خیلی طول نکشید که چهره زیبای خانم گائو رونگرونگ، تبدیل به مشتی تاول و سوختگی شد!
نگهبانان زندان او را با دستبند به یک شوفاژ بستند و سپس بیش از ۷ ساعت با چند باتوم الکتریکی با ولتاژ بالا به طور همزمان به صورت خانم گائو شوک وارد کردند. طوری که صورتش کاملاً از شکل افتاد، خون و موهایش به پوست سوختهاش چسبید و شوکهای الکتریکی مکرر، صورت و گردنش را پر از تاول کرد.
این تنها بخش کوچکی از شکنجههای وحشیانهای بود که گائو رونگرونگ، پس از آنکه به خاطر تمرین فالون دافا بازداشت شد، متحمل شد.
فالون دافا یک روش مدیتیشن، مراقبه و تزکیه چینی است که از سال ١٩٩٢ به دلیل فواید چشمگیر در بهبود سلامت روحی و جسمی، در چین محبوبیت زیادی پیدا کرد. اما حزب کمونیست چین نگران شد که گسترش این روش معنوی باعث حذف باورها و ایدههای کمونیستی از جامعه شود، بنابراین از سال ١٩٩٩ راه آزار و سرکوب شدید آن را در پیش گرفت.
گرچه شکنجههای دردناک گائو در طول دوران حبس به دلیل اعتقاداتش ماجرایی تلخ و ترسناک است، اما روی دیگر این ماجرا نتیجه روشنگرانهای است که در سطح دنیا حاصل شد.
عکسهایی که از چهره سوخته او منتشر شد، جهان را تکان و شدت ظلم و ستم وحشیانه حزب کمونیست چین علیه فالون دافا را نشان داد. این عکسها توجه جامعه بینالمللی را جلب کرد و گائو تبدیل به یک نمونه مشهور از مبارزه رژیم کمونیست چین علیه طرفداران فالون دافا شد.
تلاشی سخت برای گریز
زمانی که آزار و شکنجه حزب کمونیست چین در سال ۱۹۹۹ علیه فالون دافا آغاز شد، گائو به عنوان یک حسابدار در آکادمی هنرهای زیبای لوکسان در شهر شنیانگ مشغول به کار بود. او در آن زمان به پکن آمد تا به خاطر فالون دافا دادخواهی کند. به همین دلیل چندین بار دستگیر و بازداشت شد و به اردوگاه کار اجباری فرستاده شد. جایی که بسیاری از تمرین کنندگان دیگر فالون دافا هم در آنجا حبس بودند.
در ژوئن سال ۲۰۰۳ گائو برای سه سال به اردوگاه کار اجباری لانگ شان فرستاده شد و در آنجا مجبور به کار سخت اجباری شد، و همزمان مورد شکنجههایی نظیر ضرب و شتم وحشیانه، شوک توسط باتوم الکتریکی، و محرومیت از خواب قرار گرفت.
در هفتم ماه می ۲۰۰۴ بود که چهرهاش مورد حمله قرار گرفت. پس از آن گائو سعی کرد با پریدن از یک پنجره در طبقه دوم (یک پنجره قسمت اداری بدون نرده محافظ) فرار کند. اما تلاش او موفق نبود و در نتیجه پریدن به پایین استخوانهای لگن، پای چپ، و پاشنه پایش شکست.
پس از آن، او را همراه با نگهبان، به بیمارستان عمومی شنیانگ فرستادند. در آنجا دو خواهر او به نامهای ویوی، و لیلی، اجازه ملاقات او را پیدا کردند و به محض دیدن چهره سوخته گائو اشک ریختند و گائو هم گریست.
گائو با صدایی ضعیف به خواهرانش گفت که چگونه دو نگهبان بارها صورت، دستها و پاهای وی را بیش از هفت ساعت شوک الکتریکی دادند. نگهبانان فقط به این دلیل شکنجه را متوقف کردند که یکی دیگر از زندانیان بر اثر شوک الکتریکی دچار حمله قلبی شده بود. با این حال یکی از نگهبانان تهدید کرد که دوباره برای ادامه شوک دادن بازمیگردد.
خواهران گائو در مقالهای که در وبسایت مینگهویی منتشر شد نوشتند « وقتی گائو را دیدیم، به شدت درد میکشید. یک لوله به او متصل بود و شرایط زخمهای دستها و پاهایش وخیم بود. حتی نمیتوانستیم درد ناشی از سوختگیهای صورتش را تصور کنیم. استخوانهای پا و لگنش شکسته بود و هنوز پس از یک هفته در اطراف سوختگیهای صورتش تاول و چرک دیده میشد.»
نگهبانان زندان ادعا میکردند که سوختگیهای چهره گائو در نتیجه پایین پریدن از پنجره ایجاد شده است.
گائو چهره شکنجه شده خود را به جهان نشان داد
گائو از خواهرانش خواست که از چهرهاش عکس بگیرند و با انتشار آن، مردم دنیا را از واقعیت آزار و شکنجه آگاه کنند.
او گفت « تمرینکنندگان فالون گونگ در کُنج تاریک اردوگاههای کار اجباری، توسط مقامات حزب حبس شدهاند و شکنجه میشوند. » وی افزود، وقتی تصمیم گرفت از پنجره به پایین بپرد، به این فکر کرد که باید زنده بماند تا پس از فرار و نشان دادن سوختگی چهرهاش و دیگر بلاهایی که سرش آوردند، اعمال شیطانی آنها را به جهان نشان دهند.
صبح روز بعد، ویوی، خواهر گائو، موفق شد یک دوربین همراه خود بیاورد و به دور از چشم نگهبانان چند عکس بگیرد.
خانواده گائو و برخی از تمرینکنندگان فالون گونگ نگران شدند که افشای این تصاویر جان او را بیشتر به خطر بیاندازد. اما گائو در تصمیم خود تردید نکرد.
او گفت: « ما باید آزار و شکنجه را افشا کنیم. سالها است که بسیاری از تمرینکنندگان از شکنجههای وحشتناکی را رنج میبرند، و افشای این آزار و اذیت کار سختی بوده است. بسیاری از تمرینکنندگان در حال آگاه کردن مردم در شهر نیویورک هستند. عکسها را به دست آنها برسانید. »
روز ۷ ژوئیه ۲۰۰۴، عکسهایی از چهره سوخته گائو در وبسایت مینگهویی منتشر شد. از آن پس، تمرینکنندگان ساکن در کشورهای دیگر، آن عکسها را در رویدادهای عمومی خود که با هدف افشای آزار و شکنجه در چین برگزار میشود، در معرض دید عموم قرار دادند.
افزون بر این، پرونده او به عنوان نخستین مورد از این دست، در گزارش حقوق بشر سازمان ملل متحد در مورد آزار و شکنجه فالون گونگ در سال ۲۰۰۴ گشوده شد.
کمی بعد ویدئویی از گائو نیز درباره مصیبتهایش تهیه شد و در آن، وی به شرح برخی شکنجهها و آزاری میپردازد که او و دیگر افراد نظیر وی در زندانها و اردوگاههای کار اجباری تحمل میکنند.
« آنها ما را انسان نمیدانند. تمرینکنندگان فالون گونگ همگی افرادی خوب هستند، که طبق اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری عمل میکنند. اما آنها به طرز وحشتناکی ما را شکنجه میکنند. آنها ذرهای وجدان ندارند. آنها بیرحمانه ما را مجروح و مصدوم میکنند. »
گائو افزود « من اینجا هستم و امیدوارم بتوانیم آزادی به دست آوریم. امیدوارم افراد خوش قلب در جهان متوجه آزار و شکنجه فالون گونگ شوند. »
شجاعت و شهامت فوقالعاده گائو رونگرونگ
کمی بعد، گائو بنا به درخواستهای مکرر خانوادهاش به بیمارستان دیگری منتقل شد، اما او همچنان تحت نظارت بود. با وجود این، روز ۵ اکتبر ۲۰۰۴، چند تمرینکننده دیگر او را نجات دادند و موفق شدند او را از بیمارستان تحت نظارت پلیس خارج کنند و سپس گائو در جایی مخفی شد.
مقامت حزب کمونیست که از انتشار عکسهای افشاگر چهره ویران شده گائو که منجر به رسواییشان شده بود خشمگین بودند تمام توان خود را برای یافتن او به کار بردند. حتی « لو گان »، رئیس وقت کمیته مرکزی حزب کمونیست چین (پولیت بورو)، که از یکی از عامل اصلی آزار و شکنجه فالون گونگ است، شخصاً در این موضوع درگیر شد.
در نتیجه، نه تنها گائو، بلکه تمام تمرینکنندگانی که به گریختن او کمک کردند دستگیر شدند و همه اعضای خانواده گائو مورد نظارت و آزار و اذیت قرار گرفتند.
چندی بعد گائو را به مرکز شستشوی مغزی اردوگاه کار اجباری ژانگشی فرستادند و از آنجا او را به اردوگاه بدنام کار اجباری ماسانجیا فرستادند. ماسانجیا به دلیل بیرحمی و توحش نگهبانانش در میان تمرینکنندگان به « دخمه تاریک شیطان » مشهور است.
اینکه در آنجا چه بلایی سر او آوردند زیاد روشن نیست، اما در تاریخ ۶ ژوئن ۲۰۰۵، وی را به اورژانس بیمارستان دانشگاه پزشکی شنیانگ فرستادند.
روز ۱۲ ژوئن، والدینش باخبر شدند که میتوانند او را ببینند. به همین دلیل به بیمارستان روانه شدند. آنها گائو را در حالی یافتند که هوشیار نبود و از طریق دستگاه تنفس میکرد و پزشک آنجا گفت « او شرایط وخیمی دارد. »
سه روز بعد، گائو در سن ۳۷ سالگی این دنیا را ترک کرد. اما عکسهای صورت مجروحش که خودش میخواست مردم دنیا آن را ببینند، همچنان افشاگر آزار و شکنجه وحشیانهای است که توسط حزب کمونیست چین همچنان درحال روی دادن است.
خواهران او نوشتند «گائو رونگرونگ شجاع بود. او حیات و زندگی خود را وقف افشای واقعیت زشت و کریه پشت حزب کمونیست چین کرد. شاید آن جنایتکاران هرگز درک نکنند که چرا رونگرونگ در باورهایش چنین راسخ و ثابتقدم بود. اما وقتی کسی ایمان واقعیاش را پیدا کند، چیزهای کمی میتوانند او را تکان دهند.»
مطالب دیگر:
گزارش آزادی مذاهب از جنگ چین با ادیان میگوید
چرا مردم واکنش این مادر پس از اینکه پسر خشمگینش آینه راهرو را شکست، تحسین می کنند
فالون دافا، تمرینی معجزهآسا برای سلامتی جسم و ذهن