بیش از دو هزار سال پیش، شاهراهی که راه ابریشم نام گرفت، شرق و غرب قاره کهن را به یکدیگر وصل کرد و مسیری شد که برای صدها سال، نه تنها تجار و بازرگانان برای انتقال کالای خود از آن استفاده میکردند، بلکه از این رهگذر باارزش فرهنگ و تمدن شرق و غرب به یکدیگر وصل میشد و به این طریق، تمدن کهن و فرهنگ غنی چین باستان، به دیگر ممالک منتقل میشد.
راه ابریشم که تا حدود سیصد سال قبل هنوز به حیات خود ادامه میداد، از سواحل شرق چین آغاز میشد و پس از عبور از آسیای میانه و از میان شهرهایی چون سمرقند و بخارا، به نیمه شمالی ایران زمین میرسید و پس از عبور از شهرهایی چون سرخس، نیشابور، همدان و بیستون به عراق امروزی میرسید و در نهایت به ترکیه امروزی ختم میشد.
امروزه در نخستین سالهای هزاره سوم، مقامات کمونیست چین، مدعی احیای راه ابریشم هستند، و پروژه «یک کمربند و یک جاده» یا راه ابریشم امروزی را در سال ۲۰۱۳ برای عبور از دهها کشور مطرح کردند و تاکنون گامهای زیادی برای عملی کردن آن برداشتهاند و دست بر قضا این راه نیز باز هم از ایران عبور میکند.
اما تفاوتهایی بنیادی میان راه ابریشم کنونی با راه ابریشمی که حدود دو هزار سال نبض اقتصاد و فرهنگ نیمکره شرقی را در دست داشت وجود دارد، که در واقع ریشه در تفاوت بنیادی مابین ماهیت حکومت کمونیستی چینی امروزی، با امپراطوریهای باشکوه چین کهن دارد.
راه و روش اقتصادی و سیاسی چین باستان، مبتنی بر اصولی بود که مذاهبی مانند بودیسم، دائوئیسم، و کنفسیونیسم پایهگذاری کرده بودند، و امپراطورهای این سرزمین پندهای اندیشمندان و حکیمان این مکاتب غنی را سرلوحه اقدامات خود قرار میدادند.
در حالی که حکومت چین امروزی که بر کمونیسم و الحاد و ضدیت با الهیات استوار است، از لحاظ اقتصادی ماهیتی به شدت استعمارگرانه، منفعتطلبانه و جاهطلبانه دارد که برای رسیدن به منافع اقتصادی خود حاضر است روی همه اصول انسانی، اخلاقی، قانونی، طبیعت و زمین و آسمان پا بگذارد.
اصول اقتصادی امروزی چین تمرکز بر منافع خود بدون توجه به منافع کشورهای دیگر است، و هرگاه منافعشان ایجاب کند، به راحتی به تعهدات خود نسبت به کشورهایی که در مسیر راه ابریشم جدید قرار دارند، پشت پا زده و شرکای خود را در مسیر تنها میگذارند.
چینیها امروزه به نام توسعه و عمران، پا در کشوری ضعیفتر در مسیر «یک کمربند، یک جاده» میگذارد، و از طریق اعطای وامهای سنگین، آنها را به شدت مقروض کرده، و پس از آنکه آن کشورها از پس بازپرداخت وام بر نمیآیند، اقدام به تصاحب منابع آنان، نظیر نفت، معادن، زمین، بنادر و… میکند. پروژههایی که آنها در کشورهای دیگر انجام میدهند اغلب معیوب است، و عمر چندانی ندارند.
نمونههای متعددی از این دست وجود دارد. دولت سریلانکا، ناتوان از پرداخت بدهیهای خود به چین، در سال ۲۰۱۷ مجبور به واگذاری ۹۹ ساله بندر همبنتوتا، به همراه ۷۰ کیلومتر مربع اراضی مرغوب از حاشیه بندر به چین شد. حضور استعماری چین در پاکستان، که یکی دیگر از کشورهای در مسیر راه ابریشم جدید است، در نهایت منجر به واگذاری بندر گوادر و ۱۰ کیلومتر مربع، اراضی حاشیه بندر به مدت ۴۳ سال به چین شد.
شهر سیهانوکویل در کامبوج، که در مسیر «یک کمربند یک راه» چین، اکنون در تسخیر چینیها است و قرار است این شهر ساحلی، به ماکائو جدیدی بدل شود. ماکائو استان خودمختار است و به «لاس وگاس آسیا» شهرت دارد. این شهر اکنون در نتیجه توسعه نامتوازن و خارج از ظرفیت، با معضلات متعددی اجتماعی و زیستمحیطی روبرو است.
راه ابریشم باستان، صرفاً یک مسیر تجاری نبود، بلکه یک پل فرهنگی بین کشورهای مختلف در مسیر خود به شمار میرفت، که یک جریان مثبت فرهنگی در سطح بینالمللی را با خود به همراه داشت. اما امروزه آنچه که از چین، از طریق مسیری که ایجاد کرده به دیگر کشورها میرسد، چیزی نیست به جز فساد و اضمحلال که حاصل هفت دهه سلطه کمونیستها در چین است.
چینیهای کمونیسم به هیچ وجه به طبیعت و محیط زیست، چه در چین و چه در خارج از چین احترام نمیگذارند، و در کشورهای میزبان مشکلات اجتماعی، و بیکاری در نتیجه تحمیل نیروی کاری خود و اعزام انبوه کارگر ایجاد میکنند. نمونه بارز آن، حضور چینیها در سواحل جنوبی ایران، از نظر زیستمحیطی زیانهای غیر قابل جبرانی را برای آبهای ایران به بار آورده و از نظر اقتصادی، به صیادان ایرانی و جامعه بومی منطقه آسیب سنگین وارد کرده است.
راه ابریشم، که برای قرنهای متمادی از چین باستان آغاز میشد، در واقع شاهراهی بود که جریانی پر از انرژی پاک را با خود حمل میکرد و به انسان، زندگی، و طبیعت احترام میگذاشت و از این رو راه ابریشم نامیده میشد که مشهورترین کالایی که بازرگانان، با خود از چین به همراه میآوردند، ابریشم ناب و فاخری بود، که از ۲۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، خواستگاه آن در چین بوده است.
مطالب دیگر:
آخر زمان و ماهیت مکتب پیشرفتگرایی
شیوع بیماری تب مالت در چین به واسطه مزارع و دامها
متخصص امور سیاسی: ایالات متحده باید در کنار گروههای مانند فالون گونگ بایستد