فیلی را آوردند بر سر چشمه آب تا آب بخورد. خود را در آب میدید و میرمید. او پنداشت که از دیگری میرمد. نمیدانست که از خود می رمد.
همه اخلاق بد، ظلم و کینه و حسد و حرص و بیرحمی و کبر چون در توست نمیرنجی. چون آنها را در دیگری میبینی می رمی و میرنجی.
مطالب دیگر:
چگونه از سد ناتوانی و بیماری گذشتم و راهی برای امید و اعتماد به زندگی پیدا کردم
کارشناس کانادایی : ترامپ چگونه در حال برخورد با دولتهای کمونیست باقی مانده در جهان است