وزارت کار این هفته گزارش داد رکورد ۱۰.۹ میلیون شغل خالی در آمریکا زده شده است. این رقم دو برابر تعداد نیروی کار ایالت اوهایو است.
با این وجود، بر اساس این گزارش هنوز هم حدود ۸ میلیون آمریکایی بیکار هستند. چه اتفاقی دارد در این گوشه دنیا میافتد؟ چرا ۸ میلیون کارگری که دارند دنبال کار میگردد، هیچیک از آن ۱۰ میلیون شغل خالی را پر نمیکنند؟ آیا به این معنا نیست که بهطور جدی دنبال کار نمیگردند؟
رشد تعداد شاغلان در ماه آگوست بیش از ۵۰% کاهش داشته است که بخشی از آن به دلیل نگرانیهای مربوط به کووید۱۹ و گونه دلتای آن است. اما اینجا خیلی چیزهای دیگر نیز در جریان هستند.
سیاستهای رفاهی دولت به وضوح میلیونها آمریکایی را به کار نکردن تشویق میکند. با وجود اینکه میلیونها شغل در خردهفروشیها و رستورانها خالی هستند، این صنایع در ماه آگوست تعدادی از کارکنان خود را ازدست دادهاند. در صنعت ساختوساز هم وضعیت به همین ترتیب است: در حالیکه تقریباً همه شرکتهای ساختمانی ایالات متحده به دنبال کارگر میگردند، تعداد شاغلین فعلی این صنعت رو به کاهش است. همین امر در مورد مشاغلی چون انبارداری، تولید، حملونقل، مهندسی و خدمات تجاری نیز صادق است. بسیاری از این موارد، شغلهای از روی ناچاری یا با دستمزد حداقلی نیستند. کار در کارخانه و رانندگی کامیون سالانه ۵۰ تا ۱۰۰ هزار دلار درآمد با مزایا دارد
اما کیسی مولیگان، اقتصاددان دانشگاه شیکاگو متوجه شده است که اگر همه مزایای دولتی را در نظر بگیریم، یک خانواده چهارنفره با پدر و مادری بیکار میتوانند در ایالتهایی مانند نیویورک و کانکتیکت که کمکهای رفاهی قابل توجهی دارند تا ۱۰۰۰۰۰ دلار کمک دولتی دریافت کنند.
پس چه نیازی به کار کردن است؟ در برخی موارد، اگر کارگران به شغل قبلی خود بازگردند، درآمدشان کمتر میشود.
لری کودلو، مشاور اقتصادی رئیسجمهور سابق دونالد ترامپ معتقد است رئیسجمهور جو بایدن و دموکراتهای کنگره «اصلاحات موفق رفاهی دهه ۹۰ را که حاصل تلاش هر دو حزب است، کنار گذاشتهاند. همه آن کارهای لازم را [کنار گذاشتهاند]» بهعلاوه محدودیتهای زمانی حدود ۲۶ هفتهای را نیز برداشتهاند. اکنون آمریکاییهایی هستند که یک سال و نیم است که مزایای بیکاری و سایر پرداختهای دولتی را دریافت میکنند.
در حال حاضر، این کار درست مثل آن است که واشنگتن بخواهد افراد را از کار کردن دلسرد کند، حتی با وجود آنکه بدترین شرایط کرونایی را پشت سر گذاشتهایم. بایدن اخیراً توصیه کرده که ایالتهایی مانند نیویورک و نیوجرسی که نرخ بیکاری بالایی دارند، مزایای بیکاری کارگران را برای مدت بیشتری تمدید کنند. همچنین کوپنهای غذا را ۲۵درصد افزایش داده است.
مشکل دیگری که کارفرمایان و کارگران با آن مواجه هستند، رشد سریعتر نرخ تورم نسبت به نرخ افزایش دستمزد است. به همین دلیل، با وجود اینکه دستمزدها ۴% زیاد میشوند، هزینههای زندگی بیش از ۵% افزایش مییابد. دستمزد کارگران در حال آب رفتن است و علت آن استقراض عظیم دولت و چاپ چند تریلیون دلار پول برای تأمین هزینههای سرسامآور واشنگتن است که باعث شده هر هفته قیمت همه چیز بالاتر رود، از بنزین گرفته تا همبرگر تا بلیط هواپیما.
قربانیان دیگر این سیاست فدرال ضداشتغال بیش از ۱۰ میلیون نفری هستند که مشاغل کوچک را اداره میکنند. بلومبرگ گزارش داد که نیمی از مشاغل کوچک نیاز به استخدام نیروی کار دارند و فرصتهای شغلی متعددی فراهم میآورند. برخی از آنها حتی کسانی را که اعتیاد دارند نیز استخدام میکنند زیرا خیلی نیازمند کارگر هستند. بایدن میگوید این کسبوکارها باید «حقوق بیشتری به کارگران بپردازند.» حرف زدن از عمل کردن راحتتر است. بسیاری از شرکتهای کوچک نمیتوانند مانند فروشگاهها یا شرکتهای بزرگ دستمزد بدهند. حاشیه سود آنها خیلی باریک است است.
بایدن میگوید راهحل مشکل شغلی تصویب لایحه بدهی ۴.۵ تریلیون دلاری و افزایش مالیات ۲ تریلیون دلاری است. این کار تنها باعث افزایش مالیات کسانی میشود که کار میکنند، آتش تورم را شعله ور میکند و تریلیونها دلار هزینه بیشتر به فرزندانمان تحمیل میکند. و علیرغم وعدههای او، بیشتر هزینهکردهای این لایحه هیچ ارتباطی با اشتغالزایی ندارند.
سالها محافظهکاران و حتی بسیاری از دموکراتهای مترقی از سیاست «پرداخت در ازای کار» دفاع کردهاند. اما سیاست فدرال و ایالتی حال حاضر «پرداخت در ازای نشستن روی مبل» را دنبال میکند. در روز کارگر، ۳۰۰ دلار در هفته از مزایای بیکاری حذف شد. امیدواریم این کار کارگران را به محل کار بازگرداند تا به جای دریافت مزایای بیکاری، در ازای کار کردن دستمزد بگیرند.
نوشته: استفان مور، روزنامه نگار، نویسنده و مقاله نویس اقتصاد است.
نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات اپکتایمز نیست.
مطالب دیگر:
جمهوریخواهان: راهبرد بودجهای بایدن منجر به بخشودگی نزدیک به ۸ میلیون مهاجر غیرقانونی میشود
کارشناسان: همکاری علمی آمریکا و چین ممکن است به برنامههای نظامی رژیم چین کمک کند