صحبت با والدین درباره مسائل مالی و موارد مربوط به پایان عمر بسیار مهم است.
کامرون هودلستون ۳۵ ساله بود که متوجه شد هنوز با مادرش درباره چگونگی اداره امور مالی او صحبت نکرده است.
تجربه او نقطه شروع تالیف یک کتاب بود. طی تحقیقاتش، یک نظرسنجی را مطالعه کرد که نشان میداد بیشتر والدین با فرزندانشان در همه زمینهها از جمله مسائل جنسی، راحتتر از مسائل مالی و سالخوردگی صحبت میکنند.
اما به گفته هودلستون، صحبت با والدین درباره مسائل مالی و سالخوردگی نباید عملی تابو و ناپسند شمرده شود. در کتاب «مامان، بابا، باید حرف بزنیم» او راهنمای عملی و جامعی در مورد نحوه صحبت با والدین در مورد مسائل مالی آنها و همچنین سلامت و امور پایان عمر که با مسائل مالی در ارتباط هستند ارائه میدهد.
هودلستون میگوید: «احساس میکنم کسانی که حداقل در ۴۰ سالگی خود هستند، مانند خودم هر یک چنین ماجرایی دارند. آنها احتمالا پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ یا بستگانی دارند که در حال حاضر دچار زوال عقل شدهاند یا دیگر مشکلات جسمی و ذهنی که باید درگیر آن شوند… فکر میکنم آنها به عنوان نسل کودکان متولد بعد از جنگ جهانی دوم، با افزایش سن برای مراقبت بلند مدت از خودشان آماده نیستند و بعضی پسانداز یا پول بازنشستگی کافی ندارند- فکر میکنم فرزندان آنها، احتمالا خودشان را در وضعیتی خواهند دید که مجبورند به عنوان مراقب و مسئول مالی درگیر زندگی والدینشان شوند و با افزایش سن این مشکل بیشتر خواهد شد.
او گفت: «اگر افراد این گفتگوها را شروع نکنند، وقتی والدین به کمک فرزندانشان نیاز دارند، هیچ کس آماده نخواهد بود … شروع این بحث و گفتگوها هیچ وقت خیلی زود نیست.»
او گفت: «این برای هر کسی که پدر و مادرش زنده هستند صدق میکند، زیرا همه بزرگسالان باید این گفتگوها را با والدین خود داشته باشند.»
تجربههای زندگی
هودلستون روزنامه نگار ارشد و نویسنده اخبار مالی و اقتصادی است. مادر او هرگز صحبت درباره پول را موضوعی تابو و زشت نمیدانست. اما وقتی به خودش آمد، دریافت که برای صحبت کردن خیلی دیره و برای پشیمانی هم دیگر دیر بود.
یازده سال پیش، مادر هودلستون در سن ۶۵ سالگی بود که علائم آلزایمر در او شروع به ظهور کرد. هودلستون ۱۵ سال بود که خبرنگار بخش مالی بود، در اواسط ۳۰ سالگی بود و فرزندانی کوچک داشت، مادرش تازه به بازنشستگی نزدیک شده بود و همیشه مدیریت خوبی روی امور مالی شخصیاش داشت. به نظر نمیرسید که مسائل مالی مادرش اصلا مهم باشد ولی در حقیقت مهم بود.
زیرا زمانی که اتفاقی رخ میدهد، مثل حادثهای بر اثر زوال عقل یا یک وضعیت اورژانسی مانند سکته، یا مرگ، خانواده در حالت بحرانی و احساسی قرار میگیرد و در حالی که از قبل برنامهای ندارید، مجبورید با یک وضعیت اضطراری مواجه شوید. در این شرایط رسیدگی به همه مسائل پر استرس و پر هزینه است.
هودلستون تجربه نوشتن درباره امور مالی شخصی را داشت از این رو میتوانست از مادرش بخواهد که وکالت اسناد مالیاش را واگذار کند، اما چون بیش از حد دیر شده بود، باید در دادگاه اثبات میکرد که مادرش از نظر ذهنی ناتوان است.
هودلستون گفت: «بعد از آن مجبور شدم کارآگاه بازی دربیارم.»
او مجبور شد همه جا را جستجو کند تا ببیند مادرش چه حسابهایی دارد و چگونه میتوان به آنها دسترسی یافت. مادرش یک حساب سرمایهگذاری داشت که او حتی نمیدانست وجود دارد و چیزی تا بسته شدن آن نمانده بود، او توانست حدود بخشی از آن را برداشت کند و آن را به مراقبتهای طولانیمدت مادرش اختصاص دهد. سپس زمان ترغیب مادرش بود که از خانه خود نقل مکان کند زیرا دیگر امنیت یا مراقبی نداشت که به تنهایی زندگی کند. داشتن گفتگو در این شرایط در حالی که نمیدانید آنها چه میخواهند مشکل است.
هودلستون فرصتهای خوبی سالهای قبل از آن داشتند، او و مادرش درباره بیمه مراقبتهای طولانیمدت صحبت کرده بودند و مادرش متوجه شده بود که به دلیل داشتن سابقه بیماری از قبل نمیتواند تحت پوشش بیمه قرار بگیرد.
او گفت: ما میتوانستیم در مورد احتمالات و سناریوی مثل «چه میشود – اگر» صحبت کنیم. اگر این اتفاق بیفتد، مامان؟ از من میخواهید چه کار کنم؟ چگونه باید برای چیزها پول پرداخت کنیم؟ و اگر درباره آن سناریوی «چه میشود – اگر» صحبت میکردیم، غم و اندوه کمتری متحمل میشدیم.
البته هادلستون قادر بود از مادرش سؤال کند، اما مشکلات حافظه مادرش بدتر و بدتر میشد و این بدان معنا بود که خودش مجبور بود وارد عمل شود و تصمیمگیری کند.
اگر از قبل درباره این مسائل توافق نکرده باشد، شما یا والدینتان در نهایت ممکن است إحساس کنید آنطور که باید عمل نکردهاید. و حالا باید به جای صرف زمان برای لذت بردن از رابطهتان با والدین، باید کارآگاه بازی کنید و سعی کنید بفهمید چند حساب و سرمایهگذاری دارند، آیا وصیتی کردهاند، قوانین ارث برای املاک و مستغلات چیست، پدر و مادر شما کجا زندگی خواهند کرد و اینکه آیا بدهی دارند یا نه.
چگونه شروع کنیم، چه باید بگوییم …
مطالب دیگر:
فالون دافا، مدیتیشنی که بیش از صد میلیون نفر آن را تمرین میکنند
ویدئو: چرا باید از حزب کمونیست چین دوری کرد
داستانی از چین باستان: نیکخواهی و درستکاری یک امپراتور بزرگ