هر از چند گاهی خبر تیر اندازی بین افراد جوان و اعضای گنگهای مختلف را میشنویم. در چند سال گذشته خبرهای ناخوشایندی از کشته شدن چندین تن جوان ایرانی در ارتباط با مسائل “گَنگ” داشتهایم. این خبرها به طور مرتب در مطبوعات کانادایی درج می شوند و دیدن اسم جوانان ایرانی به نام خلاف کار و یا قربانی تیراندازی، برای جامعه ایرانی و خانوادههای عزیز ایرانی ما تکان دهنده و نگران کننده است. پرسش این است که این چه جریانی است که فرزندان مرز و بوم ما را به طرف این نوع کارهای خلاف و با عاقبت معلوم می کشاند؟
آیا ارتباط با گروههای خلافکار فقط به دلیل وسوسه پولدار شدن آسان است و یا دلایل دیگری برای این گونه رفتارها وجود دارد که از چشم ما پنهان است؟. با توجه به این نکته که تعداد جوانانی که به سوئ این گروهها روی می آورند، کم نیستند شاید لازم باشد که مفاهیمی را که در ارتباط با گرایش جوانان به گنگ و یا گروه های خلاف می باشند، مطرح نماییم تا در جهت پیشگیری این مشکل کمک نماید.
گَنگ یا یک گروه، متشکل از ۳ یا تعداد بیشتری از افرادی است که با هدف، نقشه، و برنامه ای مشترک برای اندوختن سرمایه از طریق کارهای غیر قانونی و با استفاده از خشونت، تشکیل می گردد و اعضای گَنگ خود را از طریق نام مشترک، سمبل یا نشانه منحصر به فرد، رنگ یا نشانه ای خاص، لباس با مارک مشخصی، و یا آرمهای حک شده بر روی بدن معروف به تاتو، شناسایی و معرفی می نمایند.
اکثر اعضای گَنگها، پسران جوان هستند و بیشتر آنها زیر سنّ ۱۸ سال جذب این گروهها می شوند. افراد گَنگ، از طبقات اجتماعی مختلف، رنگ، نژاد، و یا اقلیات قومی و مذهبی مختلف میآیند. طبقه بندی کردن یک گَنگ و تشکیلات آن را می توان بر روی یک خط افقی در نظر گرفت، که نهایت این خط، گَنگ خلاف کار و خشن میباشد، در وسط این خط، گَنگهای در حد متوسط، و کوچکترین آنها در آن سر این منتهی، گَنگهای خیابانی می باشند.
در مورد نحوه ورود به “گَنگ” باید گفت، که این گروهها امید به پولدار شدن سریع، قدرت داشتن، یافتن هویت، و در راس خط هیجان زندگی کردن را به اعضائ خود نوید می دهند. برای ما کاملا مشخص نیست که این ارتباط و جذب شدن چگونه صورت میگیرد، ولی هر چه هست، آرزوی بلند پروازی و تجربه روش زندگی مانند فیلمهای هالیوود، آن چیزی است که برای جوانی که اعتماد به نفس خویش را در موفقیت مالی میبیند، جاذبه خاصی دارد.
جذب شدن جوانان به گَنگ در شرایطی صورت میگیرد که آنان همیشه متاثر از روابط و ضوابط بسیار پیچیده، رو به سوئ آرزوهای غیر واقعی می آورند، از مجموعه دلایل و یا عوامل پایهای آن می توان به این موارد اشاره نمود: سرخوردگی، آسیبهای روحی متاثر از رفتارهای والدین خشن، نداشتن توانایی مکالمه سالم، نداشتن اعتماد به نفس، و افسردگی. عدم درک سلامت روانی و احساسی – عاطفی جوانان و عدم آگاهی به توانایی هایشان برای رودر روئی با مشکلات مهاجرت، زندگی، درگیریهای عاطفی، باعث می شوند خانوادهها قادر به درک این معضل و ریشههای بنیادی آن نباشند. اعتماد به نفس کاذبی که بسیار از خانوادههای ما درگیر آن هستند در این قالب می گنجد، اگر شکست بخورم بی مقدارم. آرزوهای برآورده نشدهای که در بدو مهاجرت پر رنگ بوده اند، گاهی در این “رنگ باختگی موفقیت” تاثیر میگذرند. سر درگمی خانوادهها برای کمک به مشکلات عاطفی و روحی جوانان، از طرفی گذاشتن انگشت اتهام به جوانی که در هر شرایطی قادر به برآوردن توقعات خانواده نیست، همه معضلهای بعدی را می سازند. اگر توقع خانواده این است که جوان شان، خوب و حرف گوش کن، سربزیر و دانشگاه برو، تحصیلات بالا، و با درآمد خوب و کار در موقعیت های بالا، باشد، و جوان هم در بحرانهای رشد فردی و اجتماعی خود غوطه ور و سرگردان به دنبال راه فرار از همه فشارهای زندگی میباشد، امکان بروز فاجعه اجتناب نا پذیر است. حال این فاجعه همیشه به شکل شرکت در مسیرهای خطرناک مثل ورود به گَنگ و یا کشیده شدن به راههای خلاف قانون، انجام نمی گیرد و می تواند در اشکال مختلف نمایان شود.
گاهی فرد جوان نیازمند پول، قدرت، حساب شدن، و به جایی رسیدن، وارد این گروهها شده به امید اینکه پس از چند معامله و به حساب خویش “پولدار شدن” از این ماجرا بیرون آماده و زندگی خود را ادامه می دهد. ولی همانگونه که می بینیم بیرون آمدن از این گروهها بسیار دشوار بوده و گاهی به قیمت جان فرد تمام می شود.
در برخی از خانواده ها، جوان ایرانی که از داشتن پدری راهنما با توجه به شرایط مهاجرت محروم می شود، گاهی راهی جز این نمیبیند که خود امور خانواده را بدست گیرد. در این میان ارتباط با یک نوع از “گَنگ” که احساس تعلق و بودن در یک خانواده را در اول کار شاید، القا میکند، برای یک جوان که بدنبال راه برون رفت از مشکلات اقتصادی و احساسی در خانواده میباشد، بیشتر از همیشه چشم گیر می شود. با توجه به در هم ریختگی نظام اجتماعی، جوانان ایرانی که بدون حمایت می ماند، در خطر بیشتری برای ورود به گروههایی هستند که پولدار شدن و روش زندگی خاصی را تبلیغ می کنند. افزایش آگاهی در مورد مسائل جوانان به درمان معضل اجتماعی ورود به گَنگ می تواند کمک کند. از این رو، اگر احساس خطر میکنید، کمک بگیرید و با بحث در مورد این مسائل، راههای جلوگیری را به گوش دیگران برسانید.
پوران پوراقبال؛ جامعه شناس، روانشناس و مشاور خانواده