یک زندانی سابق عقیدتی که نزدیک به یک دهه در چین، به دلیل اعتقاداتش در حبس و تحت شکنجه حزب کمونیست بود هشدار داد جهان هرگز نباید به حزب کمونیست چین اعتماد کند، بلکه در عوض باید واقعیت آن را ببیند. او این حزب را بزرگترین گروه تروریستی و مافیایی در کره خاکی نامید.
او که وانگ ویو نام دارد، به اپکتایمز گفت حزب کمونیست «مانند سم یا اسید است، به محض اینکه با آن در تماس قرارگیرید به شما آسیب میرساند.»
وانگ در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ در مجموعهای از بازداشتگاههای چین زندانی بود، و تجربه کرده بود که رژیم کمونیست چه آسیبهایی میتواند وارد کند.
او در دوران حبس، مجموعهای از شکنجههای جسمی و روحی را متحمل شد، و همه اینها برای وادار کردنش به ترک اعتقادش به تمرین معنوی فالون گونگ بود.
فالونگونگ، روشی معنوی است که شامل تمرینات مدیتیشن و نیز آموزههایی با محوریت اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری است، که از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۹، مردم بهطور آشکارا و آزادانه در پارکها در سراسر چین تمرین میکردند. طبق برآورد رسمی در آن زمان، تا اواخر سال ۱۹۹۹، بین ۷۰ تا ۱۰۰ میلیون نفر از مردم در چین به تمرین این روش میپرداختند. حزب کمونیست چین که این محبوبیت را تهدیدی برای کنترل استبدادی خود دانست، در ژوئیه سال ۱۹۹۹ یک آزار و شکنجه گسترده را علیه آن آغاز کرد.
وانگ گفت «در این دخمههای تاریک است که رژیم کمونیستی چین چهره واقعی خود را نشان میدهد.»
وانگ که اکنون حدود ۴۰ ساله است و در ایالات متحده زندگی میکند، بیشتر دهه سوم زندگی خود را در چین در حبس بسر برده بود. وی داستان خود را در اجلاس بینالمللی آزادی مذهبی در واشنگتن در ۱۳ ژوئیه با دیگران به اشتراک گذاشت.
اندکی پس از شروع آزار و شکنجه فالون گونگ در سال ۱۹۹۹، وانگ که در آن زمان دانشجوی دوره دکترا بود، هدف یک کارزار تقبیح به سبک انقلاب فرهنگی قرار گرفت. به طوری که بیش از ده نفر از همکلاسیهایش به نوبت بیش از دو ساعت او را محکوم کردند. او گفت، یکی از دوستان نزدیک دانشگاهیاش برخاست و تهدید کرد که اگر عقاید خود را رها نکند «او را با ضربات چاقو خواهد کشت.»
او در سخنرانی خود در این اجلاس ادامه داد «من هیچ درکی نداشتم که تبلیغات میتواند شخص را به این شکل بهطور چشمگیر تغییر دهد.»
وانگ که اهل استان شاندونگ در شرق چین بود، تمرین فالون گونگ را زمانی شروع کرد که در دانشگاه تسینگهوا در رشته مهندسی اپتیک در پکن تحصیل میکرد.
وانگ به یاد آورد که چنان شیفته آموزههای اخلاقی متون «فالون گونگ» شده بود که ظرف ۳ ساعت کتاب ۳۳۰ صفحهای آن را به پایان رساند. او و تقریباً ۵۰۰ دانشجو و معلم در دانشگاه تسینگهوآ روزانه به صورت گروهی در محوطه دانشگاه مدیتیشن میکردند.
این تنها سه سال قبل از آن بود که زندگی وانگ در نتیجۀ آزار و شکنجه وارونه شود. وانگ دو بار از تحصیل تعلیق شد و سرانجام به دلیل اعتقاداتش اخراج شد.
در سال ۲۰۰۲ گروهی از افسران پلیس لباس شخصی هنگامی که وانگ در خیابان قدم میزد، به او حمله کردند، عینک او را ازروی صورتش پرت کردند و روی سرش با پا لگد کوبیدند. مأموران او را به جایی به نام «مرکز آموزش حقوقی» بردند. جایی که بهعنوان مرکز شستشوی مغزی شناخته میشود.
روز اول در آنجا، چهار یا پنج به اصطلاح «مربی» حدود ۱۱ ساعت او را شوک الکتریکی دادند. آنها به تمام قسمتهای مختلف بدنش شوک وارد کردند. یکی از آنها باطوم الکتریکی را در یک نقطه بدنش به طور مداوم فشار میداد تا زمانی که شارژ آن تمام شود.
وانگ گفت «سطح زمین آنجا در ابتدا خشک بود، اما در انتها گودالی از آب ایجاد میشد» این عرقی بود که در طول شکنجه از روی بدنش ریخته بود. «شاید شما در برخی مستندها یا فیلمها دیده باشید که چگونه آنها تمرینکنندگان را کتک میزنند. اما من به شما میگویم، هرچقدر آنها واقع بینانه باشند، حتی ۵ درصد از اتفاقات واقعی را نشان نمیدهند.»
برای شش ماه بعد، او را در به یک سلول انفرادی فرستادند و در آنجا تحت نظارت شدید قرار گرفت. روزها مجبور بود بیحرکت روی چهارپایهای باریک بنشیند و شب هنگام با صدای ضرب و شتم و فریاد قربانیان شکنجه به خواب میرفت.
وانگ بعداً در بازداشتگاهها و زندانهای گروهی نگهداری شد. در این اماکن، رفتار بیرحمانه با بازداشتشدگان فالون گونگ یک اصل بود. دیگر زندانیان، از جمله نوجوانان، به اقدامات خشونتآمیز علیه تمرین =کنندگان فالونگونگ تشویق میشدند. ابراز مهربانی نسبت به تمرین کنندگان مجازات در پی داشت.
در بازداشتگاه چائویانگ در پکن، وانگ یک بار شنید که گروهی از بهیاران در مورد یک روش شکنجه معمول به نام خوراندن اجباری صحبت میکنند، روشی که اغلب در مورد زندانیانی که اعتصاب غذا میکنند استفاده میشود، که در آن لولهای از طریق بینی فرد به معده وارد میشود تا غذا وارد کنند. یک پرستار جوان از یک دکتر پرسید که چگونه میتواند یک لوله را طوری وارد کند تا درد بیشتری را برای زندانی ایجاد کند.
وانگ همچنین متوجه شد که بعضی از مأموران این مرکز در حال مطالعه کتابهایی درباره بیماران روانی هستند، نه با هدف بهبود وضعیت زندانیان، بلکه برای کسب راههایی برای سوق دادن آنها به جنون بود.
در طی یک دوره حضور در زندان پکن، وانگ و زندانیان دیگر به «بردههای امروزی» تبدیل شدند. آنها مجبور به کاشت تربچه، پیچیدن آب نبات، و درست کردن لیوانهای کاغذی بودند. دوست وانگ، هنگام دوختن لایههای یک توپ ورزشی، به طور تصادفی چشم خود را سوراخ کرد و بینایی خود را برای همیشه از دست داد.
وانگ به یاد میآورد که یک رئیس زندان با لافزنی میگفت، «اگر هر گروه بینالمللی بیاید، آنچه میتوانند ببینند یک زندان زیبا است و آنچه شنیده میشود فقط ستایش است.» در یک تور بازرسی نادر، یک بازرس زن سعی کرد با وانگ صحبت کند، اما یک زندانبان با سرعت به سمت آنها دوید و این ارتباط را قطع کرد.
وانگ در سال ۲۰۱۳ به ایالات متحده پناه برد، و آن را فرصتی برای ایجاد تغییر از خارج از چین میبیند. وانگ در انتها گفت «آنها از هر چیزی میترسند. تاریکی همیشه از قرار گرفتن در معرض نور میترسد.»
مطالب دیگر:
تگزاس برداشت اجباری اعضای بدنِ تمرینکنندگان مدیتیشن فالون گونگ بهدست رژیم چین را محکوم میکند
گزارش حقوق بشر: تمرینکنندگان فالون گونگ هنوز بهدلیل ایمانشان در چین تحت آزار و شکنجه قرار دارند
فالون دافا، مدیتیشنی که بیش از صد میلیون نفر آن را تمرین میکنند