تحقیقی جدید نشان میدهد که رژیم غذایی بر سلامت ذهنی و خلقی زنان تاثیر بیشتری دارد تا مردان
کارِن اِسپنسر، به دلایل زیادی احساس میکند مضطرب است. او زنی ۵۶ ساله است که مستقل و بهتنهایی زندگی میکند و تماموقت، مشغول به کار است. درضمن، مراقبت از نوهها و مادر هشتاد سالهاش نیز به عهده اوست.
کارن به نویسنده این مقاله میگوید، من به اضطراب دایمی عادت کرده بودم تا اینکه به دلیل برخی مشکلات در سلامتیام، چندین رژیم غذایی را امتحان کردم و نتیجه بیش از آن بود که انتظار داشتم!
او توضیح میدهد: «فقط پس از یک هفته تغذیه سالمتر، حس کردم پرانرژی شدهام و بهطرز جالبی بیشتر احساس شادی میکنم. مثل این بود که ناگهان با زدن کلیدی، اتاق تاریک ذهنم روشن شده بود. »
تحقیقات:
طی دهه اخیر، تحقیقات زیادی درباره ارتباط بین تغذیه و بیماریهای ذهنی انجام شده است.
برخی از این نتایج مطالعاتی به شرح زیرند:
کاهش میزان اضطراب در افرادی که پروبیوتیک مصرف میکنند، وجود ارتباطی بین الگوهای تغذیهای و افسردگی، و همچنین شیوع زیاد تشخیص سندروم نقص توجه «ADHA» و علایم آن در بچههایی که مقادیر زیادی شکر، فست فود و نوشیدنیهای گازدار مصرف میکنند.
جامعه پزشکی در حال گام برداشتن در مسیری است که شدت ارتباط بین تغذیه و سلامت ذهن را بررسی میکند. اگرچه برخی گزارشات جدید میگویند که پزشکان و متخصصان سلامت ذهن، احتمال چنین ارتباطی را در زنان قویتر میدانند.
چرا؟
زیرا تغذیه در زنان و مردان، به شیوهای متفاوت اثرگذار است.
تفاوت کمبودهای تغذیه روی مردان و زنان
لینا بِگدَش، استادیار مطالعات سلامت، اخیرا مطالعهای را سرپرستی کرد که طی آن ۵۶۳ عضو مورد مطالعه قرار گرفتند، تا تاثیر کمبودهای تغذیهای بر آنان بررسی شود.
آنها سه الگوی تغذیهای مختلف را روی اعضای شرکتکننده امتحان کردند: شامل رژیم غذایی ناسالم، نسبتا سالم، و سالم. نتایج نشان دادند برای مردانی با الگوی تغذیهای نسبتا سالم، در مقایسه با زنان همان گروه، مدت زمان بیشتری طول میکشد تا خستگی ذهنی را تجربه کنند.
درحالیکه زنان شرکتکننده، فقط وقتی در بهترین وضعیت سلامتی خود بودند که سالمترین تغذیه و سبک زندگی را داشتند.
این یافتهها با نتایج سایر مطالعات قبلی همسو بودند. بِگدش ضمن اشاره به این نکته توضیح میدهد که میزان ارتباط بین دو نیمکره مغز در زنان بیشتر است تا مردان؛ و این اتصالات مغزی نسبت به تغییرات هرروزه رژیم غذایی حساسترند. حالآنکه در مغز مردان، نواحی مرتبط با کنترل عواطف در بخشی قرار میگیرند که زمان بیشتری طول میکشد تا این تغییرات روی آن موثر باشند. به همین دلیل است که برای مردان در مقایسه با زنان، رژیمهای غذایی بر تغییرات خلقی تاثیر چندانی ندارند.
چه غذاهایی برای زنان بهتر هستند؟
تحقیقاتی که ارتباط بین خلقوخو و تغذیه را بررسی میکنند، تاکنون به این نتیجه رسیدند که بهتر است هرکسی ترکیب متنوعی از موادغذایی سالم را مصرف کرده و سبک زندگی فعالی داشته باشد. حالآنکه تحقیقات خانم بگدش درباره این بحث میکند که ممکن است نیاز باشد زنان توجه ویژهتری به این الگوی ارتباطی و نوع تغذیهشان داشته باشند.
او توضیح میدهد: «تنوع و تعادل در تغذیه مساله اصلی است، ورزش هم نقش ویژه خودش را دارد. اما گاهی افرادی که به من مراجعه میکنند از اختلالات ذهنی رنج میبرند، مثل: افسردگی، اضطراب، مشکلات عصبی مرتبط با تغییرفصل یا اختلالات دوقطبی. دراینصورت حتما روی تغذیه آنها، بخصوص اگر خانم باشند، توجه ویژهای دارم.»
در ادامه، ایشان از مواد مغذی نام میبرند که با سلامت مغز مرتبط هستند؛ و مصرف غذاهای حاوی این مواد را توصیه میکنند. برخی از این ترکیبات در زیر نام برده شدهاند:
اسیدهای چرب اُمگا-۳ : که در دانهها، ماهی و آجیل بیشتر یافت میشوند.
ویتامینهای گروه ب: که در گوشت، تخممرغ، سبزیجات برگسبز و غلات کامل وجود دارند.
سلنیوم: این ترکیب در موادغذایی مثل گردو، گوشت ماکیان (بوقلمون، غاز یا مرغ و خروس)، و جوز برزیل یافت میشود.
تریپتوفان: که در بوقلمون، گوشت گاو، سبزیجات برگسبز، و تخممرغ وجود دارد.
ایشان میزان « ویتامین د » مراجعین خود را نیز بررسی میکنند. چراکه تحقیقات نشان دادهاند بین کمبود این ویتامین و اختلالات خلقی ازجمله، افسردگی ارتباطی وجود دارد.
خانم بگدش امیدوار است تا تصحیح رژیم غذایی با این شیوه، آنقدر موثر باشد که حتی بتواند در نقش درمان کمکی در افراد مبتلا به اضطراب و افسردگی استفاده شود.
مطالب دیگر:
شبح کمونیسم در حال حکمرانی بر جهان ما، فصل ۴ : صدور انقلاب
دومین قرائت متن لایحه قاچاق اعضای بدن در پارلمان کانادا
خطرات بازیهای کامپیوتری روی سلامت چشم، بدن و رفتارهای اجتماعی کودکان