با پایان جنگ جهانی دوم، جنگ تازهای شروع شد که بدون شلیک هیچ گلولهای، جهان را به دو قطب غرب و شرق تقسیم کرد. جنگ سرد در دورانی روی داد که زنگ خطر گسترش کمونیسم در تمام دنیا حتی در دل آمریکا به گوش میرسید. این جنگ تقابلی بین آمریکا و شوروی بود و طی آن به قدری بمبهای هستهای آماده شلیک بود و به حدی زاغههای مهمات تا نهایت ممکن پر از سلاح و بمبهای ویرانگر بود که برای نابودی تمام کره زمین کافی بود.
در این میان دانشمندان، ورزشکارها، پزشکان، فضانوردان و هنرمندان هر دو سوی نبرد نقش پیاده نظام را داشتند. در این شرایط بود که هالیوود جنگ را بدون شلیک هیچ گلولهای به نفع آمریکا به پایان رساند. تصویر پر رنگ و لعاب و زیبای زندگی غربی در فیلمهای هالیوود از قناعت ریاضتوار مردم در نظام کمونیستی جذابتر بود و مردم شوروی را شیفته غرب کرد.
همزمان حکومت شوروی تبلیغات اغراق آمیزی در فیلمها برای تبلیغ زندگی به سبک کمونیستی انجام میداد. اهالی شوروی در این داستانهای خیالی مردمی بودند که همگی با رضایت به طور دسته جمعی کار میکردند و کار میکردند. قهرمان این فیلمها همه مردم و تودهها بودند. اما سبک فیلمهای آمریکایی متفاوت بود.
ریشههای تاریک بهوجود آمدن کمونیسم
قهرمانان فیلمهای آمریکایی اَبَرانسانهایی بودند که یک تنه به جنگ همه بدیهای دنیا میرفتند. برای مردم شوروی تماشای این ابرقهرمانها از تماشای مردم سخت کوش تحت نظام کمونیسم جذاب تر بود. آنطور که جلال آل احمد در «سفر روس» مینویسد، دوباره مردم شوروی در پی رفاه به سبک غربی حرکت میکنند و روز به روز خشونت نظام مند کمونیستی کمرنگ میشود.
در شرایطی که پس از مرگ استالین، شوروی روز به روز ضعیفتر میشد، آمریکا به سرعت در حال تکمیل تصویر «رویای آمریکایی» بود. رویای سرزمین قهرمانها. جایی که هر کسی میتوانست در آن با سعی و تلاش به هرجایی برسد و اینگونه هالیوود کارخانه رویاسازی شد. در این شرایط شوروی که از درون پوسیده بود نیاز به حمله خارجی نداشت.
گورباچف، آخرین رهبر شوروی زمانی قدرت را در دست گرفت تصمیم گرفت رابطه با غرب را عادی کند. آشتی شوروی و آمریکا ابهت ابرقدرت شوروی درهم شکست. زیرا تمام ماهیت شوروی کمونیسیت دشمنی با غرب بود و در نهایت یلتسین پس از گورباچف آمد تا فروپاشی شوروی رو به احتضار را نهایی کند.
در دوران جنـگ سـرد و پیش از فروپاشی شوروی، پروژه دیپلماسی رسانهای آمریکا معطوف به شوروی و اقمار آن بود. در کنارهـالیوود، ابـزارهـای دیگـری همچـون موسـیقی راک، ارائـه سـبک زنـدگی آمریکایی بـا تمـام جـذابیتهـایش، برنامههای رادیـو اروپای آزاد و غیــره نیـز مــورد اسـتفاده قـرار گرفتند. این ابزارها وضـعیتی روانـی را بـرای شـهروندان شوروی کمونیسـتی فـراهم میآورد کـه ناخودآگاه خـود را مشـتاق بـه پیوستن بـه غـرب احساس میکردند.
آنجلینا جولی روایتگر جنایات کمونیستهای کامبوج
«پـرده آهنـین» (۱۹۴۶) اثـر ویلیـام ولمن و فـیلم «مایکل اندرسون» (۱۹۵۶)، اثر گوردون داگلاس بـا موضوع وجود کارخانهای هسـتهای کــه جاسوسان خارجی در صدد یــافتن نقشــه آن بودند گامهای نخست هالیوود در این نبرد بود. سـینما در دوران جنگ سرد بیش از دیگـر وســایل ارتباط جمعی توانســت وحشت، ترس جمعی و بیاعتمادی موجـود در جامعه کمونیستی را منعکس کند.
خطر «تهدید سرخ» جامعه آمریکایی را فرا گرفته بود و بعضـی از فـیلمها با این ایدئولوژی کـه دشمن از خارج میآیـد، از هم گسـیختگی خانوادههای تحت سلطه نظام کمونیسم را نشان میداد. فیلمهای «جیب بـر خیابان جنوب»، «یک، دو، سه»، «یک دقیقه به صفر» و «حکومت نظامی» هـم نمونـههـای دیگری از رویکرد بازنمـایی هیـولای کمونیسـم در هالیوود است.
انیمشـن «مزرعه حیوانات» از اواخر دهه پنجاه میلادی و بـا اختصاص بودجـه قابـل توجه و مخفی دولت آمریکا بـرای مبـارزه با گسـترش فرهنگ کمونیسم ساخته شد. شرکت ساترلند نیز با تولید مجموعهای از انیمیشـنهای تبلیغاتی وارد کارزار شد. هـدف از این تولیدات، رواج فرهنگ آمریکایی و همچنین جلوه دادن آمریکا به عنـوان بهترین بـود. انیمیشـن «در رفت و آمد» کـه سال ۱۹۴۸ به سفارش دانشگاه هاردینـگ ساخته شـد و به کارتون جنگ سـرد معروف شد.
مروری بر کشتار سرخ و مرگ میلیونها تن در روسیه
قهرمانها و اَبَرقهرمانها نقش پر رنگی در این میان پیدا کردند. فیلم پرفروش «راکی۲» نمایش تمثیلی جنگ سـرد شوروی و آمریکا در رینگ بوکس اسـت. در این فیلم «سیلوستر استالونه» (بازیگر نقش راکی) کـه بـا ایفای نقـش در سه فیلم قبلی راکی، هویت خود را بـه عنوان نماینده مردم آمریکا که میتواند با پشتکار از صفر به قلههای پیشرفت برسد تثبیـت کرده، بـا حریف روس خـود به نبرد پرداخته و پیروز میشود. در پایان فـیلم «راکی۴ «نیز پـس از اینکـه اسـتالونه بـه شـوروی مـیرود و دل تماشـاگران روس اطراف رینـگ بـوکس را بـه دست میآورد و قهرمان بـوکس شـوروی را شکسـت میدهـد، طی نطقی خطاب به مردم شوروی میگـوید: «وقتی اینجا آمدم شـما من را دوسـت نداشتید و من نیز علاقه چندانی بـه شما نداشتم، بعـد دیدم کـه احساسات کم کم تغییر کردند. شاید همه ما بتوانیم تغییر کنیم». جمعیـت میخروشد و رهبر شـوروی هم برای تشویق به پا میخیزد.
استالونه همچنین در فیلم «رمبو» که جنجالیترین فـــیلم آن زمان بود، نقش یک سرباز بازنشسته، عضلانی و غیرقابل انعطاف جنگ ویتنام را ایفا میکند. «رمبـو» یـک تنه زندانیان آمریکایی در ویتنام را از دست شـکنجهگران کمونیست ویتنـامی و رئیس روس اردوگـاه زندانیان جنگی نجات میدهد. در «رمبو۳» در سال ۱۹۸۸ قهرمان به افغانستان میرود تا مجاهدین افغـان را در جنگ با متجاوزین شـوروی یاری دهد.
سرانجام با متلاشی شدن کمونیسم در شوروی و فروپاشی بلوک شـرق، هالیوود در «راکی۵ « سقوط کمونیسم جشن گرفـته میشود. در سکانسی کـه راکی مشتزن روسی را شکسـت میدهد، گویی نه تنها حریف خود کـه همه روسهـا و عقاید آنها را نـابود میکنـد. سـقوط حزب کمونیسـت در شوروی و بلوک شرق نقطه عطفی در تاریخ سینمای هـالیوود بود.
پیروزی تاریک : نقش نظام کمونیستی شوروی به پیشروی هیتلر در جنگ جهانی دوم
فروپاشی شوروی کمونیسم، ورشکستی کارخانه ساخت آدمهای قالبی در این کشور بود. آدمهایی که مجبور بودند یکسان فکر کنند و مطیع محض اوامر حزب حاکم باشند. شورش مردم علیه دیوارها اجتناب ناپذیر بود و آرمانهای سوسیالیسم فروپاشید. حالا هر مجسمه تکه تکه شده لنین در گوشه و کنار شوروی سابق، یادگار کسی است که زمانی به جنگ خدا و الهیات رفت و قهرمان مردمی شد که تا چندین نسل تاوان ایمان به او را پرداختند.
اینک مردم بسیاری که هنوز در دیگر از کشورهای تحت سیطره کمونیسم هستند، نظیر چین، کره شمالی و کوبا چشم انتظار رها شدن از دیوی هستند که از قرن گذشته تا به امروز هنوز به حیات خود ادامه میدهد.
منابع:
– کتاب «سفر روس»، نوشته جلال آل احمد
– مستند سفر روس، نویسنده و کارگردان علی رمضان پور
– مقاله «بررسی جایگاه سینمای هالیوود در دیپلماسی رسانهای آمریکا: بازنمایی، هژمونی فرهنگی و پیشبرد اهداف سیاست خارجی» مجید توسلی رکن آبادی و بشیر اسماعیلی (دانشگاه علوم و تحقیقات تهران)
– وبسایت دیپلماسی ایرانی
مطالب دیگر:
برداشت غیر قانونی اعضای بدن چیست؟
زنی مسن با استفاده از زباله، زندگی خود را وقف ساخت خانه برای فقرا کرد