Search
Asset 2

فنجانی خالی شدن را تجربه کنید وغرق در شگفتیِ حال شوید

فنجان خالی
(suravid/Shutterstock)
فنجان خالی
(suravid/Shutterstock)

اصطلاح «فنجانت را خالی کن»، به  یک داستان قدیمی چینی برمی‌‌‌‌‌‏گردد. یکی از عالِمان آن زمان که اطلاعات زیادی در مورد قوانین و نظام هستی داشته است، نزدِ یکی از اساتید مشهور ذِن می‌‌‌‌‌‏رود. ذِن، مکتبی در مذهب بودایی است که در چین پدیدار شد. همان‌‌‌‌‌‏طور که این عالِم درباره این مکتب صحبت می‌‌‌‌‌‏کند، استاد ذِن هم در سکوت برای او در فنجان‌‌‌‌‌‏اش چای می‌‌‌‌‌‏ریزد و آنقدر ادامه می‌‌‌‌‌‏دهد تا فنجان لبریز‌‌‌‌‌‏شود. عالِم که نمی‌‌‌‌‌‏تواند بیش از این صبر کند، می‌‌‌‌‌‏گوید: «فنجان پر است! چای بیشتری داخلش جا نمی‌‌‌‌‌‏گیرد!«استاد در جوابش می‌‌‌‌‌‏گوید: «این فنجان مثل توست. نمی‌‌‌‌‌‏توانم ذِن را به تو آموزش دهم، مگرآن‌‌‌‌‌‏که ابتدا فنجانت را خالی کنی.»

اخیرا تصویری از «فنجانی خالی» را در ذهنم نقش می‌‌‌‌‌‏دهم، تا به آرامش ذهنی بیشتری دست پیدا کنم.

حالتی از عمیق تفکر عمیق و حسی از صلح و آرامش درونی را، زمانی تجربه می‌‌‌‌‌‏کنید که پذیرای لحظه حال می‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‏شوید. یعنی به آنچه هم‌‌‌‌‌‏اکنون پیرامون شماست یا در اطراف‌‌‌‌‌‏تان اتفاق می‌‌‌‌‌‏افتد، توجه می‌‌‌‌‌‏کنید. در این حالت جهان پیرامون‌‌‌‌‌‏تان– از جمله خودتان – را پذیرفته و خود را غرق در شگفتی‌‌‌‌‌‏هایی می‌‌‌‌‌‏بینید که توجه شما در آن زمان معطوف به آنهاست- غرق در روشنایی، رنگ‌‌‌‌‌‏ها، شکل‌‌‌‌‌‏ها، صداها و تمامی آنچه برای‌‌‌‌‌‏تان قابل لمس است.

وقتی کاملا به وضعیت خود در زمان حال آگاه هستید، ممکن است شاهد دنیای شگفت‌‌‌‌‌‏انگیزی باشید. به چیزهایی دقت می‌‌‌‌‌‏کنید که  احتمالا به‌‌‌‌‌‏طور معمول به آنها توجه نمی‌‌‌‌‌‏کردید. اغلب ما، تقریبا در اغلب مواقع، از وجود این موهبت‌‌‌‌‌‏ها غافلیم. اکثر ما در حالتی از خواب‌‌‌‌‌‏آلودگی و سرگشتگی این‌‌‌‌‌‏طرف و آن‌‌‌‌‌‏طرف می‌‌‌‌‌‏رویم در حالی‌‌‌‌‌‏که دائما به آنچه باید انجام دهیم فکر می‌‌‌‌‌‏کنیم، یا ذهن‌‌‌‌‌‏مان با داستان‌‌‌‌‌‏ها و تصوراتی از آنچه فکر می‌‌‌‌‌‏کنیم ممکن است اتفاق بیفتد، پر شده است.

مهم است که بدانیم: اگر ذهن ما پر از افکار و تصورات مختلف باشد، واقعا نمی‌‌‌‌‌‏توانیم به لحظه حال توجه کنیم. وقتی در خواب و خیال‌‌‌‌‌‏های روزمره‌‌‌‌‌‏مان گیر افتاده‌‌‌‌‌‏ایم، نمی‌‌‌‌‌‏توانیم تمامی آنچه در اطراف‌‌‌‌‌‏مان جریان دارد را ببینیم.

وقتی فنجان ذهن‌‌‌‌‌‏تان از قبل با انبوهی از ذهنیت‌‌‌‌‌‏ها و تفکرات مختلف پر شده است، نمی‌‌‌‌‌‏توانید آن را با شگفتی‌‌‌‌‌‏های لحظه حال لبریز کنید.

به همین دلیل است که تمرین می‌‌‌‌‌‏کنم تا ذهن‌‌‌‌‌‏ام را خالی کنم.

دریافته‌‌‌‌‌‏ام آن بخشی از حالات هیجانی- احساسی و داستان‌‌‌‌‌‏های روزمره‌‌‌‌‌‏ای که ذهن من را پر کرده است، مانع می‌‌‌‌‌‏شود تا آنچه در اطرافم رخ می‌‌‌‌‌‏دهد را مورد توجه قرار دهم.

اجازه می‌‌‌‌‌‏دهم تا تمامی آنها به‌‌‌‌‌‏طور مداوم از فنجان ذهنم خارج شوند.

سپس در لحظه حال غرق می‌‌‌‌‌‏شوم، در حالی‌‌‌‌‌‏که به هرچیزی که پیرامون من است، از طریق حواس پنج‌‌‌‌‌‏گانه توجه می‌‌‌‌‌‏کنم؛ به بدنم و آنچه حس می‌‌‌‌‌‏کنم، و به هرچیزی که در ذهنم جریان دارد.

البته باز هم در چنگال افکارم گرفتار می‌‌‌‌‌‏شوم و به محض این‌‌‌‌‌‏که متوجه آن شدم، ذهنم را خالی می‌‌‌‌‌‏کنم و دوباره خود را به لحظه می‌‌‌‌‌‏سپارم. سپس باردیگر شروع می‌‌‌‌‌‏شود: گرفتاری در افکار پیچیده، خالی کردن فنجان ذهن و غرق شدن در لحظه…

بارها و بارها فنجان‌‌‌‌‌‏ام را خالی می‌‌‌‌‌‏کنم. و این کار به من اجازه می‌‌‌‌‌‏دهد تا شگفتی آنچه هم‌‌‌‌‌‏اکنون در حال رخ دادن است را دریابم و زیبایی و لذت درک لحظه پیش رو، وجودم را پُر کند.

لئو باباتا نویسنده شش کتاب و وبلاگ ZenHabits.net، وبلاگی با بیش از دو میلیون مشترک است.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی