نویسنده: آرش یاوری
علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی همواره منتقد غرب و بهخصوص آمریکا بوده و طی دو دهه گذشته تلاش داشت که شعار «نه شرقی نه غربی» که یکی از بنیادیترین شعارهای حکومت بود را کنار گذاشته و سیاست شرقگرایی را جایگزین آن کند.
طی سالهای گذشته، هر چه اختلافها میان جمهوری اسلامی و آمریکا بیشتر شد تمایل خامنهای برای نزدیکی به شرق که در ذهنیت او به چین و روسیه ختم میشد، بیشتر خودش را نشان داد.
خامنهای در اواخر بهمنماه سال ۹۶ در یک سخنرانی گفت: «در سیاست خارجی، ترجیح شرق بر غرب، ترجیح همسایه بر دور، ترجیح ملّتها و کشورهایی که با ما وجه مشترکی دارند بر دیگران، یکی از اولویتهای امروز ماست.»
پس از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها، رهبر جمهوری اسلامی علیاکبر ولایتی مشاور بینالملل خود را با دو نامه رهسپار مسکو و پکن کرد.
این نامهها محرمانه باقی ماند و محتوای آن منتشر نشد؛ اما کمی بعدتر ولایتی که بدون ظریف به این دو کشور رفته و با رؤسای جمهور این دو کشور گفتگو کرده بود در یک اظهار نظر گفت: «روسیه و چین اعلام کردند ما نفت ایران را میخریم ولو آمریکاییها ما را تحریم کنند.»
اما نتیجه نگاه به شرق علی خامنهای چه شد و آیا این سیاست همان گونه که توسط دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی تبلیغ شد راهگشا بود؟
واقعیت این است که علی خامنهای امیال و آرزوهایش را به عنوان استراتژی جمهوری اسلامی معرفی کرد، ولی آن چیزی که در عالم واقع و در روابط میان کشورها اتفاق افتاده با آرزوهای وی فاصله زیادی دارد.
روسیه بارها نشان داده که یک شریک قابل اطمینان برای جمهوری اسلامی نیست و از جمهوری اسلامی به عنوان یک کارت در بازی سیاسی مقابل غرب استفاده میکند.
ازاینرو روسیه چندین بار از همین کارت برای گرفتن امتیازهای مورد نظرش استفاده کرد و در مقابل به قطعنامههای غرب در شورای امنیت علیه ایران رأی مثبت داد.
در سوریه هم وضع همینگونه بود. پوتین با اسرائیل به تفاهم رسیدند و به دنبال این تفاهم، با وجود اینکه سیستم پدافندی S300 روسیه در سوریه فعال بود، هیچ نقطه از این کشور برای نیروهای اعزام شده ایران و شبهنظامیان وابسته به جمهوری اسلامی امن نبود و هر هفته هواپیماهای اسرائیل پایگاههای متعلق به نیروهای سپاه در نقاط مختلف سوریه را مورد هدف قرار میدادند و این حملات هماکنون نیز ادامه دارد.
همچنین در آخرین دور مذاکرات هستهای در وین با اینکه مذاکرات نهایی شده و به نتیجه رسیده بود، اما با کارشکنی روسیه به بنبست رسید و تا کنون مسکوت مانده است.
روسها بهصورت ناگهانی و بدون اطلاع جمهوری اسلامی خواستار دریافت تضمین کتبی از امریکا شدهاند تا تحریمهایی که این کشور علیه روسیه در ماجرای اوکراین اعمال کرده، مانع تجارت مسکو با ایران ذیل برجام نشود.
این اقدام به نوعی گروگان گرفتن برجام و منافع ایران توسط مسکو در قبال تحریمهای غرب علیه روسیه بود.
اکنون نیز روسیه با استفاده از پهپادهای ساخت ایران در جنگ اوکراین پای جمهوری اسلامی را به این جنگ باز کرد. هرچند در ابتدا برخی از منابع غیررسمی در جمهوری اسلامی، مدعی بودند که ارسال پهپاد به روسیه نشان از قدرت بالای نظامی حکومت روحانیون در تهران است؛ اما وقتی که کشورهای اروپایی از این اقدام خشمگین شدند و زمزمههایی از تحریم ایران از سوی اروپا به گوش رسید مقامات رسمی حکومت به صراحت ارسال پهپاد به روسیه را تکذیب کردند.
بعدتر و با انتشار اسناد و مدارک از سوی اوکراین مبنی بر حمله روسیه به غیرنظامیان با پهپادهای ساخت ایران، امیر عبداللهیان وزیر خارجه جمهوری اسلامی اعتراف کرد که پیش از آغاز جنگ روسیه با اوکراین تعداد معدودی پهپاد در اختیار مسکو گذاشته است.
بسیاری معتقدند که تحریمهای متعددی که از سوی کشورهای غربی پس از سرکوب معترضان در ایران علیه جمهوری اسلامی اعمال شده بیارتباط با همراهی حکومت ایران با پوتین در جنگ اوکراین نیست و اگر تهران در این جنگ شرکت نمیکرد شاید واکنش غرب به این شدت نبود.
البته که همراهی جمهوری اسلامی با روسیه در جنگ با اوکراین که هر روز ابعاد گستردهتری پیدا میکند، بدون پاسخ نخواهد ماند و این دامی بود که روسیه سر راه مقامات سیاسی در تهران گذاشت و پای آنها را به جنگی باز کرد که نتیجه خوبی برای جمهوری اسلامی نخواهد داشت.
اما رابطه پکن، شریک دیگر جمهوری اسلامی با تهران چگونه است؟
چین نیز در بازی دادن مقامات جمهوری اسلامی سابقه طولانی دارد و بر خلاف ادعاهای مقامات تهران که چین را یک شریک مطمئن معرفی میکردند، به دنبال افزایش تحریمهای غرب علیه ایران، مقامات حزب کمونیست چین روابط تجاری خود با آمریکا را فدای رابطه با جمهوری اسلامی نکرد.
چین که اصلیترین خریدار نفت ایران بود در سال ۲۰۱۸ به طور میانگین روزانه ۶۸۳ هزار بشکه نفت از ایران میخرید واردات نفت خود از ایران را در سال ۲۰۱۹ به ۳۰۱ هزار بشکه در روز کاهش داد و در سال ۲۰۲۰ این رقم به شدت کمتر شد و به حدود ۹۲ هزار بشکه در روز رسید.
با روی کار آمدن دولت بایدن و کاهش نسبی سختگیریها در اعمال تحریمهای ایران، مقامهای جمهوری اسلامی امیدوار بودند که چین مجدداً خرید نفت از ایران را به سطح قبل از تحریمها افزایش دهد.
اما این بار هم چین رویاهای جمهوری اسلامی را ناکام گذاشت. با شروع جنگ اوکراین و تحریمهای روسیه، مسکو برای باقیماندن در بازار نفت و کسب درآمد ارزی، نفت خود را با تخفیف قابل ملاحظهای به بازار عرضه کرد و اولین مشتری این بازار چین بود.
پکن مجدداً واردات نفت از ایران را کاهش داد و بهجای آن نفت ارزان قیمت روسیه را جایگزین کرد.
با اینحال علی خامنهای امیدوار بود بتواند از هر طریقی که میتوان چین را همپیمان استراتژیک جمهوری اسلامی کند. به همین دلیل علی لاریجانی رئیس سابق مجلس از سوی وی مامور پیگیری قرارداد ۲۵ساله با پکن شد.
گفته میشود این قرارداد سیاسی، استراتژیک و اقتصادی با جنبههای پنهان، برای سرمایهگذاری در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی و زیرساختهای ایران و همکاری نظامی، امنیتی، فرهنگی و قضایی است.
البته مفاد این قرارداد محرمانه باقی ماند و با توجه به قراردادهای چین با برخی از کشورهای آسیایی و آفریقایی که یکطرفه و استعماری است به نظر میرسد این بار هم علی خامنهای به قیمت حراج منافع ملی ایران قصد دارد شریکی برای خود دستوپا کند، اما او در این راه نیز ناکام ماند.
در اواخر دیماه سال گذشته اعلام شد که قرارداد ۲۵ساله ایران و چین وارد مرحله اجرایی و عملیاتی شد و جمهوری اسلامی و رهبر آن تصور میکرد بر پایه همین قرارداد که مفاد سیاسی و امنیتی هم در آن گنجانده شده میتوانند بر روی حمایت پکن حساب کنند.
اما سفر رئیسجمهور چین به عربستان سعودی خطای محاسباتی جمهوری اسلامی را آشکار کرد.
شی جینپینگ رئیسجمهور چین در این سفر به همراه مقامات عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس دو بیانیه منتشر کرد.
شی جینپینگ و محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی در بیانیهای از جمهوری اسلامی خواستند دست از مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر بردارد، با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کند و به پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای احترام بگذارد.
همچنین رئیسجمهور چین در بیانیه پایانی نشست اجلاس مشترک سران چین و شش امیرنشین حوزه خلیج فارس از پرونده هستهای، موشکهای بالیستیک، پهپادهای نظامی و حمایت از گروههای تروریستی به عنوان مشکلات حوزه خلیج فارس در روابط با ایران یاد کرد.
موضعگیری شی جینپینگ در قبال جمهوری اسلامی دقیقاً نقطه مقابل انتظار علی خامنهای است. او منافع ملی و اقتصاد کشور را فدا کرد تا در بزنگاههای مهم با پشتگرمی حمایت پکن بلند پروازیهای هستهای و نقشههای منطقهای خود را دنبال کند، اما اکنون متوجه شد که در جامعه جهانی بسیار تنهاتر از آن چیزی است که در خیال خود تصور میکرد.
نویسنده: آرش یاوری، تحلیلگر سیاسی
نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات اپک تایمز نیست.