گفتیم که ارتباط غیرکلامی به سه گونه مختلف نمود پیدا میکند؛ زبان علامت، زبان عمل، زبان اشیاء. در شماره گذشته برای هر یک از این سه حالت مثالهایی را هم بیان کردیم.
بسیاری بر این باورند که ارتباط غیرکلامی، از نظر صحت، بر ارتباطات کلامی برتری دارد . زیرا علامات غیرکلامی، از درون انسان سرچشمه میگیرد و انسانها معمولاً نمیتوانند علامات را کنترل کنند. بسیاری از انسانها از مهار کردن هیجانات خود ناتوان هستند. زمانی که شور و شعف داریم و یا زمانی که از یک موضوعی رنج میبریم و ذهنمان درگیر آن است، خواه ناخواه در حرکات ما نمود پیدا میکند و این حالت به دیگران منتقل میشود. آگاهی زبان عمل، در کشف زوایای درونی دیگران به ما کمک میکند.
استفاده از زبان اشیاء ارادی است و هرکس به قصد و نیتی که دارد شیء مورد نظر خود را انتخاب میکند؛ مانند استفاده از نشان سینه که نشاندهنده عضویت در یک کلوپ یا کامیونیتی است و یا استفاده از لباس یک دست و تک رنگ در محیط اداری و یا گل قرمز رنگ روی لباس به علامت احترام به کهنه سربازان دوران جنگ .
در استفاده از زبان علایم، همان طوری که اشاره شد، از حرکات به جای کلمات استفاده می کنیم. مثلاً نشان دادن دو انگشت دست به علامت حرف V انگلیسی که به معنای پیروزی است و از زمان جنگ جهانی دوَم، توسط ونیستون چرچیل مرسوم گشت و در سالهای جنگ در کشورما نیز رواج داشت.
زمانی که تلفنی با کسی صحبت میکنیم، غالباً به اندازه دیدار حضوری احساس راحتی نمیکنیم. دلیل آن هم این است که تقریباً از نیمی از ابزارهای ارتباطی دیدنی مانند دیدن حرکات و حالات چهره طرف مقابل محروم هستیم و تنها میتوانیم واژهها، لحن صدا و بلندی و آرامی صدا را درک کنیم. به هنگام استفاده از سیستم ارتباطی پست الکترونیکی این احساس شدیدتر است و ارتباط تا حدی ضعیفتر از گفت وگوی تلفنی است ( البته زمانی که از webcam یا از نرم افزارهای تصویری استفاده نمیکنیم).
برخی از پیامهای غیرکلامی، برخاسته از یک فرهنگ خاص است و برخی دیگر تقریباً در اکثر نقاط دنیا به یکدیگر شباهت دارند. مثلاً جواب مثبت یا منفی دادن با حرکت سر، در خیلی از کشورها مرسوم است، بالا انداختن شانه به معنی بی اطلاعی و یا بی تفاوتی نیز همین طور است.
باید به این نکته توجه کرد که فرهنگ به صورت غیر مستقیم، به ما میآموزد که چگونه با دیگران به طرق مختلف ارتباط برقرار کنیم. فرهنگ، میگوید که از آواها و صدای خویش، از حرکات و جنبش خود و حتی از طریق لباس پوشیدن خود، پیام یا پیامهایی را به دیگران منتقل کنیم و با آنان ارتباط برقرار سازیم. از این رو باید در نظر داشت که هرچند که هریک از ما رفتارهای خاص خود را داریم، تنها تابع فرهنگ حاکم بر خویش هستیم. این تبعیت از فرهنگ، در ارائه پیامهای غیر کلامی شدیدتر است. هر فرهنگ به اعضای خود میآموزد که دنیا را چگونه و از چه زاویهای باید دید و رفتارهای خود را چگونه شکل داد.
بنابراین، در این چهارچوب، دنیای انسانها شکل میگیرد و الگوهای ارتباطی پدیدار میشوند. نشانهها و استفاده از آنها به شدت تحت تاثیر فرهنگ است و نمیتوانند از نفوذ آن به دور باشند. از این روست که ارتباطات میان فرهنگی، تا حدودی مشکل زا بوده و دشواریهایی را در روابط انسانها به دنبال دارد.
ادامه دارد…
دکتر مجید مجدنیا دارای مدرک دکترای تخصصی ارتباطات، کارشناس علوم اجتماعی دانشگاه علامه طبابایی، مدرس، مترجم و پژوهشگر علوم ارتباطات هستند. وی ۲۰ سال تجربه مدیریت در حوزه آموزش و پژوهش در سیستم بانکی و ۱۵ سال تجربه تدریس در دانشگاههای ایران را داراست.
در مقالات دیگر از دکتر مجید مجدنیا به بحث ارتباطات بیشتر خواهیم پرداخت.
وبسایت ایشان: www.majdnia.ir