هیپنوتیزم شاخه ای از علم روانشناسی است که در آن به وسیله تلقین، شخص در حالت خاصی از هوشیاری قرار می گیرد. آگاهی انسان با توجه به امواج مغزی و درجه هوشیاری در حالات مختلفی قرار می گیرد.
هر انسانی دارای چهار نوع فرکانس مغزی است:
- بتا، همان بیداری کامل است که ضمیر خودآگاه در آن فعال است. در این حالت ما به زمان و مکان محدود هستیم.
- آلفا، (خلسه یا ترنس )، وقتی که می خواهیم بخوابیم و خواب آلوده می شویم. حالتی بین خواب و بیداری بوجود می آید که در این حالت شخص در بالاترین حالت تلقین پذیری قرار دارد. در حالت هیپنوتیزم، امواج مغزی ما در حالت آلفا قرار دارند.
- تتا، از امواج بتا و آلفا دامنه بزرگتری دارند و آرام ترند. دستیابی به امواج تتا معمولا در زمان خواب ممکن می شود.
- دلتا، همان خواب عمیق است که در آن رویا می بینیم.
دامنه حالات هیپنوتیکی از امواج آلفا آغاز و تا امواج دلتا می تواند ادامه یابد. امواج آلفا مانند پلی آگاهی و ناخودآگاهی را بهم وصل می کنند. تلقینات وقتی اثرگذار هستند که بین دو ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه ارتباط برقرار شود و تلقینات از فضای آگاه ذهن به ناخودآگاه وارد شود.
در هیپنوتیزم، هوشیاری فرد در یک حیطه متمرکز است؛ آشفتگی و حواس پرتی کمتر است. سطح تمرکز بسیار بالاست و پاسخ دهی فرد به محرکات بیرونی کاهش و تلقین پذیری او افزایش می یابد.
این امواج ما را از نیم کره منطقی سمت چپ مغز رها کرده و به ما اجازه می دهند به قسمت خلاق و شهودی نیم کره راست مغز دست یابیم. امواج آلفا منشا خلاقیت، سرعت بخشی در یادگیری، ارتقای وضعیت روانی و کاهش استرس است. بسیاری از هنرمندان، دانشمندان و ورزشکاران موفق بطور آگاهانه یا ناآگاهانه خود را در حالت آلفا قرار می دهند تا بهترین اجرا یا الهام خود را بدست آورند.
با کمک هیپنوتیزم، فرد می تواند از توانمندی ها و قدرت های درونی نهفته در ذهنش استفاده کند و به اهداف خود دست یابد. در این حالت ما محدود به زمان و مکان نیستیم. هنگامی که خواسته ها در ضمیر ناخودآگاه نهادینه شود، پس از آن تحقق رسیدن به خواسته ها و اهداف بر عهده ضمیر ناخودآگاه خواهد بود.
هیپنوتیزم به دو صورت خود هیپنوتیزم و دگر هیپنوتیزم قابل اجراست. همه هیپنوزها به نحوی خود هیپنوتیزم هستند. هیپنوز موجب تسلط فردی بر دیگری نمی شود بلکه دیگری با ضمیر ناخودآگاه آدمی به مکالمه و القای تلقینات مورد توافق فرد می پردازد. در این حالت تلقینات هیپنوتیزور، به جای حواس بدن عمل می کند و ضمیر ناخودآگاه انسان را تحت کنترل خویش قرار می دهد. هیپنوز جبر ایجاد نمی کند و هیپنوتیزور نمی تواند هر آنچه دوست دارد به سوژه تلقین کند. سه فاکتور مهم در هیپنوتیزم عبارتند از: تمرکز فوق العاده فکر، جدا شدن ذهن و فکر از محیط پیرامون، تلقین ( اساس هیپنوتیزم تلقین به نفس است ).
از فواید هیپنوتیزم می توان به درمان بسیاری از مشکلات روانی نام برد. به خصوص در هنگام خودهیپنوتیزم، که شخص می تواند بوسیله تلقین تغییرات مثبتی را درخود پدید آورد. از جمله فواید دیگر آن می توان به تبدیل صفات بد به صفات خوب، آرامش درونی، رفع اضطراب و نگرانی، تقویت قوای جسمی و روانی بدن مثل حافظه و … اشاره کرد. با اجرای تکنیک های خود هیپنوتیزم، درخت خود باوری در فرد شکوفا شده و در سایه این خودباوری و اعتماد به نفس، فرد می تواند در جنبه های دیگر زندگی نیز به موفقیت برسد.