نویسنده: دایانا چنگ
دونالد ترامپ، در سخنرانی ۱۸ نوامبر در شهر فورت داج، آیووا، شی جین پینگ، رهبر حزب کمونیست چین را با عناوینی چون «قوی»، «باهوش» و «نیرومند» تحسین کرد.
رئیس جمهور سابق آمریکا این عبارات را در مقایسه رهبر حزب کمونیست چین با جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا به کار برد.
ترامپ گفت: «بایدن با مردی صحبت کرد که شبیه یک تکه گرانیت است، درست است، او مانند گرانیت قوی است، او قوی است، او را به خوبی میشناسم – رئیسجمهور شیِ چین. و او آنجا استوار است، میدانید که او فردی قدرتمند است.»
«رسانهها دوست ندارند وقتی من چیزهای خوب [دربارهاش] میگویم، اما چه بگویم، او ۱.۴ میلیارد نفر را در مشت آهنین خود دارد که میگویند: «وای، [ترامپ] در مورد او چیزهای خوبی گفته است. [شی] آدم بسیار باهوشی است.»
این اظهارات نه تنها نادرست است، بلکه موقعیت استثنایی دونالد ترامپ را به خطر میاندازد و او ممکن است حمایت آسیایی-آمریکاییها را از دست بدهد.
چه شخص شی را دوست داشته باشید یا نه، او رهبر حزب کمونیست چین، آخرین و بزرگترین رژیم باقیمانده کمونیستی است. تحت حاکمیت کمونیسم، بیش از ۸۰ میلیون چینی بیگناه کشته شدهاند که رقمی بسیار بیشتر از تلفات همه جنگهای قرن گذشته است و حزب کمونیست چین هنوز هم از کشتن شهروندان خود دست برنداشته است.
شی سالها این فرصت را داشته است که چین را از یک سیستم کمونیستی به یک سیستم دموکراتیک تغییر دهد. شاید به آن فکر کرده است، اما تا به امروز نتوانسته است این کار را انجام دهد. در عوض، او از حزب برای تحکیم بیشتر قدرت خود استفاده کرده است. در سالهای اخیر، او کتابهایی در حمایت از رهبری کمونیستی منتشر کرده است و تمام کشور را وادار به خواندن کتابهایش کرده است، همان کاری که مائو با کتاب قرمز کوچکش انجام داد.
تحت حکومت شی، شهروندان بیگناه چینی از جمله تمرینکنندگان فالون گونگ، مسیحیان و مخالفان سیاسی همچنان زندانی میشوند و بسیاری از آنها تا حد مرگ شکنجه میشوند. در ماه سپتامبر، یک زن ۸۷ ساله به دلیل اینکه دست از تمرین فالون گونگ بر نداشت به سه سال زندان محکوم شد.
تا کنون اولویت اصلی شی ثبات حزب کمونیست بوده است، نه ثبات اقتصاد یا زندگی روزمره مردم چین. رژیم از ترس از دست دادن قدرت، اقدام به سرکوب شرکتهای خصوصی، سلب ثروت صاحبان مشاغل، و حبس اینفلوئنسرهایی کرده که از پیروی از خط مشی حزب کمونیست چین امتناع میکنند. علاوه بر این، با سیاستهای سختگیرانه قرنطینه خود در طول همه گیری کرونا، موتور اقتصادی خود را از بین برده است.
اکثر چینیها شی را برعکس «هوشمند» و «قوی» میدانند.
در حال حاضر در چین، نیمی از شهروندان کمتر از ۱۰۰۰ یوان (حدود ۱۵۰ دلار) در ماه درآمد دارند. گروه کوچکی از مردم که پول زیادی به دست میآورند سعی میکنند ثروت خود را از طریق بانکهای زیرزمینی به خارج از چین منتقل کنند. سرمایهگذاریهای خارجی در حال فرار از بازار چین هستند. کسی تحت حاکمیت حزب کمونیست چین امنیت ندارد.
از دیدگاه چینیها شی چگونه فردی است؟ چینیها شی را «شتابدهنده» مینامند – شتابدهنده در نزول اقتصاد، شتابدهنده در بسته شدن دوباره دربهای چین به روی دنیا و شتابدهندهای که حزب کمونیست چین را به سمت نابودی نهاییاش هدایت میکند.
کمونیستها همیشه آزادی را یک تهدید میدانستند، ایده آزادی مستقیماً با دیکتاتوری رژیم در تعارض است. ایدئولوژی کمونیستی همیشه به سنت و اخلاق انسانی به عنوان یک تهدید نگاه کرده است، زیرا ایدئولوژی کمونیستی عمیقا از انسانیت بیزار است.
حزب کمونیست چین همواره آمریکا را بزرگترین دشمن خود انگاشته و همواره این کشور پرچمدار جهان آزاد را یک تهدید دانسته است. در ۳۰ سال گذشته، در نتیجه روابط تجاری خود با غرب، چین پول زیادی به دست آورده و سعی کرده بدون تغییر در سیستم خود ، تکنولوژی و سیستم نظامی آمریکا را تقلید کند. درواقع از سیستم تجارت آزاد برای افزایش عمر حکومت کمونیستی خود استفاده کرده است.
رهبر سابق حزب کمونیست چین، دنگ شیائوپینگ متوجه شد که کشورهایی که با آمریکا دوست شدند همگی ثروتمند شدند. سفر دنگ به آمریکا در سال ۱۹۷۹ و استراتژی رژیم برای نزدیک شدن به ایالات متحده و دور شدن از اتحاد جماهیر شوروی، چین را از فروپاشی اقتصادی پس از انقلاب فرهنگی آن دهه ۶۰ و ۷۰ نجات داد.
با سفر اخیر شی، یک بار دیگر، حزب کمونیست چین در تلاش است تا اقتصاد خود را از سقوط آزاد نجات دهد. شی امیدوار است با انجام معاملات با ایالات متحده، جلوی زوال اقتصادی چین را بگیرد و موقعیت خود را تثبیت کند.
اما او با یک بحران داخلی مواجه است. درگیریهای سیاسی شدید است. اخیراً مقامات عالی رتبه نظامی برکنار شدهاند. شی بیوقفه مخالفان خود را پاکسازی میکند.
با نزول اخیر وضعیت اقتصادی چین، اعتراضات مردمی علیه شی در حال افزایش است. در جریان اجلاس اخیر همکاری اقتصادی آسیا-اقیانوسیه، برای اولین بار در یک مقیاس بزرگ، بسیاری از سازمانهای چینی بنرهایی با شعارهایی مانند «حزب کمونیست چین، کناره گیری کن» و «شی جین پینگ کنارهگیری کن.» برافراشتند. اینها نه تنها ناراضیان چینی خارج از کشور، بلکه نماینده افرادی در داخل چین بودند که ازآنها خواستند تا صدایشان را به گوش حزب کمونیست چین و دنیا برسانند.
زمانی که دونالد ترامپ روی کار بود، با شی دوست به نظر میرسید. بسیاری از مردم تصور میکردند که این بخشی از استراتژیاش و مهارتهای معروف مذاکرهاش است.
ترامپ، رئیس جمهور پیشین، با تغییر تمرکز آمریکا از خاورمیانه به سوی چین، کمک بزرگی به آمریکا کرد. بله، در آن مقطع، اگر آمریکا همچنان حواسش به خاورمیانه بود و به حزب کمونیست چین وقت بیشتری میداد، حزب نه تنها به پایگاه تولیدی آمریکا، بلکه به پایه فناوری آن نیز ضربه شدیدی میزد.
پرزیدنت ترامپ در برخورد با چین بر این باور بود که یک توافق تجاری خوب وضعیت را تغییر میدهد. اما کمونیسم و رژیمهای آن بر اساس دروغ ساخته شدهاند و بر دروغ استوار میشوند. کمونیستها هرگز به هیچ وعدهای عمل نمیکنند و از هیچ توافقی پیروی نمیکنند. کمونیستها خشن هستند زیرا از شیطانی پیروی میکنند که سعی در نابودی بشریت دارد.
درک تهدید رژیم چین فقط از منظر اقتصادی کافی نیست. برای درک واقعی تهدید حزب کمونیست چین، درک شبح کمونیستی، عمق فریب آن و خطری که برای کل بشریت ایجاد میکند ضروری است.
برای یک نامزد ریاست جمهوری ایالات متحده، یعنی جایگاهی که جهان را رهبری میکند، خطرناک است که درک روشنی از کمونیسم در چین نداشته باشد. پرزیدنت ترامپ در خطر از دست دادن حمایت و آرای چینی-آمریکاییها و همچنین کسانی است که به دنبال یک رهبر قدرتمند آمریکایی هستند.
دایانا چنگ، نویسنده و تحلیلگر روابط چین و آمریکا است.
نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات اپک تایمز نیست.