بسیاری از پدر و مادرها به فرزندی که با آنها همیشه همراه است و گوش به حرفشان است، ممکن است بیشتر توجه کنند و با او مهربانتر باشند. به این شکل بین بچهها در میزان توجه و محبت، تفاوتی ایجاد خواهد شد که در نتیجه موجب خشم و حسادت دیگر بچههای خانواده میشود.
ورا رابی، نویسنده کتاب «آنها تو را دوست دارند نه من را»، میگوید برای والدین خیلی سخت است که بپذیرند که علاقه آنها بین بچهها برابر نیست، درحالی که معمولا این طور میشود و این مساله در موفقیت و شادمانی آینده بچهها بسیار نقش دارد. مطالعات رابی، نشان داد که دردانه بودن یا برعکس، عزیز نبودن بچهای میتواند موقعیت او را در زندگی آیندهاش تعیین کند. وی پس از سالها پژوهش ومطالعات زیاد بر روی خانوادهها، توانست شواهد زیادی جمع آوری کند که مبنای تئوری وی به نام دولف شد که «نوعی تقسیم عشق والدین در خانواده است». او امیدوار است که مطالعاتش کمک کند تا برخی از تصورات اشتباه رایج در مورد فرزندپروری کاهش پیدا کند، از جمله اینکه بچه اول یا آخر شیرینتر و عزیزترین است.
تئوری اهمیت ترتیب تولد از آنجا آمد که زندگی نامه بیشترین افراد معروف، مخترعین، فیلسوفان و هنرمندان و حتی مبلغان مذهبی و دیگر افراد تاثیرگذار در جامعه، نشان داد که آنان اولین فرزند خانواده بودند. اما به گفته رابی، احتمال اینکه فرزند اول مورد علاقه ویژه (عزیزدردانه) خانواده باشد ۵۰-۵۰ است.
اما سوالی که مطرح میشود این است که آیا واقعا اهمیت دارد چه کسی عزیزدردانه مادر باشد؟ رابی جواب میدهد: «قطعا». اثر آن میتواند خودش را در رقابت یا همکاری میان بچهها نشان دهد که با هم تفاوت دارند. در خانوادههای پرجمعیت معمولا این رقابتها برای نزدیکتر شدن به والدین و دردانه و عزیز شدن بین بچههایی که از نظر سنی به هم نزدیک هستند، اتفاق میافتد. مثلا بین دو تا بزرگترها و بین دو تا کوچکترها و والدین بیشتر تمایل به توجه مثبت کردن به بچههایی دارند که شیرینتر بوده و همه چیز را راحتتر میگیرند، بیشتر حرف گوش میدهند و شخصیت سازگارتری دارند؛ از این رو به بچههایی که ویژگی پذیرنده و آرام و خوشایندی دارند بیشتر تمایل و توجه و عشق نشان میدهند. البته ممکن است این توجه بین پدر و مادر یکسان نباشد و یکی از آنان توجه بیشتر و دیگری توجه کمتری از خود نشان دهد و هر کدام به فرزندی بیشتر توجه کنند که به خود آنان نزدیکی و پذیرندگی بیشتری نشان داده باشد.
از نظر رابی، وقتی والدین به یکی از بچهها عشق و توجه بیشتری نشان میدهند، درواقع کودک محروم از این توجه ویژه، یک احساس تهدید را تجربه میکند و تصور میکند بتدریج این عشق را از طرف والدین از دست میدهد. این مساله در کودک احساس خشمی ایجاد میکند که رفته رفته در شخصیت و رفتار او اثر میگذارد و این تفاوت بین شخصیت این دو کودک، یعنی کودکی که الان خشم دارد نسبت به کودکی که عشق دریافت میکند، زیاد میشود. کودک تصور میکند برای زنده ماندن باید عشق دریافت کند پس نسبت به آن کسی که این عشق را بیشتر دریافت میکند ممکن است متنفر شود.
از طرفی دیگر، عزیزدردانه بودن یک کودک موجب میشود تا وی ویژگی مهربانی، آرام و ملایم بودن و براحتی عصبانی نشدن وی تشویق و تقویت شود و جزئی از شخصیت وی شود. وی احتمالا در آینده در عرصههای مختلف زندگی اجتماعی و احساس رضایت از زندگی، موفقتر عمل میکند. اما از طرف دیگر، این خصوصیات، احتمال رقابتهای فردی و بین فردی را کاهش میدهد چرا که آنها علاقه کمتری به رقابت دارند و این مساله شاید بر روی موفقیتهای مالی وی اثر بگذارد. آنان تبدیل به انسانهای خوشبختی میشوند که در رابطه با پول، شغل و یا آیندهشان کمتر دغدغه دارند، ولی در مورد کودکی که محروم از این توجه ویژه بوده است و در ذهن رقابت و آرزوهایی پرورش داده است، امکان رقابتجویی و برنده شدن در رقابت های اجتماعی بیشتر است.
از آنجایی که کودکان بازتابی از والدین خود هستند، اگر کودک محروم از توجه ویژه، که الان بزرگ شده و موفقیت اجتماعی بدست آورده است، ناگهان توجه ویژه افراط گونه از والدین خود دریافت کند، موجب میشود آن کودک عزیزدردانه دچار افسردگی و گیجی شده و آسیب ببیند. از این رو، وقتی دورهمیهای فامیلی پیش میآید و می بینید والدین شما به یکی از بچهها بیشتر توجه و عشق نشان میدهند، اگر بدرون خود بروید میبینید احساساتی همچون خشم، افسردگی و اضطراب دارید؛ احساساتی که باید درمان بشوند.
در جایگاه پدر و مادر، وقتی که یک دورهمی خانوادگی میگذارید دقت کنید ببینید که شما چه ترجیحاتی دارید؛ اگر شما در یکی از بچهها نسبت به دیگری نقاط خوب بیشتری میبینید، خودتان را سرزنش نکنید، این مساله عمومیت دارد.
با یک نگاه صادقانه به این گونه خانوادهها مشاوران و روانشناسان براحتی میتوانند برای ایجاد تعادل نکاتی را پیشنهاد کنند تا کودکی که دردانه است تشویق شود تا جسورتر شود و کودکی که محروم و خشمگین است، بتواند مهربانتر شود. سرانجام، در مقام پدر و مادر، میتوانید از راه رقابت با یکدیگر برای محبت فرزندان خود آگاه شوید. در این فرآیند، ما نه تنها بزرگسالان شادتر و سالم تری پرورش خواهیم داد، بلکه به جای دورهمیهای پرتنش، که گاهی فقط منتظر تمام شدنش هستیم، در آینده جمع شدنهای فامیلی شادتری برگزار کنیم.
مطالب دیگر:
مادری که تمام خانوادهاش را در آزار و شکنجه فالون گونگ به دست رژیم چین از دست میدهد
داستانی از چین باستان: ژنرال وفادار یوئه فِی
چگونه با والدین خود درباره سالخوردگی و مسائل مالی صحبت کنیم – قسمت دوم