل، به محل حادثه رسید.
تیم برای برگزاری بازی پنجم در مرحله حذفی لیگ هاکی استانی مقابل نیپاوین هاوکز عازم شهر نیپاوین بود و «نیک»، پسر بیست ساله شاملانسکی هم که اخیرا به این تیم پیوسته بود، در اتوبوس حضور داشت.
او که به طرز معجزهآسایی توانسته بود خود را از میان لاشه اتوبوس بیرون بکشد، با یافتن موبایلی با والدینش که تنها یک کیلومتر آن طرفتر در امتداد بزرگراه سکونت داشتند، تماس گرفت.
شاملانسکی بلافاصله پساز تماس تلفنی پسرش راهی محل تصادف شد.
او در توصیف صحنهای که دید گفت: «حتی اگر آن را کابوس هم بنامم، نمیدانم چگونه وصفش کنم؛ چراکه فراتر از کابوس بود… اگر اتوبوس را میدیدید، سقفش یک طرف بود و خودش تکه پاره شده بود.»
شاملانسکی افزود: «به آنان که میتوانستم کمک کردم. زیر سقف نگاه کردم. برخی از پسران هنوز زیر آن زنده بودند، پتوها را رویشان انداختم.» پسر شوکه شدهاش در اتومبیل خانوادگیشان منتظر مانده بود. او برگشت و نیک را در آغوش گرفت و گفت: « خدای من، خیلی خوش شانسی.»
در اثر این سانحه تلخ، از ۲۸ سرنشین این اتوبوس که شامل راننده اتوبوس، اعضا تیم و کادر مربیگری بودند، ابتدا ۱۵ تن جان باخته و بقیه هم مجروح شدند.
«دیانا برونس»، مربی ۲۴ ساله این تیم هم پساز پنج روز مبارزه با مرگ و انجام چند عمل جراحی درگذشت تا تعداد جانباختگان این حادثه به ۱۶ نفر برسد.
مرگ این ورزشکاران موجی از اندوه را در سراسر کانادا ایجاد و هزاران کانادایی با ارسال پیام در رسانههای اجتماعی با بازماندگان این حادثه ابراز همدردی کردند.
مردم در محل حادثه برای یادبود جانباختگان با چوبهای هاکی دو صلیب درست کرده و روی آنها نوشته بودند: «هامبولت قدرتمند». صدها دسته گل و پیام تسلیت هم آنجا بود، همینطور محراب کوچک چوبی که در گل و شمع پوشیده شده بود.
شاملانسکی همچنین گفت: «نیک قوی است و با وجود آنچه که گذشت، هر روز برای دیدار زخمیهای سانحه که هنوز در معرض آسیبهای مختلف هستند، به بیمارستان میرود.»
او گفت: «به نظرم خوب است که در بیمارستان بماند و با هم تیمیهایش صحبت کند. یکی از شبها دیروقت بود که میخواست به بیمارستان برود. گفتم مطمئنی که میخواهی بروی؟ او گفت که پسرها به دیدن بازماندگان حادثه نیاز دارند.»
«لوری وایت» و پدرش «نورمن»، هم که در مزرعهای نزدیک به محل تصادف سکونت دارند، برای ادای احترام به آنجا آمده بودند.
لوری گفت: «دیشب هم برای ادای احترام به کسانی که جان خود را از دست دادند، آمده بودم. پدرم هم میخواست بیاید و ببیند. وحشتناک است.»
او بیان کرد که صدای برخورد را شنیده بود. لوری گفت: «اول فکر کردم که قطار بود، چون تنها صدای برخورد قطار با اتومبیلها میتوانست این صدای بلند را ایجاد کند.»
پلیس فدرال کانادا اعلام کرده که تحقیقات درباره علت تصادف ادامه دارد.
مطالب دیگر:
دهها سال سرقت فناوری و اطلاعات توسط چینیها
چگونه بیشتر پول بهدست آوریم؟
نکاتی برای مادران قبل از بارداری (ویدئو)