Search
Asset 2

مراقب رفتارمان باشیم: اهمیت آداب و رفتارهای صحیح ابتدایی

(Harli Marten/Unsplash)

با به دست گرفتن کنترل درون، می‌‌‏توانیم حتی با اندک تغییراتی الگوی رفتاری‌‌‏مان در زندگی را تغییر دهیم.

(Harli Marten/Unsplash)

 

امروزه وقتی عبارت « رعایت آداب » را می‌‌‏شنویم، ممکن است به یاد آدابی چون بسته نگه داشتن دهان هنگام خوردن غذا و استفاده از چنگال به جای انگشتانتان بیافتیم. کمی پیش‌‌‏تر، تصور مردم از رعایت آداب مواردی مانند، دادن صندلی خود در مترو یا اتوبوس به خانمی باردار، نگه داشتن درب برای افراد سالخورده یا تشکر از افرادی که در موارد مختلف کمک‌‌‏مان می‌‌‏کنند بود.

هولدفرت، نویسنده در ابتدای کتاب « اهمیت رعایت آداب » با اختصار شرح می‌‌‏دهد که « آداب یک طرز رفتار متمدنانه از تعاملات انسانی هستند. »

اگر این تعریف از آداب برای‌‌‏تان کمی مبهم به نظر می‌‌‏رسد، می‌‌‏توانید به قاعده طلایی رجوع کنید: با دیگران به گونه‌ای رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند. اگر نمی‌‌‏خواهید دیگران شما را آزار دهند، به تمسخر بگیرند یا در صف هل دهند، شما هم نباید همان کار را انجام دهید. برای جلب احترام دیگران به آنها احترام بگذارید.

با این تعریف، احتمالا اکثر ما خودمان را فردی دارای رفتاری خوب در نظر می‌‌‏گیریم. ممکن است کسانی را هم بشناسیم که رفتار فوق العاده‌‌‏ای به نمایش می‌‌‏گذارند. سی سال پیش، در جشن عروسی یکی از دوستانم، تعدادی از مهمانان را می‌‌‏شناختم و زمان زیادی را هم برای مشاهده رفتارشان داشتم. به خصوص در یک مورد، طرز رفتار مردی حدودا ۲۵ ساله مرا متحیر ساخت. او با مهمانان خوش آمدگویی می‌‌‏کرد، افراد مسن را راهنمایی و  تا درب خروجی همراهی می‌‌‏کرد و برای صحبت با کودکان زانو می‌‌‏زد. اما رفتارش با دیگران تصنعی نبود. او به نحوی اسرارآمیز، هم و غم خود را نسبت به همه حاضران ابراز می‌‌‏داشت. اگر این مرد جوان یک دکتر بود، رفتار تحت تاثیر قرار دهنده او به تنهایی کافی می‌‌‏بود تا بر مشکلات عاطفی و رفتاری بیمارانش فایق آید.

پس انسان چگونه شروع به یادگیری آداب و رفتار می‌‌‏کند؟

اگر به تعریف آن در فرهنگ لغت نگاهی بیندازیم، واژه « رفتار اجتماعی مودبانه » را مشاهده می‌‌‏کنیم. اما متاسفانه، رفتار خوب جزئی از طبیعت انسان نیست و در واقع کاملا برعکس است. علاوه بر وضع قوانین، آداب نیز برای مهار و کنترل کردن غرایز و رفتارهای در تضاد با جامعه انسان به وجود آمدند. بدون منع قوانین و مقررات و آداب رفتار، در خیابان‌‌‏ها با هم دعوا می‌‌‏کردیم، از همسایگان دزدی می‌‌‏کردیم و روش زندگی کردن‌‌‏مان تحت کنترل شیطان در می‌‌‏آمد.

اما این گونه امکان‌‌‏پذیر نیست و نیاز است آداب و رفتار صحیح لازم را برای برقراری نظم در جامعه بیاموزیم. بسیاری از کودکان در منزل آداب معاشرت را می‌‌‏آموزند. بعضی از جوانان تاحدی درست رفتار کردن را در دانشگاه‌‌‏ها یاد گرفته و چنین موضوعاتی در حال حاضر تحت عنوان آداب معاشرت به عنوان بخشی از دوره « بزرگسالی و مسئولیت پذیری » به آنان آموزش داده می‌‌‏شود. و البته، بعضی فرصت یادگیری ندارند یا به هر حال هرگز یاد نمی‌‌‏گیرند.

البته فرهنگ‌‌‏های مختلف درباره این موضوعات مقداری آموزش و راهنمایی ارائه می‌‌‏دهد. اما معمولا قوانین را مقدم بر مسئولیت و پاسخگویی شمرده، و روی آزادی‌‌‏های فردی بیشتر از وظایف ضروری تاکید می‌‌‏کند. امروزه، به ویژه در رسانه‌‌‏های دنیا، رفتار ناپسند تحسین می‌‌‏شود. مثلا در گذشته در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری در کشور‌‌‏های مختلف در دنیا، شاهد هیچگونه توهین و تلاش برای اتهام و افترا زنی به یکدیگر نبودیم.دو طرف مناظره به جای زیر سوال بردن یکدیگر درباره سیاست بحث می‌‌‏کردند. در آن دوران، بی‌‌‏حرمتی به یکدیگر در انظار عمومی تقریبا نادر بود. ولی امروزه، سخنان نسنجیده و مبتذل از سوی افراد مشهور و بازیگران به امری عادی تبدیل شده است.

هولدفرت با ذکر این نکته در کتاب خود با اظهار تاسف می‌‌‏گوید: « ارزش‌‌‏های اخلاقی در زندگی مدرن امروزه رو به زوال رفته است. »

هنگامی که فاقد اخلاقیات بوده و کنترل‌‌‏مان را از دست می‌‌‏دهیم، ما آنچه را که هولدفرت به عنوان عنصر کلیدی شخصیت مان توصیف می‌‌‏کند را نیز از دست می دهیم. او با این نظریه ادامه می‌‌‏دهد:

درست رفتار کردن نه تنها فرصتی برای گرامی داشتن دیگران به ما می دهد بلکه در عین حال به ما وقار و متانت نیز می بخشد.

اگر این عمل گسترده تر شود و خانه ها و مدارس به مکانی برای تعلیم ادب و نزاکت تبدیل شوند، آداب و رفتار صحیح در زندگی اجتماعی‌‌‏مان شکوفا خواهد شد. امروزه مجری رادیویی را می‌‌‏بینیم که وسط صحبت میهمانان خود می‌‌‏پرد، رفتار‌‌‏های ناپسندی که در رسانه‌‌‏ها تبلیغ می‌‌‏شود و رفتار‌‌‏های اجتماعی مردم که آداب و احترام به دیگران در آن رو به افول است.

همانطور که هولدفرت به ما می گوید « ما در نقش افراد و جوامع، یک تعادل شکننده بین نظم و آزادی، آزادی فردی و ثبات اجتماعی ایجاد کرده‌‌‏ایم. در صورتی که آداب و اخلاقیات یک روش ساده و موثر برای کمک به ما در حل این معادله پیچیده است. »

جودیت مارتین، که به بانوی آداب معروف است این ایده را مورد تاکید قرار می‌‌‏دهد: « آداب معاشرت از رفتار اجتماعی انسان نشأت می‌‌‏گیرد. اگر یک راهب در یک کوهستان باشید، نیازی نیست نگران آداب و اخلاقیات باشید؛ ولی اگر کسی وارد آنجا شود، آن گاه ممکن است دچار مشکل شوید. این مساله حائز اهمیت است زیرا می‌‌‏خواهیم در یک جامعه هماهنگ و منظم زندگی کنیم.

ما به عنوان تک تک افراد جامعه توانایی تغییر این وضعیت را داریم. با کمی احترام نسبت به همنوعان خود، با به دست گرفتن کنترل درونی و خویشتن‌‌‏داری، می‌‌‏توانیم حتی با اندک تغییرات الگوی رفتاری‌‌‏مان در زندگی را تغییر دهیم.

… یک گفته قدیمی هست که می‌‌‏گوید: اخلاقیات، ما را انسان می سازد و بدون آن

کاملا حقیقت دارد.

آداب و رسوم همچنین باعث شکل گیری فرهنگ می‌‌‏شود.

مطالب دیگر:

چطور مانند یک سامورایی آرامش خود را حفظ کنید

بیست سال ایستادگی فالون‌گونگ برابر آزار و شکنجه : عهد و پیمان به وجدان انسانی

تغییراتی که بعد از سی روز نوشیدن آب لیمو و عسل به صورت ناشتا در بدن رخ می‌‏دهد

چطور به کودکانمان انگیزه تلاش بیشتری بدهیم؟

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی