اغلب ما در مواجهه با اخبار بد، ناملایمات، قدرت دید منطقی مان را از دست داده و برای حل مشکلات از این شاخه به آن شاخه می پریم، روی نکات منفی تاکید و از هدف زندگی دور می شویم. سدهای کوچک مسیر زندگی، باعث ناامیدی، خستگی و عصبانیت ما می گردد و نگرانی و اضطراب را در زندگی مان افزایش می دهیم. آسان گرفتن زندگی، راه آرام و دلپذیر برای حل مشکلات و رویارویی با نکات منفی زندگیست. ارائه راه حل های زیر شما را در مسیر ساده سازی زندگی تان هدایت می کند. با به کار بستن این نکات موثر و کارآمد رفته رفته احساس سبکی به شما دست می دهد و زندگی تان به مراتب ساده تر و لذت بخش تر می شود.
بیشتر، بهتر نیست
تا زمانی که فکر کنید هر چه بیشتر، بهتر، هیچگاه ارضا نمی شوید. تمایل به داشتن بیشتر و بیشتر تمام نشدنی است، هر چند زیاد داشتن بد نیست، غلط و مضر هم نیست اما زیاده خواهی باعث می شود از آنچه دریافت کرده اید، لذت نبرید. به محض رسیدن و دریافت چیزی، خیلی ساده دنبال چیز بعدی می روید. اختلاف بین آنچه دارید و آنچه می خواهید محدوده ی خوشحالی شماست. گویی آنچه می کنید، خرید خانه، اتومبیل، یافتن شریک زندگی، لباس تازه، حتی برنده شدن یک جایزه بین المللی هم کافی نیست. این حالت مانع قدردانی از زندگی می شود. آموختن رضامندی به این معنا نیست که نمی توانید، کاری نکنید یا نباید بکنید، بلکه می توانید شادمان بودن را بیاموزید و در لحظه باشید. زندگی را طوری ببینید، گویی که اولین بار است. کافی است خود را قانع کنید که بیشتر، بهتر نیست. رضایت های جدید را به خاطر آنچه که دارید، در خود پرورش دهید تا محدوده ی قدردانی شما افزایش پیدا کند و از زندگی لذت بیشتری ببرید.
از گیاهی مراقبت کنید
در دوست داشتن دیگران همواره با موانعی روبرو می شوید. مشکل این است که نمی توان یک فرد را، بدون هیچ شرطی دوست داشت. آن شخص ممکن است کار اشتباهی انجام دهد و یا حرف نادرستی بزند که شما اذیت شوید و از او دلگیر و ناراحت شوید. پس برای دوست داشتن خود شرایطی تعیین می کنید و از او می خواهید که تغییر کند و مطابق میل و نظر شما رفتار کند. یکی از اهداف معنوی و داشتن صلح درونی، دوست داشتن بدون قید وشرط است. مراقبت از یک گیاه و دوست داشتن آن آسان است. یک گیاه را می توان مانند یک بچه دوست داشت با این تفاوت که گیاه گریه نمی کند، احتیاج نیست پوشکش را عوض کنید، بیدار شدن در شب و بی خوابی ندارد. می توانید با گیاهتان حرف بزنید، موسیقی برایش پخش کنید و بگویید که چقدر دوستش دارید. با این عشق نگران، خشمگین و یا برانگیخته نمی شوید. خیلی ساده در موقعیت دوست داشتن قرار می گیرید واحتیاجی به بازپس گرفتن عشق ندارید. عشق قدرت انتقالی فوق العاده ای دارد و می توانید این عشق را به ورای گیاه انتقال دهید. مشابه این عشق بدون باز تاب را به مردم دیگر در زندگیتان نثار کنید.
اکثر مشکلات آنطور که ما فکر می کنیم، مهم نیستند
مشکلات یکی پس از دیگری در زندگی از راه می رسند. آنها را بزرگترین عامل فشار عصبی و استرس می دانید. وجه مشترک تمامی انواع مشکلات این است که در روبه رو شدن با تمام آنها آرزو می کنید، کاش طوری دیگری بود. هرچه در عقب راندن آنها تلاش کنید، بدتر می شوند و شما را بیشتر ناراحت می کنند. این همه تقلا شما را به کجا می کشاند؟ احتمالا گیج و عصبی می شوید. خوشبختانه عکس آن هم صحیح است. اکنون به روشی دیگر بیندیشید. مثل یک راهنما و معلم به آنها نگاه کنید و مشکلات را به صورت بخش غیر قابل تردیدی از زندگی ببینید، آنگاه خواهید دید که مانند یک وزنه از روی دوشمان برداشته می شوند. وقتی مشکلات را در آغوش بگیرید مثل یک مشت بسته باز خواهند شد. از خود بپرسید از این مشکل چه چیزی را می آموزم؟ از آن بیاموزید که بیشتر دقت کنید و یا تحمل بیشتری داشته باشید. چگونگی برخورد و ارتباط شما با مشکلات، در حل آنان کمک می کند. وقتی مشکلاتتان را حلاجی می کنید، خواهید دانست که اکثر مشکلات آنطور که شما فکر می کنید، مهم نیستند.
با تغییر احساسات کنار بیایید
همه افراد گاهی اوقات احساس خوب و زمانی احساس بد دارند. مشکلات، نومیدی، رنجش و دلگیری موجب احساس بد و موفقیت ، دوستی، محبت و کام یابی موجب احساس خوب می شوند. خوشحال ترین افراد هم همیشه خوشحال نیستند. مهم نیست که اشخاص خوشحال و بدحال هر چند وقت یکبار خوشحال و یا بدحال می شوند، مهم این است که با آن احساس چه می کنند و چگونه با این تغییر احساسی کنار می آیند؟ بهتر است به جای جنگیدن با احساس بد آرام بمانید و آن را بپذیرید و بدانید که آن احساس گذرا است. در پی تجزیه و تحلیل و مقاومت در برابر آن نباشید. در واقع به جای سماجت و اصرار بر خارج شدن از احساسات منفی، با پذیرش آن، با وقار باشید و وقتی احساس خوبی دارید سپاسگزار باشید.
ادامه دارد….