در مجموعه مقالات ارتباطات دکتر مجید مجدنیا، مدرس و پژوهشگر حوزه ارتباطات که در اِپُکتایمز فارسی منتشر میشوند، به نقش ارتباطات و جایگاه آن در زندگی کنونی میپردازیم.
در مقالات گذشته گفتیم که ارتباطات همانند سایر رفتارهای اجتماعی، آموختنی است. در این زمینه به نظریه شرطی کلاسیک یعنی اولین شیوه یادگیری اشاره کردیم و سپس از یادگیری وسیلهای یا ابزاری و موضوع «تقویت» یا «خاموشی» رفتارها صحبت به میان آوردیم. اکنون به چگونگی «تقویت» رفتارهای اجتماعی میپردازیم.
«تقویت» یا «پشتیبانی»(Reinforcement)، به اشکال گوناگون مطرح میشود. لبخند، نوازش، صداهای ملایم از سوی بزرگترها، عوامل تقویتکننده برای آواهای نوزادان است. تقویت برای یک بزرگسال ممکن است لبخند، تماس چشمی، تمجید و ستایش، روی موافق نشان دادن، دادن امتیاز، پول، پذیرش اجتماعی یا ترفیع شغلی باشد.
معلمانی که در کلاسها و یا بیرون از کلاس به عنوان یک مشاور با دقت به سخنان دانشآموزان خود گوش میدهند، میتوانند عامل مهمی در تغییر رفتار آنان باشند. والدینی که بسیار سرگرم و گرفتار هستند و فرصتی برای پرداختن به فرزندان خود ندارند و به اشتیاق آنان در این مورد پاسخ مثبت نمیدهند، عامل «تقویت» را سرکوب میکنند. آنان به تدریج فرزندان خود را در برقراری ارتباط «خنثی» میسازند. این فرزندان در بلندمدت در اکثر زمینهها، اشتیاق به ارتباط را از دست میدهند و درونگرا میشوند. این افراد در بزرگسالی نیز دچار ترس(ترس از حضور در جمع دیگران) و یا ارتباطگریزی خواهند شد.
قبول دارید که اکثر ما کارکنان، شنوندگان خوبی نیستیم و یا به سخنان مشتریانمان توجه چندانی نداریم. باید بپذیریم که گوش دادن و شنیدن، همانند سخن گفتن، تقویتکننده نیست؛ به عبارت دیگر سخن گفتن، به مراتب بیشتر از گوش دادن و شنیدن مطالب دیگران، موجب تقویت و انگیزش میشود. در یک مطالعه بر روی افراد گروه کوچک(Small group discussion) چنین نتیجهای حاصل شده است: آنان که بیشتر سخن گفتهاند، بیشتر احساس رضایت داشتهاند و آنها که مشارکت کمتری داشته و کمتر سخن گفتهاند، کمترین رضایت را ابراز کردهاند.
اصلی که بر «تمیز» حاکم است، این است که بیاموزیم که رفتارها و حالات مختلف، نتایج گوناگونی را به همراه میآورند.
پس میدانیم که سخن گفتن، بیشترین حالت برانگیزاننده را در بین گفتن، نوشتن، شنیدن و خواندن دارد و خواندن کمترین را؛ به کلام دیگر، سخن گفتن بیشترین لذت را به همراه دارد تا شنیدن. نکته بسیار مهمی که باید بدان توجه شود، اصل تمیز دادن(ِDiscrimination) است. رفتارهایی که در برخی حالات مناسب به نظر میرسند، ممکن است در برخی حالات دیگر نامناسب باشند؛ مثلاً یک مدیر جدی و سختگیر با دارا بودن حالت تهاجمی در محیط کار چنانچه با خانواده خود(همسر و فرزندان) چنین رفتار نماید، چندان زندگی موفقی نخواهد داشت. اصلی که بر «تمیز» حاکم است، این است که بیاموزیم که رفتارها و حالات مختلف، نتایج گوناگونی را به همراه میآورند. شاید بتوان گفت که تمام یادگیریهای اجتماعی ما، وابسته به تواناییهای ما در «تمیز» و واکنش انتخابی صحیح ما است.
یادگیری اجتماعی: نظریه یادگیری اجتماعی بر این نکته تأکید دارد که لزوماً نباید رفتارهای ما تقویت شوند تا ما آنها را تکرار کنیم، بلکه ما میتوانیم بسیاری از رفتارها را به سادگی و فقط با مشاهده آنها یاد بگیریم. در این نظریه نقش مشاهده و اثر دیگران بسیار زیاد است.
بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی، بسیاری از روشهای ارتباطی ما، زمانی که خردسال بودهایم، شکل گرفته است. این شکلگیری از طریق الگوبرداری و یا تقلید بوده است. والدین عموماً اولین و بهترین الگوها برای فرزندان هستند.
خواندن و شنیدن داستانها، دیدن فیلمها، تماشای برنامههای تلویزیون نیز از منابع تقلید هستند. شیوهای که ما خشم خود را به دیگری منتقل میکنیم، غالباً از والدین خود آموختهایم. ما معمولاً الگوی خود را از کسانی دریافت میکنیم که احساس میکنیم، بیشترین اقتدار را دارند و در زندگی ما نقش برجستهای ایفا میکنند. رسانههای گروهی به میزان قابل توجهی الگو ارایه میدهند. علاوهبر رسانههای گروهی، گروههای مرجع مانند هنرمندان، ورزشکاران، سیاستمداران، شخصیتهای تلویزیونی و سینمایی و… نیز در ارایه الگو نقش عمدهای به عهده دارند.
بسیاری پرسش کردهاند که آیا «تفاوت رفتارهای ارتباطی زنان و مردان»، اکتسابی است یا بر اساس ذائقههای درونی و جنسی آنان است؟ اکثر نظریهپردازان معتقدند که بسیاری از تفاوتهای رفتاری بین زنان و مردان فراگرفتنی است و در سالهای اولیه زندگی آنان شکل میگیرد. این شکلگیری بر اساس «تقویت» و «خاموشی» صورت میگیرد. تعدادی از روانشناسان نیز بر این عقیدهاند که بیشتر بانوان، سازگار، غیر جسور، خجالتی و وابسته به دیگران بار آمدهاند و به آنان چنین آموخته شده است که جسارت و رفتار جسارتآمیز، رفتاری در شأن خانمها نیست؛ به عبارت دیگر برای آنان نه پرخاشگری، بلکه رفتاری غیر جسورانه پسندیده است.
در مقالات دیگر از دکتر مجید مجدنیا به موضوع ارتباطات بیشتر خواهیم پرداخت.
وبسایت ایشان: www.majdnia.ir
اپکتایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر میشود.