آیا میتوان به برآورد اقلیمی سازمان ملل متحد اعتماد کرد؟
در طول تاریخ بشر، همواره عقیده بر این بوده که تغییرات آبوهوایی عوامل طبیعی دارند.
هیئت بیندولتی سازمان ملل برای تغییر اقلیم (IPCC) در سال ۱۹۹۰ تحقیقاتی را درباره تغییرات اقلیم جهانی آغاز کرد. در سال ۱۹۹۲ این نهاد اولین گزارش تحقیقات خود را منتشر کرد که در آن بیان میشد تداوم آلودگی گازهای گلخانهای از سوی فعالیتهای انسانی باعث انباشته شدن این گازها شدهاست؛ چیزی که خود منجر به تغییرات اقلیمی خواهد شد.
با این حال پیش از برگزاری کنفرانس آبوهوایی کپنهاگن در سال ۲۰۰۹، رسانهها در برخی کشورها هیئت تغییر اقلیم سازمان ملل را محکوم کردند؛ زیرا زمانی که این هیئت فهمید که مدلهای ریاضی تولیدهشده توسط متخصصان خود احتمال کاهش دما در آینده را نشان میدهد، برای پوشاندن این مسئله تمام اطلاعات مرتبط با آن را در گزارش خود حذف کرد.
پیشبینی این سازمان در سال ۲۰۰۷ این بود که احتمالا یخچالهای طبیعی هیمالیا تا سال ۲۰۳۵ به طور کامل از بین خواهند رفت. اما در سال ۲۰۱۰ هیئت تغییر اقلیم سازمان ملل مجبور شد اعتراف کند که این گزارش، در محاسبه نرخ ذوب شدن یخچالهای هیمالیا دارای پنج خطا بودهاست و نتیجه محاسبه مجدد این بود که این یخچالها، تا سال ۲۰۳۵ کاملا ناپدید نخواهند شد؛ بلکه این اتفاق ممکن است تا سال ۲۳۵۰ رخ دهد.
آیا مدل ریاضی نامطمئن این هیئت میتواند از حالا تغییرات اقلیمی زمین را در ۳۰۰ سال آینده به طور دقیق پیشبینی کند؟ حتی یک پیشبینی ۳۰ ساله نیز قابل اتکا نخواهد بود.
«گرمایش جهانی» دقیقا به این معنا است که بیشتر مناطق کره زمین به طور مداوم داغتر و داغتر خواهند شد و هیچگاه به آبوهوای خنک گذشته باز نخواهند گشت.
با این همه در سال ۲۰۰۹ بسیاری از مناطق جهان به طور غیر معمولی سرد بودند. از آن زمان هر روزه افراد بیشتری مفهوم «گرمایش جهانی» را به چالش میکشند. همچنین اعضایی از جامعه علمی، گزارش هیئت تغییر اقلیم سازمان ملل را زیر سوال بردهاند.
برای مثال مایکل مان، یک اقلیمشناس و متخصص ژئوفیزیک در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، همواره در طرفداری از نظریه گرمایش جهانی سخن گرفتهاست. او پس از تحلیل اقلیم در ۱۰۰۰ سال گذشته، نتیجه گرفت که دما در پایان قرن بیستم به اوج خود خواهد رسید. با این حال یک گروه متخصص در کمیته آمار ملی که زیرمجموعه آکادمیهای ملی است، اعلام کرد که روش مایکل مان، اصول اولیه ریاضی را نقض کردهاست.
نکته عجیبتر آن است که وقتی ایمیلهای فیل جونز، رئیس مرکز تحقیقات اقلیمی بریتانیا و یکی از طرفداران گرمایش جهانی، هک شد و اطلاعات آن درز پیدا کرد، مشخص شد که او برای اعتبار بخشیدن به گرمایش جهانی، از یکی از همکارانش خواسته که ایرادات موجود در اطلاعات دمایی ایستگاههای آبوهوایی چین را بپوشاند. این دستکاری در اطلاعات نه تنها باعث اغراق در گرمایش جهانی شد، بلکه اطلاعات مربوط به بررسی سالیانه درختان کهن را که نشانگر تغییرات دمایی در دورهای بسیار طولانی است، از بین برد.
علاوه بر این بسیاری از مناطق ایالات متحده در ماه فوریه امسال، آبوهوایی بسیار سرد را تجربه کردند؛ چیزی که بار دیگر ادعای گرمایش جهانی را رد میکند.
منافع پنهان در پشت پرده گرمایش جهانی
دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا، اندکی پس از رسیدن به قدرت، خروج ایالات متحده را از توافق اقلیمی پاریس اعلام کرد. او باور دارد که گرمایش جهانی تنها یک فریب است؛ این ادعا همانگونه که در بالا بحث شد، پایه محکمی نیز دارد.
بگذارید به این سوال بیاندیشیم که آیا ایالات متحده مجبور است با سیاستهای اقلیمی سازمان ملل همراهی کرده و از آن دسته افراد دارای «نزاکت سیاسی» که بر طبل بحران گرمایش جهانی میکوبند، پیروی کند؟
به نظر میرسد تا زمانی که مهر سازمان ملل بر روی یک بیانیه باشد، مردم خود به خود حسی از اقتدار و احترام نسبت به آن دارند. اما در حقیقت ادارات گوناگون سازمان ملل، نماینده یک اقتدار جهانی نیستند زیرا این سازمان هرگز شهرت خوبی ندارد. سازمان ملل مدتها است که به ابزاری در دست کشورهای در حال توسعه برای باجگیری از کشورهای توسعهیافته تنزل پیدا کردهاست. برای مثال کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل نتوانسته جلوی رژیمهای شیطانی را بگیرد تا مرتکب تجاوز به حقوق بشر نشوند؛ کمک کردن به حکومتهایی نظیر حزب اقتدارگرای کمونیست چین هیچگونه همخوانیای با عدالت ندارد.
سازمان ملل بر اساس قاعده «هر کشور، یک رای» عمل میکند و بسیاری از کشورهای درحال توسعه از ادعای گرمایش جهانی حمایت میکنند؛ صرفا به این دلیل که این کشورها از هر ادعایی که در نهایت پولی به دستشان برساند طرفداری میکنند.
توافقنامه پاریس که هدف آن واکنش به تغییرات اقلیم جهانی است، از کشورهای توسعهیافته میخواهد که به کشورهای درحال توسعه پول اهدا کنند تا آنها را در کاهش آلاینده کربن دیاکسید یاری دهند. چین نیز یکی از ذینفعان است.
ژائو لیجیان، سخنگوی وزارت خارجه حزب کمونیست چین، مدتی پیش بیان کرد که چین از ایالات متحده تقاضا دارد «قسط عقبافتاده صندوق اقلیم سبز» را که در طول دوره ترامپ به چین بدهکار شدهاست، پرداخت کند.
حزب کمونیست چین اساسا میتواند به هر چه درون سازمان ملل میخواهد دست پیدا کند زیرا این حزب میداند چگونه نخبگان فاسد درون کشورهای در حال توسعه را تطمیع کرده و بخرد. البته که درون کشورهای توسعهیافته نیز نخبگان فاسدی وجود دارند. با این حال حزب کمونیست چین قادر است سازمان ملل و دیگر سازمانهای بینالمللی را در اختیار بگیرد و به تمام خوستههای خود برسد زیرا راه و رسم رشوه دادن به نخبگان اثرگذار کشورهای گوناگون را میداند.
از یک سو کشورهای در حال توسعه پول را دریافت میکنند و از کشورهای توسعهیافته میخواهند از توافقنامه پاریس حمایت کنند و از سوی دیگر، نخبگان کشورهای غربی توسعهیافته سرمایه خود را با کمک این چنین پروژههای صندوق اقلیمی افزایش میدهند. درست مانند دهههایی که برنامههای رشد تغذیه توسط سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل برای کشورهای آفریقایی اجرا میشد؛ مهم نیست که چقدر پول به این پروژهها تزریق شود؛ این برنامهها هرگز وضعیت عقبافتاده کشاورزی آن کشورها را بهبود نمیبخشد و در عوض سرمایه خانوادگی مقامات فاسد کشورهای دخیل را افزایش میدهد.
درباره اینکه چرا سیاستمداران از سیاستهای اقلیمی طرفداری میکنند؛ چیزی که در ایالات متحده جزوی از نزاکت سیاسی شدهاست؛ باید گفت دلیل آن رابطه پیچیده میان این موضوع و مقاصد سیاسی و اقتصادی آنها است.
الگور، معاون سابق ریاست جمهوری آمریکا، در سال ۲۰۰۷ با طرفداری از ایده گرمایش جهانی مدال صلح نوبل را دریافت کرد. دو سال بعد فرضیه گرمایش جهانی توسط واقعیت سرمایش جهانی زیر سوال رفت. گزارش تغییرات اقلیمی هیئت تغییر اقلیم سازمان ملل، فرضیه گرمایش جهانی و سرمایهگذاری ضد کربن الگور؛ همگی را میتوان یک نمونه عادی از توطئه و همدستی دانست.
محال بودن نظریه گرمایش جهانی ناشی از این واقعیت است که هیچگونه مدرک علمی محکمی برای آن وجود ندارد؛ با این حال حامیانش آن را فوقالعاده جدی جلوه میدهند تا افکار عمومی را به نفع خود فریب دهند.
به نظر من با گذر زمان اوضاع تغییر خواهد کرد و به زودی حقیقت درباره گرمایش جهانی آشکار خواهد شد.
نوشته: چنگ شیائوننگ محقق اقتصاد و سیاست چین ساکن در نیوجرسی است. چنگ پژوهشگر سیاسی و دستیار جائو تسیانگ، رهبر سابق حزب کمونیست چین بودهاست. او همچنین سابقه ویراستاری ارشد مجله مطالعات چین مدرن را دارد.
نظرات بیانشده در این مقاله، نظرات نویسنده بوده و لزوما منعکس کننده نظرات اپک تایمز نیست.
مطالب دیگر:
به گفته یکی از ممیزان، اطلاعات حذفشده از دستگاه شمارش آرای شهر ماریکوپا بازیابی شده است
انتشار ویدئویی فاش کرد که بنیانگذار جنبش «جان سیاهپوستان مهم است» طرفدار مائو است
رهبر جمهوریخواهان مجلس: از طرح تحت حمایت پلوسی برای تشکیل کمیسیون ۶ ژانویه حمایت نمیکنم