در نهمین روز از اعتراضات مردم در چندین شهر خوزستان مقامات ایرانی به منظور کنترل بیشتر شرایط، در چند شهر اختلال در اینترنت و قطعی برق ایجاد کردهاند. مردم خوزستان در مقابل خواستههای حداقلی خود در مورد بیآبی، آب شور و خشکی زمینها و ازبین رفتن دامها با پلیس ضد شورش، گاز اشکآور، شلیک گلوله روبرو شدهاند.
با وجود آنکه این اعتراضات تاکنون ۸ کشته بر جای گذاشته اما دامنه اعتراضات به استانهای دیگر کشور نیز رسیده است. اعتراضاتی که خشم مردم از بحران کم آبی، عدم مدیریت صحیح و ناکارآمدی و نادیده گرفتن نظر کارشناسان و تخریب بیرویه محیط زیست منطقه و در نهایت نحوه مقابله دولت با اعتراضات مردمی را نشان میدهد.
اصلیترین دلیل خشکی کارون و شوری آب به سد گتوند باز میگردد. پروژه ساخت سد گتوند از اردیبهشت ۱۳۷۶ و با عملیات انحراف آب کارون توسط گروه سپاسد- وابسته به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا- شرکت مهندسین مشاور مشانیر و با مشورت شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس، زیر مجموعه آستان قدس رضوی وارد فاز اجرایی شد و در ابتدای سال ۱۳۸۵ عملیات خاکریزی هسته رسی بدنه آن آغاز شد، اما همزمان با پیشرفت فیزیکی سد، نگرانیها از عوارض و عواقب آن نیز افزایش یافت.
ایسنا در گزارشی در سال ۹۷ به نقل از عیسی کلانتری آورده است: «با روال طبیعی هر جای ایران ممکن بود خشک شود ولی خوزستان آخرین نقطه بود … اما مشکلی که در خوزستان داریم مدیریت آب و فقدان تشخیص اولویتهاست. منابع آب را در آن منطقه از دست دادیم یا از نظر کیفی آلوده کردیم … توزیع آب در خوزستان با مشکل روبهرو است. اتفاق بدی که افتاد، آبگیری سد گتوند بود. این پروژه در زمان آقای هاشمی کلنگ زده شد. در آن زمان اشکالی در اجرای آن نبود اما در زمان دولت نهم محل سد تغییر کرد.»
بنا بر گزارشها، این امر که محل سد تغییر کرده است به تغییر پیمانکاران از ژاپنی و آمریکایی به پیمانکار چینی باز میگردد. مهندسان آمریکایی شرکت هارزا که پیش از انقلاب بر روی ساخت این سد مطالعه میکردند، پیشنهاد دادند که سد قبل از توده معدن نمک یافت شده در مسیر رودخانه احداث شود. اما در مطالعات نهایی که با شرکت چینی به جای شرکتهای آمریکایی و ژاپنی انجام شد، به مسأله وجود تودههای نمک بیتوجهی شد. مطالعات مشترک این طرح توسط شرکتهای مشانیر و کایتک چین در سال ۱۳۷۹صورت گرفت.
با جستجوی بیشتر به صورت آنلاین اطلاعات بیشتری از این پروژه از طرف کایتک به دست نیامد و تنها در سایتهای فارسی زبان و وابسته به دولت ایران است که نام شرکتی به نام کایتک به عنوان شریک چینی آورده شده است.
گاردین در مقالهای که سال ۲۰۱۵ منتشر کرد نوشته بود: فاجعه دیگر (در خوزستان)، توسعه سدهایی است که در دهههای اخیر صورت گرفته که بسترهای رودخانهها را خشک کرده و موجب شوری آب و خاک شده است.» در این مقاله با اشاره به ساخته شدن سد گتوند بر بستر نمک به نقل از مهندسی که در سد کارون کار میکرد نوشت: «ما در سال ۱۹۷۶ در این زمینه تحقیقاتمان را کامل کردیم. به همین دلیل بود که سد در آن زمان ساخته نشد چون میدانستیم که این کار مستقیما بر جمع شدن نمک در آب تاثیر میگذارد. اعداد و ارقام و تحقیقات همه وجود داشتند اما به هر حال سد را ساختند.»
نام این مهندس ایرانی ذکر نشده اما این گزارش او را منتقد سیاستهای آبی انجام شده در خوزستان، پس از جنگ ایران و عراق میداند. «زمانی که آنجا کار میکردم تنها یک سد وجود داشت. الان بیش از ۱۴ سد ساختهاند.» پیشبینیهای ما دقیقا با آنچه اتفاق افتاد یکی بود. هیچ کس نرفت به محاسبات ما نگاهی بیاندازد. شاید هم بدتر، احتمالا دیدند و برایشان مهم نبود.»
رضا سعیدی کارشناس کشاورزی نیز در همین مقاله گفته است که «شرکتهای نفت چینی که در دوران احمدی نژاد آمدند مشکلات آب را تشدید کردند. تکنولوژیهایشان به مراتب از اروپاییها پایینتر بود و صرفا زمین را ویران کردند … برای یافتن نفت، گونههای گیاهی اطراف هور العظیم، هکتار پس از هکتار سوزانده شدند یا با بولدوزر نابود شدند.»
اینکه پیمانکارها، مشاوران و شرکای چینی نسبت به انجام پروژهها عجله کنند و به عواقب آن بیتوجه باشند امر جدیدی نیست. چین سابقه طولانی در انجام پروژه هایی دارد که در نهایت تنها آسیب به بار میآورند. در کتاب شبح کمونیسم در حال حکمرانی بر جهان ما آمده است که: گسترۀ نفوذ استراتژیک حزب کمونیست چین را میتوان از سرمایهگذاری آن در زیرساختهای جهانی مشاهده کرد.
براساس گزارش نوامبر۲۰۱۸ نیویورک تایمز، حزب کمونیست چین این موارد را ساخته یا در حال ساختن است: بیش از چهل خط لوله و سایر پروژۀ زیرساختی نفت و گاز؛ بیش از دویست پل، جاده و راهآهن؛ تقریباً دویست نیروگاه برای انرژی هستهای، گاز طبیعی، زغال سنگ و تجدیدپذیرها و مجموعه سدهای مهم.
رژیم کمونیستی چین از اینکه قدرت منطقهای باشد راضی نیست. میخواهد جهان را کنترل کند. این مسئله ناشی از ویژگی استبدادی ذاتی این حزب است. این حزب با توجه به ماهیت خود به خشونت متوسل میشود تا «دنیای کهن» را ازبین ببرد و هدف آن نابودی همه کشورها، ملل و طبقات است.
از داخل خود چین اگر شروع کنیم، یک نمونه سد سه دره است. ووهان مرکز استان هوبی در مرکز چین است که به شهر یانگتسه معروف است. این شهر در محل تلاقی رودخانههای یانگتسه و هان واقع شده است. عریضترین بخش رودخانه یانگ تسه در این شهر واقع است. ووهان همیشه به داشتن آب فراوان مشهور است و در چند ماه اخیر ویدئوهای مبنی بر خشکی رودخانه یانگ تسه مردم را شوکه کرده است. خشکی یانگ تسه به حدی است که ماشینها در آن در ترددند؛ طوری که انگار در دل کویر سفر میکنند. خشکی بیش از حد روخانه و امکان تردد خودروها در بستر رودخانه به حدی است که مردم چین و منطقه را شوکه کرده است. این در حالیست که سال گذشته این رودخانه سیل و سطح آب بالای کم سابقهای را از سر گذراند.
وانگ وی لوئو، متخصص آبشناس چینی ساکن آلمان در این مورد تایید کرد که ویدئوهای خشکی رودخانه مربوط به بخشهایی از رودخانه در حومه شهر است. وانگ علت خشکی رودخانه را مرتبط با سدها به خصوص سد سه دره دانست.
دلیل وسواس بیش از حد مقامات حزب کمونیست چین در ساخت بیش از حد سد در سراسر کشور این است که میخواهند همانند شوروی بتوانند از طریق ساخت سد بر آب کل کشور کنترل داشته باشند که همین وسواس و زیادهروی در ساخت سد در عملکرد مقامات جمهوری اسلامی نیز دیده میشود. میتوان گفت هر کس که کنترل آب را به دست دارد، کنترل آینده را به دست دارد.
در عین حال ساخت سدها انتقال آب به کشور های منطقه را نیز کنترل میکند و منافع زیادی نیز برای شرکتهای مهندسین مشاور دارد. طی ۳۰ سال گذشته همواره اعتراضات فراوانی به روند سد سازی در کشور و خسارات وارده به محیط زیست وجود داشته است و صدها سد ساخته شده در ایران فاقد گزارش ارزیابی هستند.
وانگ میگوید: «انتظار میرود که در فصول پر باران، آب در مخازن ذخیره شود و در فصول خشکی آب سدها رها شود. اما واقعیت دقیقا برعکس است. در طی فصول پرباران، سدها از پس نگهداشتن آب بر نمیآیند و باید آب اضافی را به قسمت پایینی بفرستند که موجب سیل شدیدتر در پاییندست میشود. در فصول خشک، سدها آب را برای مصرف خود سد نگه میدارند از جمله تولید برق که شدت خشکسالی را بیشتر میکند.»
نمونه دیگر پروژه سد پاکستان چین است که خطر از بین رفتن هزاران اثر باقیمانده بودیستی را در پی دارد. سال گذشته چین و پاکستان قراردادی به ارزش ۱۴ میلیارد دلار در خصوص احداث سدی در منطقه مورد مناقشه گلگت-بلتستان امضا کردند که ۵۰ هزار اثر بودیستی باستانی شامل کنده کاریهای غارها را در معرض نابودی قرار میدهد. در حالی که مردم نگران پاکستان گروههایی در شبکههای اجتماعی برای مقابله با این طرح به راه انداختهاند به نظر میرسد این امر کوچکترین اهمیتی برای دولتهای چین و پاکستان نداشته باشد.
در کتاب شبح کمونیسم در حال حکمرانی بر جهان ما نوشته شده «در حقیقت، حزب کمونیست چین اهمیتی نمیدهد که مردم چین زندگی میکنند یا میمیرند و به تمامیت ارضی چین یا توسعه بلندمدت پایدار آن نیز اهمیت نمیدهد. بسیار سخت است بتوان توصیف کرد که حزب کمونیست چین چگونه به آزار و اذیت مردم خود پرداخته، به حاکمیت چین خیانت کرده، اخلاقیات و فرهنگ سنتی را تخریب کرده و آینده چین را نابوده کرده است.»
در فلسفه سنتی چینی، بین همه چیز تعادل و همچنین ضرورت برای خودداری از آسیب رساندن وجود دارد. سنت کهن چین برای حفاظت از طبیعت اهمیت قائل میشد. اسناد تاریخی نشان میدهد که چهار هزار سال پیش و در زمان فرمانروایی امپراتور «یو» کبیر «در ۳ ماه بهار مردم برای کمک به رشد جنگل با خود تبر حمل نمیکردند؛ در سه ماه تابستان این افراد در رودخانهها تور پهن نمیکردند تا ماهیها زاد و ولد کنند» زنگ زی، یکی از پیروان کنفوسیوس نوشته است: «درخت را تنها در فصل مناسب میتوان قطع کرد، و حیوانات را تنها در زمان مناسب میتوان ذبح کرد.
تمام این اصول مغایر با ذات کمونیستی رژیم چین است که کمر به همت نابودی منابع طبیعی در سراسر دنیا کرده است و دولتهایی که با آن همراه شوند و دست دوستی به دست حزب کمونیست چین دهند سرنوشتی جز ویرانی برای کشور و مردمانشان به دست نخواهند آورد.
نوشته: شهرزاد قانعی
مطالب دیگر:
شبح کمونیسم در حال حکمرانی بر جهان ما- فصل ۱۸، قسمت اول: جاهطلبیهای جهانی حزب کمونیست چین
ویدئو: قرارداد ایران و چین و ارتباط آن با دریای جنوبی چین
دیدگاه: چگونه تضعیف ارتش ایالات متحده به رژیم چین کمک میکند