مایکل سِکورا، مدیر مؤسس پروژه سقراط در زمان ریاست جمهوری ریگان، معتقد است که تغییرات راهبردی در توسعه فناوری آمریکا راه را برای ظهور چین در این زمینه هموار کرده است.
سکورا در برنامه «چین زیر ذرهبین» از شبکه خبری انتیدی که رسانه خواهر اپکتایمز محسوب میشود، عنوان کرد: «چین سریعتر از هر کشور دیگری در تاریخ بشریت به یک ابرقدرت تبدیل شده است. و اینگونه نبوده است که ایالات متحده وظیفهشناسانه به آن کمک کند. اما … ایالات متحده از برنامهریزی فناوریمحور به برنامهریزی داراییمحور روی آورد و این تغییر موضع بود که راه را برای چین باز کرد تا شتاب تندی بگیرد.»
«چین متوجه شد [و] از آن بهره گرفت تا آمریکا را در احساس امنیت کاذب فرو برد. و اساساً، درها به روی چین باز بودند که از فناوری ایالات متحده و سراسر جهان بهره بگیرد.»
او در ادامه تفاوتهای این دو رویکرد برنامهریزی را تشریح کرد.
سکورا گفت: «تفاوت اینجا است که در برنامهریزی داراییمحور، مبنای همه تصمیمگیریها، بهینهسازی سرمایهها و غیره، به حداکثر رساندن سوددهی است.»
«و بنیاد برنامهریزی فناوریمحور بر بهرهگیری هر چه کارآمدتر از فناوری، در مقایسه با رقبا بنا شده است تا بتوان به مزیت رقابتی واقعی دست یافت که پس از آن، برای منابع مالی، نیروی انسانی و منابع طبیعی تعیین تکلیف میکند.»
سکورا در ادامه، معایب برنامهریزی داراییمحور را برشمرد.
«بنابراین… فقط به دنبال بهینه کردن پول هستیم که در واقع، مزیت رقابتیتان را کاهش میدهد. اما اگر با معیارهای مالی اندازهگیری کنید، به نظر میرسد که مزیت رقابتیتان در حال افزایش است.»
این در حالی است که کشورهایی مانند روسیه و چین که برنامهریزی فناوریمحور را در پیش گرفتهاند و بهطور ماهرانه روی فناوری مانور میدادند.
«بنابراین… وقتی به روسیه نگاه کردیم، به ژاپن نگاه کردیم که چگونه برنامهریزی فناوریمحور خود را پیش میبرند، دیدیم که بهطور قابل توجهتری اصلاح شدند. آنها کل فرآیند را به طور قابل توجهی پیش برده بودند.»
پروژه سقراط
او به پروژه سقراط اشاره میکند که برنامهای طبقهبندیشده تحت نظر آژانس اطلاعات دفاعی ایالات متحده است که وی در سال ۱۹۸۳ در دولت ریگان تأسیس کرد.
به گفته سکورا، پروژه یک مأموریتی دولایه داشت.
لایه اول شامل استفاده از همه منابع اطلاعاتی و سایر دادهها برای تعیین علت واقعی سقوط اقتصادی و نظامی ایالات متحده بود که این افسر اطلاعاتی دلیلش را بهرهگیری از برنامههای مالیمحور میداند.
او گفت: «بخش دوم مأموریت ما تعیین چگونگی معکوس کردن سقوط اقتصادی و نظامی ایالات متحده بود.»
سرانجام گروه او به این نتیجه رسید که تنها راه بازگرداندن کشور به مسیر اصلی «برگرداندن آن به برنامهریزی فناوریمحور است.»
سکورا گفت: «بنابراین در برنامهریزی سقراط، توانایی بهرهداری از فناوری را با سرعت، کارایی و چابکی بیسابقهای فراهم آوردیم که پس از آن، به سمت توسعه دستیابی و استفاده [از فناوری] حرکت میکند. خیلی طولانی بود، اما این پروژه سقراط بود. و ما در حال حاضر به دنبال پیادهسازی مجدد آن در کشور هستیم.»
«بنابراین میدانستیم اگر بخواهیم سلامت اقتصادی و ذهنیت نظامی ایالات متحده را کاملاً بازسازی کنیم تا ابرقدرت بودن آن در طی نسلهای آینده تضمین شود، باید بسیار فراتر از چیزی برویم که شوروی انجام میدهد.»
سکورا میگوید موفقیت این پروژه بعدها به عنوان یکی از ابزارهای چانه زنی با میخائیل گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی، به کار گرفته شد.
او میگوید: «چون شوروی آنچه را که در جنگ ستارگان [و] برخی مناطق دیگر انجام داده بودیم، دیده بود و بعدتر دیدند که در سرتاسر کشور و زمینههای اقتصادی و نظامی به کار گرفته شد. این بدان معنا بود که میتوانستیم اقتصاد شوروی را به میل خود کاملاً نابود کنیم.»
عقب راندن تهدید چین
سکورا معتقد است تنها راه مقابله با تهدید چین در دستیابی به فناوری ایالات متحده، پرداختن به راهبرد فناوری آنان است.
از این طریق، آمریکا میتواند تشخیص دهد که «در کجاها به دنبال ایجاد مزیت رقابتی هستند و چگونه میخواهند لبه رقابتی تحقق فناوری را ایجاد کنند و روی آن مانور دهند.»
او میگوید این کمکمان میکند از اهمیت دستیابی به آن فناوری مطلع شویم و دقیقاً از اهداف آنها و جاهایی که میخواهند بعد از آن بروند، پردهبرداری کنیم.
سکورا گفت: «[سپس] واقعاً میتوانیم ابتکار عمل را از آنان بگیریم و ماهرانه در آن فناوری از آنان پیشی بگیریم.»
مطالب دیگر:
تداوم اعتراضات مردمی در ایران؛ رئیسی از سرکوب معترضان دفاع کرد
رهبر چین بعد از نزدیک به دو هفته غیبت در انظار عمومی ظاهر شد
لغو گسترده پروازها در چین به گمانه زنیها درباره آشفتگی سیاسی در حزب کمونیست چین دامن زد