در شماره گذشته به موضوع نشانهها اشاره شد. در واقع نشانهها پایه و اساس ارتباطات هستند.هر نشانه، نمایانگر موضوعی غیر از خود آن است و به معنی رابطه بین یک شیئ، عقیده یا نشانه است. این مفاهیم، نظریههای مختلفی را به هم مرتبط میسازد که به نمادها، زبان، گفتمان و زبان غیر کلامی میپردازد.
نخستین نظریه جدید نشانهها را آقای چارلز ساندرز پیرس، فیلسوف سده نوزدهم که در واقع بنیان گذار علم نشانه شناسی نیز هست، ارائه داد. وی نشانه شناسی را رابطه بین یک نشانه ،شیئ و معنی تعریف کرد. نشانه بیانگر یک شیئ در ذهن خواننده یا بیننده و شنونده است.
به عنوان مثال واژه «مار» حیوانی را در ذهن تداعی میکند. این تصویر ذهنی، خود حیوان نیست، بلکه اشاره به آن دارد. معنی، به تصویر یا اندیشه شخص در مورد نشانه و شئ مورد نظر بستگی دارد. اندیشمندان زیادی درمورد نشانه و نشانهشناسی، اظهار نظر کردهاند که به چند مورد به اختصار اشاره میشود:
یکی از مهمترین نظامهای نشانهای برای مردم، زبان است. در زبان، نشانهها شامل گروههای آوایی معنی داری هستند. از ترکیب این آواها، عبارت ها و جمله وارهها، و جملاتی شکل میگیرد که اشیاء را مشخص میسازد. «موریس» نشانههای ساده زبانشناسی را «نسبت دهندهها» مینامد. جمله «پسرک خوشحال است» نسبت دهنده است. پسرک را «شخص خوشحالی» تفهیم میکند. موریس نشان میدهد که تمامی فعالیتهای انسان، به طریق بسیار جالبی متضمن نشانهها و معناهاست . هر عمل شامل سه مرحله: ۱- ادراک ۲- به کارگیری ۳- استفاده یا مصرف است. در مرحله ادراک شخص از نشانه آگاه میشود، در مرحله بکارگیری به تجزیه و تحلیل نشانهها میپردازد و راجع به چگونگی پاسخ تصمیم میگیرد و با پاسخی عملی به مرحله استفاده از آن میرسد. بیماری که دچار خارش پوست است با مراجعه به پزشک، در مرحله ادراک، از آن آگاه میشود و به خاطر تجویز پزشک در مرحله استفاده، تصمیم به آزمایش دارو میگیرد و پس از تأیید تأثیر دارو در مرحله استفاده قرار میگیرد و از آن مصرف میکند.
یکی از نظریههای سودمند در مورد نشانهها مربوط به نظریه خانم سوزان لانگر است. لانگر نمادگرایی را کانون اصلی توجه فلسفه و موضوعی میداند که زیر بنای تمام دانش ها و درک بشر است. طبق نظریه وی، کلَ حیات موجودات تحت تأثیر احساس است اما احساس انسان دارای بعد دیگری ازمفهوم نمادها خصوصا «زبان»است.او نشانه را مفهومی محدودتر از موریس به کار میگیرد و آن را محرکی بر وجود شئ میداند، مانند ابر که نشانه باران باشد، خنده نشانه شادی و چراغ راهنمایی نشانه آمد و رفت در چهار راهها.
مطالعه زبان تحت تأثیر شدید نشانه شناسی بوده است. فردیناند سوسور به همراه اندیشمندانی همچون، پیرس، موریس، لانگر، امبرتواکو و… خدمات شایستهای به ساختار ارتباطات در قرن بیستم کرده اند.
آنان پرسشهای مهمی در مورد روشهایی مطرح کردهاند که از طریق زمان، عملاً تولید و درک فراگرفته شده و منجر به ارائه دیدگاههای شناختی جدیدتری گردیده است.
ادامه دارد…
دکتر مجید مجدنیا دارای مدرک دکترای تخصصی ارتباطات، کارشناس علوم اجتماعی دانشگاه علامه طبابایی، مدرس، مترجم و پژوهشگر علوم ارتباطات هستند. وی ۲۰ سال تجربه مدیریت در حوزه آموزش و پژوهش در سیستم بانکی و ۱۵ سال تجربه تدریس در دانشگاههای ایران را داراست.
در مقالات دیگر از دکتر مجید مجدنیا به بحث ارتباطات بیشتر خواهیم پرداخت.
وبسایت ایشان: www.majdnia.ir