Search
Asset 2

خودشیفتگی

خودشیفتگی چیست؟ (www.wisegeekhealth.com)
خودشیفتگی چیست؟
(www.wisegeekhealth.com)

امروزه بحث های زیادی در زمینه خودشیفتگی یا نارسیسیم مطرح می شوند و افراد بسیاری هستند که این ویژگی به آن ها نسبت داده می شود. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا خودشیفتگی واقعا در این حد گسترده است و در جمعیت عمومی در حال افزایش است؟

پاسخ بسیاری از روانشناسان به این پرسش “نه” می باشد. خوشیفتگی واقعی بسیار نادر است و افراد خودشیفته تقریبا ۱ درصد از کل جمعیت را تشکیل می دهند. بسیاری از افرادی که خودشیفته قلمداد می شوند در واقع قربانیانی هستند که این برچسب به آن ها خورده است. این ها ممکن است افراد سالمی باشند که ” خود” سالمی دارند اما در گرفتن عکس های سلفی از خود افراط می کنند و در مورد دستاوردهای خود زیاد صحبت می کنند.

خودشیفتگی چیست؟

خودشیفتگی، ویژگی ای است که کم و بیش در همه ی ما وجود دارد. داشتن این ویژگی در حد معقول بخشی از سلامت وجودی ماست. داشتن سطحی از خود شیفتگی می تواند برای ما مفید باشد زیرا به همه ما کمک می کند تا حدودی احساس خاص بودن داشته باشیم. خودشیفتگی در واقع به عنوان سوختی برای اعتماد بنفس ما تلقی می شود و در واقع این امکان را به ما می دهد تا دست به ریسک بزنیم، به دنبال ترقی و ارتقای شغلی باشیم و غیره، اما حس خاص بودنِ زیاد می تواند مشکلاتی را برای ما به ارمغان بیاورد.

در این راستا، اختلالی به نام ” اختلال شخصیت خودشیفته” وجود دارد که در واقع اختلالی مربوط به سلامت روانی است. این اختلال تنها توسط متخصصان سلامت روانی قابل تشخیص است و زمانی فرد مشکوک به این اختلال تشخیص داده می شود که این ویژگی، عملکرد روزانه او را تحت تاثیر قرار دهد. این بدکارکردی می تواند مربوط به داشتن مشکلاتی در نشان دادن همدلی و صمیمیت با افراد باشد. همچنین می تواند از خصومت ورزی هایی که از خودبزرگ بینی و جلب توجه نشات می گیرند، ناشی شود.

اختلال شخصیت خودشیفتگی، اختلالی فراگیر است که توانایی فرد برای مدیریت احساسات، داشتن حسی پایدار از “خود” و داشتن روابط کاری، دوستانه و عاشقانه ی سالم را مختل می کند. فردی که دچار این اختلال است ممکن است تعاملات اجتماعی استرس زا و یا نوسانات خُلقی را تجربه کند.

انواع مختلف خودشیفتگی

بسیاری از افراد خود شیفته خود را “برترین” تصور می کنند. بسیاری از آن ها خود را به لحاظ استعداد، ظاهر، موفقیت و یا همه این موارد باهم، جزو بهترین و بالاترین افراد می دانند.

نکته ای که توجه به آن در اینجا حائز اهمیت است این است که همه افراد خودشیفته در قید و بند ظاهر، شهرت، پول، غرور و طمع نیستند، بلکه افراد خود شیفته ی بسیاری هم وجود دارند که زندگی خود را وقف کمک به دیگران می کنند. آن ها ممکن است این دیدگاه را داشته باشند که ” من کمک کننده ترین آدم روی کُره ی زمین هستم ” و یا اینکه” من برای کارهای بسیار خوبی که تا بحال انجام داده ام، شهره خواهم شد”.

همچنین افراد خودشیفته ای وجود دارند که بسیار درونگرا و حساس هستند. این افراد بر این عقیده اند که خُلق و خوی بسیار حساس تری نسبت به دیگران دارند. آن ها به کوچک ترین انتقادها هم واکنش نشان می دهند و به حس اطمینان دائمی نیازمندند. حس خاص بودنی که این افراد دارند نیز در واقع منفی است. آن ها ممکن است خود را نازیبا ترین فرد در مهمانی تلقی کنند و یا خود را نابغه ای تصور کنند که دیگران آن طور که باید آن ها را درک نکرده اند.

ویژگی ای که در میان همه ی افراد خودشیفته مشترک است حس ” بالاتر بودن” نسبت به دیگران است. افکار، رفتار و جملات این افراد آن ها را از بقیه جدا می کند و این حس متمایز بودن روح آن ها را تسکین می دهد زیرا این افراد، از طرفی، با یک حس ناپایدار از “خود” در چالش اند. افراد خود شیفته خود را برتر از دیگران می دانند اما لزوما از خودشان رضایت ندارند.

در شماره های بعدی مقاله به بررسی ارتباط بین خود شیفتگی و افسردگی و اینکه آیا خودشیفتگی ارثی است یا اکتسابی، خواهیم پرداخت.

دکتر فرحناز کیان ارثی؛ روانشناس و مشاور خانواده

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی