بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) در وال استریت در شهر نیویورک به تاریخ ۳ آگوست ۲۰۲۰.۰۹.۲۵
بانکها و مدیران صندوقهای مالی بزرگ حاضر در وال استریت، علیرغم افزایش تنشها میان پکن و واشنگتن حضور خود را در چین افزایش دادهاند.
شرکتهای مدیریت دارایی در ایالات متحده تلاش میکنند مشتریانی در خارج از این کشور پیدا کنند. بلکراک، بزرگترین شرکت در این حوزه توانسته موافقت پکن را برای تأسیس یک شرکت سرمایهگذاری مشترک با مشارکت بانک سازندگی چین و همچنین تِماسِک، صندوق سرمایهگذاری مستقلی در کشور سنگاپور بدست آورد. در همین راستا، ونگارد یک شرکت بزرگ مدیریت دارایی در ایالات متحده در ماه آگوست بیان کرد مقر اصلی خود در قاره آسیا را از هنگ کنگ به شانگهای منتقل خواهد کرد.
بانکهای امریکایی جیپی مورگان چیس و سیتی گروپ نیز از برنامههای خود برای تأسیس شعب مدیریت سرمایه در چین خبر دادهاند.
با توجه به گزارش مجله تجارت داخلی کایشین، بانک سرمایهگذاری گولدمن ساشز نیز قصد دارد مالکیت کامل سهام مشترکی که با مؤسسه اوراق بهادار چینی دارد را به دست آورد. در حال حاضر میزان این مالکیت ۵۱ است و به گفته افراد مطلع، این شرکت هدف خود را خریداری سهم شریک داخلی خود قرار داده است.
سایر بانکهای دارای سهام اکثریت (۵۱ درصد یا بیشتر) در مشارکت با شرکتهای چینی عبارتند از شرکت ژاپنی نامورا هولدینگ، شرکتهای سوییسی کردیت سوییس و UBS و همچنین شرکت آامریکایی مورگان استنلی.
اینگونه اقدامات شرکتهای مدیریت سرمایهگذاری در وال استریت در حالی به انجام میرسد که پکن به دنبال گشودن هرچه بیشتر درب بازارهای گسترده و بسیار محافظت شده خود در حوزه-های سرمایه و خدمات مالی است. پکن برای نخستین بار در سال ۲۰۱۷ اعلام کرد امکان دسترسی به سهام حداکثری از سوی مالکان خارجی در حوزهی خدمات مالی را صادر کرده و در ژوییه ۲۰۱۹ گفت تمامی محدودیتهای مربوط به مالکیت خارجی در زمینه کارگزاری، اوراق بهادار و شرکتهای بیمهای را تا سال ۲۰۲۰ برخواهد داشت.
بدین ترتیب بانکها و مؤسسات مدیریت سرمایهگذاری در وال استریت، حتی در میانه تنشهای سیاسی و تجاری فزاینده که پیش از برگزاری انتخاب ریاست جمهوری ایالات متحده وجود دارد، هرچه بیشتر به سمت بازارهای چین روی آوردهاند.
امسال دونالد ترامپ دستور به بررسی بیشتر روابط میان ایالات متحده و چین داده است. ایالات متحده تحریمهایی را برای شرکت هواوی و همچنین گروه دیگری از شرکتهای چینی که دارای روابط نظامی و دولتی هستند وضع و تلاش کرده خلاءهای قانونی پیرامون دسترسی شرکتهای چینی ذکر شده در بورسهای اوراق بهادار ایالات متحده را رفع و موانع مربوطه را افزایش دهد. چین در حوزههای مهمی همچون تجارت بینالملل، فناوری و ایدئولوژی به رقیبی قدرتمند برای ایالات متحده مبدل شده است.
سکوی خوشامدگویی
چرا چین دست به آزادسازی صنعت مالی خود زده است؟ نخستین دلیل، آغاز مرحله نخست معامله تجاری میان ایالات متحده و چین است که در ماه ژانویه منتشر شده. در یکی از بندهای این توافقنامه گفته شده چین باید کلیه محدودیتهای مرتبط با مالکیت تجاری در بورس اوراق بهادار، مؤسسات مدیریت دارایی و صنایع دیگر را برداشته و «موانع تبعیضآمیز» را رفع کند.
یکی از زمینههایی که دولت ترامپ بر پکن فشار وارد کرده، دسترسی به بازارهای متقابل است. دونالد ترامپ اخیراً بر نبود تعاملات رسانهای لازم تأکید کرده و فعالیتهای رسانههای چینی در ایالات متحده را با ممنوعیتهایی مواجه ساخته است. رسانههای چینی قادرند دیدگاههای خود را به شکل آزاد در ایالات متحده منتشر کنند اما رسانههای آمریکایی از این آزادی عمل در چین برخوردار نیستند.
چین همچنین نیازمند سرمایهگذاری خارجی برای حفظ اندوختههای دلاری خود است. شرکتهای چینی با بدهی تقریباً ۲ تریلیون دلاری مواجهند و در خدمات خود نیازمند دلار امریکا هستند. ضمناً طبق گزارش وال استریت ژورنال، اندوخته دلاری بانکهای چینی از سال ۲۰۱۹ رو به کاهش گذاشته است. اگرچه بانک مردمی چین مدعی شده ۳.۲ تریلیون دلار ذخیره ارزی دارد و در صورت نیاز قادر به مداخله در بازار خواهد بود، اما صحت این مدعا از سوی برخی پژوهشگران زیر سئوال رفته است.
ارزیابی ریسکها و منافع
برای شرکتهای فعال در وال استریت که به دنبال گسترش فعالیتهای خود در کشور چین هستند ریسکهای زیادی وجود خواهد داشت. یکی از نمونههای این مسئله مشکلاتی است که برای فروش محصولات شرکت بایت دنس در تیک تاک، به دلیل مداخله حزب کمونیست چین بوجود آمد. در نتیجه این مسئله چین از مالکیت تیک تاک عقب نشینی کرد و روند نابودی آن را (که توسط دولت ترامپ آغاز شده بود) سرعت بخشید. آیا سرمایهگذاران خارجی با مشاهده وضعیت شرکتهایی همچون سکویا کپیتال و KKR که با زیان مالی فزایندهای روبرو شدهاند، هنوز هم تمایل به سرمایهگذاری بر روی استارپهای دیگر چینی را خواهند داشت؟
فساد دیگر مشکل بالقوه دیگر در کشور چین است که بانکهای وال استریت پیشتر با آن روبرو شدهاند. در سال ۲۰۱۶ بانک جیپی مورگان به دلیل اجرای برنامهای با عنوان «پسران و دختران» که در آن به استخدام آشنایان مقامات حزب کمونیست به منظور دستیابی به فرصتهای تجاری برای شعب چینی خود میپرداخت، از سوی دولت ایالات متحده با جرایمی روبرو شد. جیپی مورگان و سایر بانکهای جهانی به صورت مستمر با چنین مشکلاتی در راستای جلب نظر مقامات محلی روبرو بودهاند. آیا شرکتهای مالی خارجی که شعب مختلفی را در این کشور در اختیار دارند میتوانند به صورت مؤثر و مناسب به پیشبرد اهداف خود بپردازند؟
از جمله نگرانیهای دیگر میتوان به مسائل زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیت اشاره کرد که اهمیت زیادی برای سرمایهگذاران خواهد داشت. مشتریان عمدهی یک بانک چینی عبارتند از شرکتهای چینی که بسیاری از آنها مشکوک به داشتن ساختارهای وابسته به حاکمیت هستند. تا جایی که از حزب کمونیست چین اطلاعات داریم – رژیمی با سوابق حقوق بشری وحشتناک – دسترسی به بازارهای جدید در ازای مشکلات و نگرانیهای فوقالذکر ارزش چندانی نخواهد داشت. به عنوان مثال میتوان به اتفاقات رخ داده برای انیمیشن جدید والت دیزنی با نام «مولان» اشاره کرد که به خوبی ریسکهای قابل توجه حضور در بازار چین برای اعتبار شرکتهای خارجی را نشان میدهد.
با فرض اینکه سرمایهگذاری مشترک در چین بتواند منافع زیادی را برای شرکتهای امریکایی در پی داشته باشد، اما بازگشت پول نقد برای شرکتهای چند ملیتی فعال در چین یک چالش بزرگ به شمار میآید. چین کنترل دقیقی بر سرمایههای خارجی دارد، بدین معنی که سرمایههای وارد و خارج شده از این کشور را تحت نظارت شدید قرار میدهد. شرکتها هنگام پرداخت سود سهام به شرکت اصلی با مشکلات مختلفی از جمله مشکلات مالیاتی مواجه میشوند. البته این مسئله با توجه به منابع حقوقی که در اختیار شرکتهای فعال در وال استریت است، هرچند پرهزینه، اما در نهایت قابل حل خواهد بود.
در نهایت حزب کمونیست چین میتواند قوانین موجود را در راستای محافظت از شرکتهای محلی فعال در بورس اوراق بهادار دچار تغییر کند.
پس مزایای سرمایهگذاری اینچنینی چیست؟ دستیابی به بخشی از صنعت خدمات مالی ۴۵ تریلیون دلاری در چین، و هزینههای مربوط به مدیریت دارایی و بدهی، مدیریت سرمایه، و مشاوره در زمینه استراتژیهای ادغام و اکتساب. وال استریت برای دستیابی سریع به سهم بازار مناسب، بر روی برند و تجربه گسترده خود حساب باز کرده است.
شرکتها دست به قماری بلندمدت زدهاند با این امید که رشد آتی این صنعت احتمالاً در شرق تجلی خواهد یافت و نه در غرب. و اگر حزب کمونیست روزی سقوط کند، این روند صرفاً تسریع خواهد شد و حتی برخی ریسکهای موجود نیز از بین خواهند رفت.
این استراتژی اگرچه اعتبار بالایی دارد، اما در عین حال با عدم قطعیت و ریسکهای زیادی در کوتاهمدت مواجه خواهد بود.
مطالب دیگر:
مقامات عالیرتبه آمریکا حزب کمونیست چین را محکوم میکنند، چراکه تهدیدی برای جهان آزاد محسوب میشود
ترامپ پس از تحصیل در «مدرسه کرونا»، قدرتمندتر از قبل باز خواهد گشت
پایان دادن به حزب کمونیست چین، باید هدف شماره یک آمریکا باشد
تحریف روایت انجیل در کتاب آموزشی چینی: مسیح یک زن را به سنگسار محکوم کرد