قبلاً فکر میکردم این ایده که ایالات متحده ممکن است کمونیست شود احمقانه است. این اتفاق هرگز نمیتواند اینجا رخ دهد. اما دیگر اینگونه فکر نمیکنم.
اما اینکه چطور ۱۷ نفر (شاید هم بیشتر) از سناتورهای حزب جمهوریخواه مانند گوسفند – یا بهتر است بگویم با همدستی دموکراتها – به لایحه ۲۷۰۰ صفحهای و تریلیون دلاری زیرساختها پناه بردهاند، نشانهای دیگر از این روند وحشتناک است که در حال گذار به یک واقعیت جدید است.
حتی نمیخواهم به این نکته اشاره کنم که هیچکس (بهجز همانهایی که این طرح عبث را به وجود آوردهاند، که حتی برای خودشان هم جای سوال دارد) زمان خواندن آن را هم نداشته است، چه برسد به اینکه مفاهیمش را مورد بررسی قرار دهد. همانطور که سناتور هَگرتی گفت، دو برابر حجم انجیل است.
اما یک چیز بسیار نگرانکننده بهنظرم رسید؛ نفوذ به داخل خودروهایمان.
بله، ما مقررات رانندگی زیادی داریم؛ بسیاریشان قابل توجیه است، اما در این مورد دو گام فراتر گذاشتهایم و دومین گام بهطور ویژهای خطرناک است. هیچکدامشان خوب نیست.
مورد اول این است که مالیات مسافت پیمودهشده در دست بررسی است. این بدان معناست که افرادی که در مسافتهای دور و حومه شهر زندگی و به محل کار خود رفتوآمد میکنند (و بیشتر اوقات به دلیل ارزش کمتر داراییها در مناطق دور از شهر، از بضاعت مالی کمتری برخوردارند)، باید دوبرابرْ مالیات بپردازند چرا که در حال حاضر برای بنزین خود نیز مالیات میپردازند.
هدف این است افرادی را که میخواهند صاحب خانه باشند از مناطق حومه و خارج شهر بیرون کنند و به شهرهایی ببرند که آنجا باید در آپارتمان زندگی کنند و درنهایت نظارت بر آنها آسانتر شود. این امر روند دولتگرایانهای را که از زمان دولت اوباما در جریان بوده است بدتر میکند.
در همین حال، و در قسمت منحوستر داستان، همه ما در داخل خودروهایمان از طریق رایانه و از حیث مصرف الکل تحت نظارت خواهیم بود که این امر ظاهراً چنان که به ما گفتهاند، به نفع خود ماست.
شاید بهنظر مسئله کوچکی باشد، اما نیست. این امر گامی بزرگتر بهسوی مرگِ درحالوقوعِ حریم خصوصی و بهسوی نظارت دولت است. هنگامی که چنین سیستمهایی به راه میافتد، فقط احتمال گسترششان وجود دارد.
نام پدیده کمونیستی «نمرات اعتباری اجتماعی» در چین، به گوش اکثر خوانندگان خورده است که میزان مطیع بودن شهروندان این کشور را از طریق تلفنهای همراه ردیابی و سپس رتبهبندی میکند. اما تا جایی که بنده مطلع هستم، حتی حزب کمونیست چین هم چنین مکانیسمهایی را در خودروی شهروندان کار نگذاشته است.
البته، باید تلفنهای همراه خود را خاموش کنیم تا آزادی داشته باشیم که حتی آن هم دشوار است (نگاهی بیندازید به اقدامات اخیر اپل)، اما زمانی خودروها تنها مکان برای حریم خصوصی آمریکاییها بودند. درباره آن هم، اگر این قانون تصویب شود، میتوانیم بگوییم «دیگر نه».
بدیهی است که این مسئله برای ۱۷ نفری که در بالا به آنها اشاره شد جای نگرانی چندانی نداشته و گویا اینکه قانون زیرساختها واضحاً یک وسیله استتاری برای قانون «معامله جدید سبز» است، مایه اذیت و آزار نبوده است. این معامله جدید سبز ربط چندانی به محیط زیست ندارد اما به پیشرفت مارکسیسم آمریکایی بسیار مربوط است.
(اتفاقاً گرچه عده کمی متوجهاش هستند، ایالات متحده در حال حاضر تقریباً به اندازه اسکاندیناوی – که ادعا میشود سوسیالیست است – برای رفاه اجتماعی هزینه میکند.
ما در مسیری هستیم که به میزان قابل توجهی از آنها پیشی بگیریم.)
حالا این ۱۷ نفر چه کسانی هستند؟ این بار، برخلاف مقاله قبلیام، باید نامشان آورده شود چون دیگر کافی است؛ کار قانونگذاران ما این است که نماینده نظرات رایدهندگان خود باشند. میتوانم سر خانه خود شرط ببندم که در بهترین حالت، حداکثر فقط در یک یا دو مورد از این مثالها این امر اندکی برقرار است.
این مسئله همیشه صدق نمیکند. اکثر افراد موافقاند که در برخی شرایط، شخص باید به وجدان خود نظر داشته باشد که ممکن است، حداقل موقتاً، بر خلاف نظر رایدهندگانش باشد. اما اینکه بگوییم سرهمبندی این لایحه که به کشور زورچپان شده است (بله، من نیز مانند بسیاری از مردم میخواهم شاهد بهبود زیرساختها باشم) نیز مانند چنین وضعیتی است، خندهدار است.
برخی از افراد این فهرست، از جمله بور، شکر خدا در شرف بازنشستگی هستند. اما برخی خیر.
- روی بلانت از میزوری
- ریچارد بر از کارولینای شمالی
- شلی مور کاپیتو از ویرجینیای غربی
- بیل کَسیدی از لوئیزیانا
- سوزان کالینز از مِین
- کوین کرِیمر از داکوتای شمالی
- مایک کرِیپو از آیداهو
- لیندسی گراهام از کارولینای جنوبی
- چاک گرسلی از آیووا
- جان هوون از داکوتای شمالی
- میچ مککانل از کنتاکی
- لیزا مورکوفسکی از آلاسکا
- راب پورتمن از اوهایو
- جیم ریش از آیداهو
- میت رامنی از یوتا
- تام تیلیس ار کارولینای شمالی
- تاد یانگ از ایندیانا
نکته پایانی: برای درک اینکه چه دارد بر سر کشورمان میآید، این ویدیو را از آکادمی ایدهها بهشدت پیشنهاد میکنم. بسیار فوقالعاده است و ترسناک. اما اگر بهدرستی فهمیده شود، انگیزه بسیار خوبی است برای دستبهکار شدن.
نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات اپکتایمز نیست.
نوشته: راجر ال سیمون، بنیانگذار پی جی مدیا و تحلیلگر ارشد سیاسی اپک تایمز
مطالب دیگر:
حزب کمونیست چین به منظور انتشار پروپاگاندا از فرهنگ سنتی چین سوءاستفاده میکند