logo_eet

چرا مطالعه تاریخ توصیه می‌شود؟

این طرح موزائیکی اثر فردریک دیلمن است. تاریخ در مرکز آن قرار دارد و یک قلم و کتاب در دستانش دیده می‌شود. (Public domain)
این طرح موزائیکی اثر فردریک دیلمن است. تاریخ در مرکز آن قرار دارد و یک قلم و کتاب در دستانش دیده می‌شود. (Public domain)

یکی از چیزهایی که بزرگان به آن توصیه کرده‌اند، مطالعه تاریخ است. به هر حال، بشریت قدمت طولانی دارد. هزاران هزار سال تجربه در بطن زندگی بشر نهفته است. منطقی است که با مطالعه آن می‌توان خرد زیادی آموخت.

به عبارت دیگر، تاریخ نه تنها درس‌های عبرت‌آموز عرصه سیاست را نمایان می‌کند، بلکه شهروندان را از رویکردهای استبدادی نیز آگاه می‌نماید.

به طور خلاصه، بزرگان ما می‌دانستند که تنها در صورت آموختن دروس تاریخ می‌توانیم مردمی آزاد باشیم. گونه بشر، همزمان با تولد ما، پا به کره زمین نگذاشته و بعد از ما نیز به حیاتش ادامه خواهد داد.

نباید خود را محدود به خودمان کنیم. اما این دقیقاً همان کاری است که در مدارس و سیستم آموزشی کنونی انجام داده‌ایم. مطالعه و دستیابی به تمدن‌های بزرگ بشری هرگز آسان نبوده است. گذشتگان ما، یک عمر زندگی خود را صرف آن کردند – الان با چند کلیک می‌توانیم در اینترنت به جست‌وجو بپردازیم. ولی متاسفانه کودکان یاد نگرفته‌اند به داستان‌های تاریخی احترام بگذارند و علاقه‌ای به آنها نشان نمی‌دهند.

اگر می‌خواهیم ملت آزاده‌ای باقی بمانیم، فرهنگ مطالعه جدی، هوشیارانه و جذاب تاریخ را مجدداً باید به کلاس‌های درسمان انتقال دهیم. بگذارید فرزندانمان به مطالعات کلاسیک تمدن‌های بزرگی مثل ایران، یونان، روم، چین، قرون وسطا و غیره روی بیاورند. بگذارید آن‌ها با حس کردن تجربیات انسان‌هایی از زمان و مکانی متفاوت، در طبیعت انسان به تعمق بپردازند.

در طول این مسیر، آن‌ها فروتنی خواهند آموخت. یاد خواهند گرفت ایده‌های اخیر، تکراری از بدترین ایده‌ها هستند، چون قبلاً در بوته آزمایش قرار گرفته‌اند و ناکام مانده‌اند. آن‌ها با مطالعه تاریخ متوجه خواهند شد چه انسان‌های عوام‌فریبی در اطرافشان زیست می‌کنند، انسان‌هایی که می‌خواهند آنها را متقاعد کنند که با یک هم اندیشی ایدئولوژیک می‌توان مشکلات جهان را حل کرد. در این صورت، بچه‌ها همه چیز را زیر سوال خواهند برد و خواهند فهمید که با کنار رفتن همین افراد عوام‌فریب می‌توان به مدینه فاضله رسید. آن‌ها خواهند آموخت که برای مرزهای اخلاقی دلیلی وجود دارد و اگر مرزهای اخلاقی کنار گذاشته شوند، چه اتفاقی خواهد افتاد. مرزهای اخلاقی همان چیزهایی هستند که خیلی از مردم حتی به خودشان زحمت نمی‌دهند پی به ماهیت آنها ببرند و در نتیجه، عمق فاجعه را درک نخواهند کرد.

در نهایت، آن‌ها خواهند آموخت که ذات بشر در طی این هزاران سال، هیچ تغییری پیدا نکرده است.

درسهای عبرت‌ از تاریخ باعث روشن شدن موضوعات می‌شود. تاریخ، اساس ما را شکل می‌دهد. از همه مهم‌تر باعث فروتنی‌مان می‌شود. به همین خاطر، می‌تواند جلوی سقوط ناشی از مادر تمام بدبختی‌ها یعنی «غرور» را بگیرد.

این‌ها بخشی از ویژگی تاریخ است؛ همان تاریخی که بزرگان به ما توصیه کردند حتماً مورد مطالعه قرار دهیم. بقای ما بستگی به مطالعه تاریخ دارد.

مطالب دیگر:

داستان باستانی چینی: خربزه‌های طلایی

فالون دافا، مدیتیشنی که بیش از صد میلیون نفر آن را تمرین می‌کنند

تلاش یک گروه حقوقی برای پی بردن به ارتباطات دولت بایدن با شرکت‌های بیگ تک

 

 

اخبار مرتبط