در سال ۱۹۸۷، دنگ شیائوپینگ، رهبر سابق چین گفت: «خاورمیانه نفت دارد، چین خاکهای کمیاب دارد.» ظاهراً حزب کمونیست چین از دهها سال قبل به اهمیت کنترل مواد اولیه پی برده بود. اقدامات چین چیزی فراتر از معدنکاری و استخراج است، بلکه میخواهد قدرت خود بر بازار جهانی مواد اولیه را حفظ کند که شامل تسلط بر فرآوری و گداخت نیز میشود. این راهبرد فرآوریمحور، به همراه انحصارهای دولتی و مقررات ضعیف زیستمحیطی، این امکان را برای چین فراهم آورده است که به بزرگترین تولیدکننده مواد اولیه ضروری جهان تبدیل شود.
چین بر ۲۱ منبع از ۳۵ منبعی که دولت ایالاتمتحده به عنوان مواد معدنی حیاتی شناسایی کرده است، تسلط دارد. این بدان معناست که چین بیشترین صادرات این مواد معدنی به ایالاتمتحده را بر عهده دارد، یا بزرگترین ذخایر جهانی آنها را دارد یا بزرگترین تولیدکنندهشان است.
یک مثال خوب از تسلط چین بر بخش مواد معدنی، سزیم است که تنها سه معدن در جهان دارد که هر سه تحت کنترل چین هستند. مثال دیگر آرسنیک است که برای تولید لوازم الکترونیکی لازم است و ایالات متحده ۹۱% آرسنیک مورد نیاز خود را از چین وارد میکند.
چین با تسلط بر فرآوری مواد اولیه و از طریق وامهای کمبهره بانکهای دولتی خود، میتواند رقبای خود را زیر پا بگذارد. ده تأمینکننده بزرگی که در خارج از چین قرار دارند، روی هم ۳۵% مواد اولیه جهان را تولید میکنند. در حالیکه چین به تنهایی ۴۵% تولید را برعهده دارد. در حالیکه، ایالاتمتحده تنها ۷% تولید دارد.
چین با تسلط بر مواد شیمیایی لازم برای ساخت باتری و همچنین تولید کاتد و آند، که واحدهای اصلی تشکیلدهنده باتریهای لیتیومیون هستند، بر تولید جهانی وسایل نقلیه الکتریکی حکمرانی میکند. سیمون مورس، مدیر عامل بنچمارک مینرال اینتلیجنس، تسلط مطلق چین بر روی این صنعت را «مسابقه جهانی تسلیحات باتری» میخواند. حزب کمونیست چین با تسلط بر پالایش فلزات، و همچنین تولید مواد شیمیایی باتری، زنجیره تأمین جهانی را محدود میکند. این امر توانایی تولید خودروهای برقی در جهان را محدود میکند.
با بررسی زنجیره تأمین جهان میتوان رد پای چین را در همه سطوح دید. در بالادست زنجیره تأمین، لیتیوم، کبالت، نیکل، گرافیت و منگنز از زمین استخراج میشوند. هانس گونتر هیلپرت، رئیس بخش تحقیقات آسیا در اندیشکده اسدبلیوپس آلمان، معتقد است چین بهطور راهبردی روی کنترل استخراج و فرآوری مواد معدنی کار کرده است. چین از طریق وامهای ابتکار یک کمربند، یک جاده و کمپینهای قدرت نرم در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین توانسته است نقش خود در مرحله استخراج زنجیره ارزش را پررنگتر کند. سطوح میانی زنجیره تأمین نیز شامل دو حوزه است که چین بر آنها تسلط دارد: پالایش و تولید مواد شیمیایی باتری و همچنین تولید کاتد و آند. پایین دست زنجیره تأمین شامل تولید سلولهای باتری لیتیومیون است که چین بزرگترین تولیدکننده آن در جهان محسوب میشود.
چین به تنهایی ۴۰% بازار جهانی مواد شیمیایی را در اختیار دارد. تنها ۲۳% از کل مواد اولیه باتری از خارج از چین تأمین میشود. در عین حال، ۸۰% مواد شیمیایی باتری در چین تولید میشوند. بهعلاوه، ۶۶% از تولید کاتد و آند جهان در دست چین است. در نتیجه، تعجبی ندارد که چین ۷۳% تولید سلولهای باتریهای لیتیومیون را به خود اختصاص داده است. از ۱۳۶ کارخانه تولید باتری لیتیومیون در جهان، ۱۰۱ کارخانه در چین قرار دارند.
پکن سرمایهگذاریهای زیادی در بخش پالایش کربنات و هیدروکسید لیتیوم، سولفات کبالت، منگنز و گرافیت کروی بدون روکش انجام داده است. این بدان معناست که مراحل مهم زنجیرههای تأمین جهان که با ارزش افزوده همراه هستند، به سمت چین جریان دارند.
بی توجهی حزب کمونیست چین به حقوق بشر و دموکراسی این امکان را برایش فراهم آورده که مواد خام را از مناطق دچار درگیری به دست آورد. در این مناطق، درآمد مواد اولیه غالباً به دست دیکتاتورهایی میرسد که پول آن را صرف خرید سلاح برای سرکوب مردم میکنند. بسیاری از کشورهایی که مواد اولیه دارند، در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین قرار دارند و دچار ناآرامیهای مدنی، فساد و فقدان دموکراسی هستند.
مطالب دیگر:
استدلال بایدن از آهستهتر شدن اشتغالزایی: «پیشرفت پیوسته و با ثبات»
رأی سنا به افزایش موقتی سقف بدهی؛ مجلس روز سهشنبه رأی میدهد
قانونگذاران بایدن را وادار به حمایت از تایوان در بحبوحه تجاوزهای رو به افزایش چین میکنند