برخی قوانین قراردادی در جامعه، موانع ومشکلات مختلف، مانع از ارضای بسیاری از نیازهای انسان است. همان گونه که میکروب باعث ناراحتی جسمی میگردد، احساس گناه و عذاب وجدان و همچنین ارضا نشدن خواستهها و امیال نیز سبب بوجود آمدن استرس روانی، اضطراب یا تنش می گردد وتا زمانی که «تعادل» دوباره باز نگردد، بهبود نمییابد.
این حالتهای روانی، واکنش های دفاعی «شخصیت» را تحریک کرده ومکانیزمهای دفاعی وارد عمل میشوند تا میان انگیزهها و کشمکشهای متعارض سازگاری ایجاد کرده و سبب تسکین اضطرابها و هیجانات شوند و از «من» که مرکزیترین و اصلیترین بخش شخصیت است محافظت نمایند.
مکانیزمهای دفاعی دارای چند مشخصه هستند:
- مکانیزمهای دفاعی از ناخود آگاه ناشی شده و فرد از فعالیت آنها بی اطلاع است.
- مکانیزمهای دفاعی از شدت هیجانات کاسته و اثرات منفی آن را از بین میبرند و به فرد کمک میکند تا با عوامل نامساعد محیط و اطرافش، مطابقت بیشتری داشته باشد.
- مکانیزمهای دفاعی، با وجود این توانایی سازش در واقع به عنوان «آرامش بخش ناپایدار» تلقی میشوند که گویی در صدد فریب انسان هستند و بکارگیری آنها با سلامت فکر انسان مغایرت دارد و سبب میگردد شخص به درستی نتواند با استفاده از دلیل و منطق از عهده ی حل مشکلات برآمده و از حقایق دور شود.
- به کار بستن نامعقول و مداوم مکانیزم های دفاعی امکان دسترسی به خود واقعی را بسیار مشکل میسازد.
انواع مکانیزم های دفاعی
سیموندر Symonder بر اساس نوع فعالیت ، این مکانیزم را به چهار گروه تقسیم کرده است. البته باید دانست که بسیاری از این مکانیزمهای دفاعی به دلیل تشابه رفتاری ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند، بنابر این ممکن است فرد در یک لحظه از مکانیزم های مختلفی استفاده کند.
نوع فعالیت نوع مکانیزم دفاعی
- جلوگیری از افشای خواسته ها سرکوبی
- ممانعت از ایجاد شرایط تحریک کننده توهمات، ترس، انکار، فراموشی
- مخفی ساختن و از بین بردن جایگزینی، درون فکنی، شبیه سازی، توجیه
- تغییر نوع ایجاد این خواستهها واکنش، جبران، تصعید
در اینجا به توضیح یکی از این مکانیزم های دفاعی می پردازیم.
والایش ( تصعید )
در روانشناسی، والایش یک نوع مکانیزم دفاعی بالغانه است. والایش عبارت است از فرآیند ناخودآگاه حل آرزوهای ناکام از طریق فعالیتهایی که از نظر اجتماعی مقبول و مورد پذیرش است.
اگر بخواهیم این مکانیزم را در دوران کودکی تشریح کنیم، باید گفت که طفل همان ابتدای زندگی در برابر امیال محدود شده توسط جامعه و به ویژه خانوادهاش، با مکانیزم والایش به دفاع میپردازد. کودک به تدریج میکوشد امیال ارضا نشده و سرکوب شده خود را به شکلی دیگر بر آورده کند، به نحوی که مورد اعتراض و انتقاد دیگران واقع نگردد. بنابر این امیال ابتدایی متعادلتر شده، تغییر جهت داده، با چهرهای جامعه پسند خود را در فعالیت های هنری، ادبی، مذهبی، علمی و … نشان دهد و سبب پیشرفت فرهنگ و تمدن جامعه گردد. در واقع فرد با بکار گیری این مکانیزم، از لذتهای معمولی خود دست برداشته وکامیابیهایی را میپوید که با شرایط و مقررات جامعه سازگاری بیشتری دارد.
ادامه دارد …