متن این مقاله برگرفته از کتاب نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست چین نوشته هیات تحریریه اپک تایمز است.
طبق سنت چینیها، بیش از پنج هزار سال پیش، وزیر امپراطور زرد، سیستم سال نوی چینی را طرحریزی کرد و از آن زمان میلیونها نفر در چین و کشورهای آسیای شرقی سال نوی چینی را جشن میگیرند.
فرهنگ باستانی چین تأکید زیادی بر پیروی از اصول اخلاقی داشت و همواره بهدنبال یافتن هماهنگی بین انسان و عالم بود.
در طول تاریخ کشور چین، فرهنگ باستانی این کشور، در دوران سلسله تانگ به اوج خود رسید که مقارنِ پیشرفت ملت چین و اوج قدرتمندی نظامی این ملت بود. در این زمان علم در چین نیز در بین ملل مختلف از اعتبار و ارزشمندی منحصر به فرد خود برخوردار شد. محققان و دانشمندان زیادی از اروپا، خاورمیانه و ژاپن برای فراگیری علم به پایتخت حکومت سلسله تانگ عزیمت میکردند و طی سالها دوستی و تجارت میان دو کشور ایران و چین برقرار بود.
از زمان بهقدرت رسیدن حزب کمونیست چین در سال ۱۹۴۹، این حزب تمامی ذخایر ملت چین را در جهت نابودی فرهنگ باستانی این کشور بهکار گرفته است. این قصد بیمارگونه نه نشأت گرفته از تلاش حزب کمونیست چین برای صنعتی شدن است و نه ناشی از حماقت و سادگی ستایش تمدن غرب.
این امر تنها حاصل مخالفت ایدئولوژیکی حزب کمونیست چین با فرهنگ باستانی چین بود. بر این اساس نقشه تخریب فرهنگ چین توسط حزب ریخته شد. این طرح کاملاً برنامهریزی شده، منظم و سیستماتیک و با پشتیبانی و استفاده حکومت از خشونت پایهگذاری شد. از زمان پایهگذاری این طرح، حزب کمونیست چین هیچگاه لحظهای از ایجاد تحولات بنیادی در فرهنگ چین با هدف نابودسازی کامل ماهیت آن دست برنداشته است و این امر در مورد سال نوی چینی نیز صحت دارد.
در فرهنگ چین تائوئیسم بر راستگویی تأکید دارد. بودیسم بر رحمت و شفقت و کنفسیونیسم به وفاداری، صبر، احسان و نیکوکاری ارزش مینهد.
در تحقیق درباره فرهنگ باستانی چین، رنگ قرمز تندی که این روزها استفاده میشود در واقع با این سه مذهب سنتی کنفوسیوس، تائوئیسم و بودیسم هماهنگ نیست. رنگ قرمز در هر سلسله مختلف در چین باستان گرایش به این داشت که باوقار، صلحآمیز، ساده یا زیبا باشد و هیچ کدام مانند رنگ سرخ کمونیسم که امروزه میبینیم خشن و خیرهکننده نبود و در کنار بسیاری موارد این از جمله موارد تغییری است که حزب کمونیست چین در سال نوی چینی ایجاد کرده است.
نابودی فرهنگ باستانی چین بهدست حزب کمونیست چین پیامدهای بسیار مخربی را برای چین بههمراه داشته است. مردم چین نه تنها کوله بار و پشتوانه اخلاقی خود را از دست دادهاند بلکه بهزور تحت تأثیر و القای تئوریهای شیطانی حزب قرار گرفتهاند.
در سطح بینالملل، حزب کمونیست چین کشورهای ضعیف را به خود بدهکار و کشورهای قدرتمند را تهدید میکند. از دام بدهی کشورهای آفریقایی گرفته تا افزایش جنگطلبی چین در مورد تایوان و درخواست از شرکتهای آلمانی برای توقف همکاری با شرکتهای لیتوانیایی، پکن نشان داده است تمایل دارد از همه شرکتها، افراد و کشورها طلبکار باشد. گرچه مقاومتهایی انجام شده است اما به نظر میرسد قدرتهای کلیدی جهان، از ایالات متحده گرفته تا اروپا، متقاعد شدهاند اقداماتی فراتر از ابراز نگرانیهای مطبوعاتی انجام دهند.
در دورهای که کشورهای غربی بیشتر و بیشتر به آسیبهای حزب کمونیست چین آگاه میشوند، روابط دولتهای چین و ایران هر روز نزدیکترمیشود.
باید بدانیم که در طول تاریخ چین، سیستم وقایعنگاری این کشور با به خدمت گرفتن کاتبان، تمامی صحبتها و اعمال امپراطور را در وقایعنامهها ثبت میکرد. مقامات دانشمند میتوانستند معلمانِ پادشاهان باشند و رفتار امپراطورها بر اساس آثار کنفسیوس مورد قضاوت قرار میگرفت.
اگر امپراطور مخالف اخلاقیات و بیبهره از اصول اعتقادی تائو بود، مردم علیه او بپا خواسته و او را سرنگون میکردند. چنین شورشهایی که بر اساس قضاوت فرهنگ سنتی انجام گرفتند ناقض اصل وفاداری و تائو نیستند. در عوض نیروی تائو به نیابت از خداوند هستند.
به امید روزی که مردم دو کشور ایران و چین رها از سلطه کمونیسم، سنتهای غنی چند هزار ساله خود را به اشتراک بگذارند.
مطالب دیگر:
حزب کمونیست چین ممکن است DNA ورزشکاران برتر آمریکایی را در المپیک پکن جمعآوری کند
گروهی از پزشکان بیش از ۱۵۰هزار بیمار کووید۱۹ را درمان کردهاند
