آیا هنگام رانندگی، هر گاه رانندهی دیگری راه شما را سد کند، ناراحت میشوید؟ آیا هنگامی که کسی را که دوستش دارید، دست رد به سینه شما گذارد، یا شما را مورد بیاعتنایی قرار دهد، ناراحت میشوید؟ سوال این است که: چرا ناراحت میشوید؟ بیایید نگاهی به پشت صحنه نمایش بیندازیم و آنچه در درون ذهن آدمی میگذرد را ببینیم.
چگونگی ایجاد کشمکشها
واژههایی مانند عزت نفس، احترام و خشم، در زندگی روزانه، موجب شکلگیری تصور ما از خودمان میشوند و بر تعامل ما با دنیایمان تاثیر میگذارند. برای درک بهتر، به مطالب زیر توجه کنید:
– برای خوشبخت بودن، داشتن روابط خوب و متعادل بودن، شخص باید درک و احساس خوبی از خود داشته باشد، که به این خوددوستی، عزت نفس میگویند.
– اگر برای خودتان احترامی قائل نباشید، نمیتوانید خودتان را دوست بدارید.
– همگی ما در جریان زندگی روزانه خویش، وقتی انجام کاری را بر میگزینیم که به صحت آن اعتقاد داریم، احساس خوبی در باره خودمان داریم، و وقتی کاری میکنیم که میدانیم نادرست است، اغلب دچار احساس گناه، خجالت و شرمندگی میشویم. چنین احساسی، خودباوری را در ما از بین میبرد و باعث میشود خودمان را دست کم بگیریم.
– برای انتخاب آنچه درست است، باید مستقل و آزاد باشیم. بدین معنا که باید بتوانید اراده خود را آزادانه به کار گیرید نه آنکه با اجبار، کار درست را انجام دهید. بنابراین در مییابیم که تار و پود احساس استقلال و عزت نفس ما در هم تنیده شدهاند و کلید پاسخ در همین جاست. اگر عنان اختیار خود را در دست داشته و عزت نفس داشته باشید، در این صورت واکنشی خشمآگین ابراز نمینمایید.
– کسی به شما میگوید ساکت شو یا به شما جسارت میکند، بسته به این که چه کسی باشد، عمل جسارتآمیز او ممکن است موجب شود که شما درباره خودتان احساس ناخوشایندی پیدا کنید. با توجه به وضع روحی خودتان، میترسید که مبادا آن شخص شما را دوست نداشته باشد یا احترامی برایتان قائل نباشد و این امر سبب میشود که شما ارزش خود و تصوری که از خود دارید را زیر سوال ببرید. شما خشمگین میشوید زیرا انتظاری که از رفتار و ارتباط آن شخص با خودتان دارید، با آنچه که پیش آمده است، تفاوت دارد.
قواعد کلی برای درک طرف مقابل
– هر گاه شخصی، بی دلیل از شما متنفر باشد، بدان جهت نیست که شما را دوست ندارد، بلکه از آن روست که از خودش متنفر است.
– زمانی که یک شخص علاقه ای به خود ندارد، خوددوستی یا خودباوری در وجود وی، زوال یافته است و عزت نفس او پایین است.
– او فکر میکند شما او را دوست ندارید، شاید شما بدون قصد، توجه کافی به او نکردید. یا او از نگاه یا گفته یا کار شما، برداشتی نابجا کرده است. او برای توجیه احساس بی کفایتی خود، رفتار شما را ناپسند میداند و از شما متنفر میگردد.
– تعصبهای معمول شما نیز ممکن است موجب شود که یک شخص از شما متنفر گردد.
– اگر شخص بخواهد به شما کمک کند و نتواند، احساس ناتوانی ممکن است تبدیل به احساس گناه شود. سپس آن شخص از شما رفته رفته متنفر می شود، زیرا شما را مقصر میداند.
– گاهی شخص برای این که اهرم قدرت و برتری روحی – روانی خود را حفظ کند، علاقمندی فراوان خود را ابراز نمیکند و شاید رفتاری ظالمانه را نسبت به محبوب خود روا میدارد.
راه حل تمامی جر و بحث ها
– برای بازگرداندن آرامش به هر وضعیتی، باید ابتدا احساس استقلال را به شخص بازگردانید.
– هر چه میزان خودباوری شخص بیشتر باشد، توان بیشتر و ارادهی قویتری برای برقراری صلح و صفا دارد.
– شخص خودباور، نیازی به دستاویزهایی مانند خشم و تسلط ندارد، زیرا توان مایهگذاشتن از خود را داراست.
– شخص خودباور، چنان نیرومند و متکی به خویشتن است که میتواند ببخشد، امتیاز دهد و صلح و صفا را برقرار نماید.
– نیاز به بخشایش دیگران را باید جایگزین نیاز به تسلط بر دیگران سازید.
– شما میتوانید بیثباتی اوضاع را به گونهای سریع و منطقی از طریق تغییر شیوهی برخوردتان، بهبود بخشید و حتی سختترین جر و بحثها را برطرف نمایید.
ارتباطات سنگ زیربنای زندگی ما است. ما همیشه قادر به انتخاب افرادی که وارد زندگی ما میشوند یا از آن خارج میشوند، نیستیم. اما شاید اکنون بهتر بتوانید، روابطشان را به نحوی پرفایده و ویژه برگزینید. به خاطر داشته باشید که روابط بر اساس اعتماد، احترام و صداقت شکل میگیرد.
برگرفته از کتاب: باهمه آشتی کنیم؛ اثر: دکتر دیوید جی لیبرمن
مطالب دیکر:
چرا تمرین معنوی و آرامش بخش فالون دافا در چین تحت آزار و شکنجه قرار دارد (ویدئو)