«زائو» به معنی تفاله حاصل از تولید شراب و «کانگ» به معنی سبوس یا پوست برنج، گندم و ارزن است. پس چرا مردان چینی همسران خود را به نام تفاله و سبوس این مواد بی ارزش مینامند؟
منشا این لغات در کتاب «بیوگرافی سانگ هانگ»، یکی از اسناد دربار سلسله هان در سالهای ۶- ۱۸۹ است.
سانگ هانگ در اوایل سلسله هان، در منطقهای نزدیک شهر چانگ آن (شیآن امروزی) و پایتخت این سلسله بزرگ شد. وی وزیر دولت امپراطور گوانگ وو بود.
در سال ۲۶، خواهر بزرگتر امپراطور، پرنسس هویانگ همسرش را از دست میدهد. وی تصمیم به ازدواج مجدد میگیرد و برای اولین بار سانگ را ملاقات میکند. از آنجاییکه که سانگ دارای فضایل اخلاقی بی نظیر و ظاهری عالی بود، هویانگ شیفته وی میشود.
پرنسس هویانگ از امپراطور خواست که نیت سانگ را محک بزند. در حالی که هویانگ در پشت پردهای پنهان میشود، امپراطور سانگ را احضار میکند.
امپراطور از سانگ پرسید: «میگویند زمانی که مردی ثروتمند میشود، باید دوستان جدید و همسری جدید بیابد. به نظرت این مرسوم است؟»
سانگ در پاسخ گفت: «من فقط شنیدهام که نباید دوستانی که در زمان فقر و سختی در کنار شما هستند را فراموش کنید. در واقع نمیتوان همسری «تفاله و سبوس» را که در زمان سختی با او میماند رها کرد.» او با این پاسخ درخواست ازدواج پرنسس را رد کرد.
امپراطور برگشت و به پرنسس گفت: «به هیچ وجه!»
از آن زمان مردان چینی از اصطلاح زن تفاله و سبوس برای ابراز عشق و علاقه به همسرانی که در زمان سختی و مشکلات همراه آنها بودهاند استفاده میکنند.»
سانگ یانگ مردی درستکار بود که به رک گویی در مقابل امپراطور شهرت داشت.
روزی سانگ در یک میهمانی متوجه شد که امپراطور محو تماشای طرحی از زیبارویان روی یک پرده شده است.
وی با لحنی معنیدار گفت: « مشکل میتوان فردی را پیدا کرد که در مقابل وسوسه شهوت خود را حفظ کرده باشد.»
امپراطور بلافاصله دستور برداشتن تصویر را صادر کرد و با لبخندی گفت: «در مورد فردی که پیرو درستکاری باشد و فقط نصیحت کند چطور؟»
سانگ در پاسخ گفت: « حضرت والا شما شخصیت شما رشد کرده و از این بابت بسیار خوشحالم.»