در شمارههای پیشین به ویژگیهای یک ارتباط مؤثر در ارتباطات میانفردی به اختصار اشاره کردیم؛ اینک سعی میشود تا ارتباط درونفردی و آنچه را که یک شخص در ارتباط با خودش دارد، با هم مرور کنیم.
هر یک از ما، خودمان را در شرایط گوناگونی میبینیم؛ گاه بسیار موفق و زمانی شکستخورده و از پاافتاده، گاه خوشحال و زمانی ناراحت و غمگین، گاه شاداب و پر انرژی و زمانی خسته و بیحال و بیرمق. زمانی که با خود تنها هستیم و یا حتی در فرصتهایی که در یک جمع قرار داریم، به خودمان میاندیشیم و شرایط خودمان را میکاویم و ممکن است حتی خودمان را با دیگران مقایسه کنیم.
همانطوری که پیشتر اشاره شد، گفتیم که ارتباط، در ابتدا از خویشتن آغاز میشود و اشاره کردیم که طبق نظر آقای دین بارنلوند، Dean Barnlund ما از نگاه شش شخص، خودمان را ارزیابی میکنیم.
گفته شد که ارتباطات هر فرد با خودش، نوعی جریان تفهیم و تفهم را به وجود میآورد و در این فرایند، خود فرد محور اصلی بحث و گفتوگو قرار میگیرد و شاید بتوان گفت که این نوع ارتباط، سرآغازی برای سایر ارتباطات (ارتباطات میانفردی، گروهی، جمعی و…) قرار گیرد.
با اینکه تمامی انواع ارتباط، تا حدودی ارتباط درونفردی به شمار میروند و مفهوم پیام، همواره در معرض تعبیر شخصی افراد است، اما این مفهوم خود به عنوان مفهومی ممتاز در زنجیرهای از انواع ارتباط در میآید. «بازیلاند» در توضیح این نوع ارتباط میگوید:
«فرایند رمزگذاری و رمزگشایی که به هنگام انتظار کشیدن انسان در تنهایی رخ میدهد یا دروننگری او نسبت به یک مصیبت شخصی، خود، نوعی ارتباط به قدر کافی متمایز است که نیازمند تحلیلی جداگانه است.» به همین دلیل بهتر است ارتباط درونفردی را به بهرهبرداری از اشارت درون شخص که در غیاب دیگران رخ میدهد، محدود کرد. این ارتباط، محصور در تنها یک شخص است که با محیط خویش رابطه داده و ستانده دارد و هم اوست که آنچه را که مقاصدش ایجاب میکند، میبیند و آنچه را که تمایل دارد، میشنود و حس میکند و نشانهها را بر طبق منش و شخصیت خود، تداعی کرده و به یکدیگر پیوند میزند و مفاهیم را از آن برداشت میکند. باید در نظر داشت که ارتباط با خود، منحصر به زمان تنهایی فرد نیست بلکه در بسیاری موارد، افراد در عین حالی که در میان انبوهی از انسانها قرار گرفتهاند، در افکار خود غوطهورند.
دیده شده که برخی از همکارانمان نیز به هنگام انجام درخواستهای مربوط به مشتریان، توجهی به حضور آنان ندارند و در ذهن خود با موضوعات دیگری درگیرند که در اکثر موارد، عملیات اجرایی آنان با دقت و توجه همراه نبوده و غالباً اشکالاتی را برای همکارمان و شعبه محل کار وی پیش میآورد. لازم است به هنگام انجام وظیفه، هوشیار بوه و با خوشرویی مشتری را بپذیریم و ابتدا به دقت به خواستههای وی توجه کنیم.
در ارتباط درونی در اغلب موارد، ارتباط از طریق گفتار خاموش برقرار میشود که اینگونه گفتارها، بیشتر جنبه حسی دارند و ممکن است با «زبان بدنی» همراه باشد؛ مثلاً وقتی تصمیم به انجام کاری در ذهن خود میگیریم، ممکن است حالت چهرهمان فرق کند و لبهایمان را به هم بفشاریم و یا مشتهایمان را گره کنیم.
حرف زدن با خود توسط افراد نیز جزء ارتباط درونفردی محسوب میشود.
آقای لئونارد شرلستکی در کتاب معنی و ذهن، از آنچه که در درون فرد در فرایند ارتباط درونی او میگذرد، فهرستی تهیه کرده است؛ به نظر او، ارتباط درونفردی افراد، شامل مواردی همچون ادراکات، مرور خاطرات، تجارب، نگرشها، نظرات، عقاید، احساسات، تدابیر، برداشتها، تصورات، حالات ذهنی و ارزیابیهاست.
در مقالات دیگر از دکتر مجید مجدنیا به بحث ارتباطات بیشتر خواهیم پرداخت.
وبسایت ایشان: www.majdnia.ir
اپکتایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر میشود.