صدها تظاهرکننده در چهار قاره دنیا در پایتختها و شهرهای بزرگ کشورهای محل سکونتشان گردهم آمدند تا از دادگاه بینالمللی کیفری بخواهند که درباره «نسلکشی هزارهها» تحقیق کند.
این اعتراضات در پایتختها و شهرهای بزرگ کشورهای آمریکا، کانادا، برزیل، فرانسه، ایتالیا، آلمان، نروژ، سوئد، اسپانیا، پرتغال، یونان، استرالیا، پاکستان و اندونزی در روز یکشنبه، بیستویکم ژانویه برگزار شد.
در قطعنامه این تظاهراتها با اشاره به کشتار، «سیاست کوچ اجباری و غصب زمین هزارهها» آمده است که نسلکشی هزارهها توسط عبدالرحمان در پایان قرن نوزدهم آغاز شد و با به قدرت رسیدن دوباره طالبان تداوم پیدا کرده است و اکنون این گروه قومی بار دیگر از ارگانهای دولتی و نظامی به صورت کامل حذف شدهاند.
در گزارش تازه دفتر هیئت نمایندگی سازمان ملل در افغانستان یا یوناما آمده است که در ماههای اکتبر و نوامبر چند حمله انتحاری در مناطقی که گروه قومی هزارهها زندگی میکنند، صورت گرفته است. این حملهها شامل حملات انتحاری به باشگاه ورزشی، ملیبس/اتوبوس در مناطق غرب کابل، حمله به مسجد شیعیان در شهر پلخمری در شمال افغانستان و تیراندازی به یک اتوبوس در هرات بوده است.
این قطعنامه افزوده است که «گزارشهای تکان دهندهای مبنی بر انتقال دختران هزاره به مکانهای نامعلوم توسط طالبان و رفتارها و سواستفادههای غیرانسانی، خشونتهای روحی و شکنجههای جسمی قرون وسطایی وجود دارد.»
سمیرا کریمیار از برگزار کنندگان تظاهرات در لیسبون، پایتخت پرتغال به اپک تایمز میگوید که او و دیگر پناهجویان افغانستانی مقیم پرتغال همزمان با تظاهرات پناهجویان افغانستان در کشورهای چهار قاره به خیابانهای اصلی شهرهایشان گرد هم جمع شدهاند؛ چون دیگر نمیتوان در مقابل جنایات طالبان سکوت کرد. آنها به خیابان آمدهاند تا به سازمان ملل و دیگر دولتهای غربی بگویند که طالبان تغییری نکردهاند و آنها به نسلکشی هزارهها و سرکوب زنان و دختران ادامه خواهند داد.

او میافزاید که دختر خالهها و دخترعمههای او هنوز در افغانستان زندگی میکنند، آنها نمیتوانند به مکتب (مدرسه) بروند و بدون حضور یک محرم مرد حتی نمیتوانند برای درمان به بیمارستان بروند. وقتی زنان و دختران در افغانستان توسط طالبان سرکوب و محدود میشوند، مثل این است که اعضای خانواده او در معرض این آزار و سرکوب هستند.
زکی رسا یکی از برگزارکنندگان این تظاهرات میگوید که گزارشها از افغانستان بسیار تکاندهنده است. طالبان دختران را اختطاف (ربودن) کردهاند. تعدادی از زنان شوهردار را به بهانه حجاب با خود بردهاند. گزارشهای تجاوز به دختران در بازداشتگاههای طالبان منتشر شده است. در چنین شرایطی خانوادهها نیز نمیخواهند به دختران قربانی کمکی کنند. بعد از آغاز کارزار بازداشت دختران توسط طالبان، خانوادهها از نظر روانی آشفته و سردرگم هستند.
او میافزاید: «ما آمدهایم که صدای دادخواهی دختران و خانوادههایشان را فریاد بزنیم؛ چون آنها این امکان را ندارند که با وجود سرکوب طالبان اعتراض کنند.»

زنان سیاهپوش همکار با طالبان
شکوفه، نام مستعار از ساکنان غرب کابل به شرط محفوظ ماندن نامش میگوید: «وضعیت امنیتی در کابل بخصوص در منطقه برچی (غرب کابل) از دو هفته پیش تاکنون بسیار نگران کننده است. موردی را که میخواهم بگویم، خودم شاهد بودم.
«یک روز طرف کورس (آموزشگاه زبان) میرفتم، نزدیک کورس زبان انگلیسی یک رنجر طالبان نزدیک کورسمان توقف کرده بود و دو زن سیاهپوش همراه آنان بود که سر تاپایشان سیاه بود و حتی چشمهایشان دیده نمیشد و عینک زده بودند، آنها جلو میآمدند و دو تا طالب از پشت سرشان میآمدند و دو دختری که مانتویشان تا نزدیک سابق پایشان بود، را گرفتند، بعد دختری را به بهانه اینکه ماسکش رنگی است، بازداشت کردند.
«یک دختری که نزدیک من بود، مانتویش بلند و زیر ساق پایش بود. او را هم صدا زدند که باید بایستد و نایستاد و یکی از همان زنان با بیرحمی او را بر روی زمین پرت کرد. خیلی ترسناک بود. من به حدی ترسیده بودم که دست و پایم را گم کرده بودم و میخواستم هر چه زودتر به خانه برسم.
«الان خانوادهها دخترانشان را از رفتن به اماکن آموزشی منع میکنند و اجازه نمیدهند که آنها از خانه بیرون بیایند، نمیگذراند که کورس بروند. هر چند اوضاع امنیتی در برچی خیلی بدتر از گذشته شده است، ولی این کار طالبان که دختران را با خود میبرند، بیشتر از وضع بد امنیتی، مردم را به وحشت انداخته.»
مرضیه، یکی از دختران شاغل در شمال کابل نیز میگوید: « یک روز داشتم بر سر کارم میرفتم. یکی از زنان سیاهپوش را دیدم که میخواست با من حرف کند. من ترسیدم که مبادا از این زنهایی باشد که با طالبان همکاری میکند. دیدم که رفتارش مشکوک است، دائما پشت سرش را نگاه میکرد، مسیرم را تغییر دادم و داخل یک دکان رفتم. بعد از بیست دقیقه بیرون شدم و دیدم که باز هم آن خانم منتظر من است. راهم را تبدیل کردم (تغییر دادم) و سر وظیفه (کار) رفتم.»
مدارس دینی جایگزین آموزشگاهها
نادیه از دانشجویانی است که بعد از به قدرت رسیدن طالبان از ادامه تحصیل محروم شده است. او در غزنی به عنوان معلم ابتدایی به دختران درس میدهد. وی اظهار میدارد: «در ولایتها محدودیتهایی که طالبان علیه زنان وضع کردهاند، بسیار زیاد است. در مکتبی که من درس میدهم. طالبان به مسئولان مکتب تذکر دادند که دو دختر قدبلند در صنف (کلاس) ششم حضور دارد و شما به دختران جوان درس میدهید. بعد طالبان به همین بهانه، در مکتب را بستند. درحالیکه آن دختران سن بیشتری از بقیه دختران صنف ششم نداشتند، فقط قدهایشان بلندتر از بقیه بود. در غزنی هیچ کورس آموزشی باز نیست و فقط مدارس دینی باز است.»

در گزارش روز دوشنبه هیئت نمایندگی سازمان ملل از آوردن نام طالبان خودداری شده است و از آنها به عنوان «مقامات اداره حاکم بر افغانستان» یاد میکنند. در این گزارش آمده است که «مقامات اداره حاکم دختران را عمدتا در غرب کابل که منطقه هزارهنشین است و برخی دختران را نیز در خیرخانه واقع در شمال کابل که منطقهای تاجیکنشین است، گرفتار کردهاند.»
در این سند هیچ اشارهای به گزارشها درباره ربودن دختران و تجاوز به آنها در بازداشتگاههای طالبان نشده است. فعالان مدنی افغانستان در یکسال گذشته بارها یوناما را به «سفیدنمایی طالبان» متهم کردهاند. این اعتراضات زمانی افزایش یافت که رزا اتونبایوا به عنوان رئیس هیئت نمایندگی سازمان ملل و نماینده خاص دبیر کل سازمان ملل در افغانستان مشغول به کار شد و این نهاد در نشستهایش در سازمان ملل بارها از جامعه جهانی خواسته است تا با طالبان تعامل کنند.
رزا اتونبایوا در آخرین روزهای سال گذشته میلادی در نشست شورای امنیت سازمان ملل از امکان تحصیل دختران در حکومت طالبان خبر داد و گفت که طالبان باور دارند، مدارس دینی سبک بومی آموزش در افغانستان است و مکاتب سبک غربی تحصیل است.
این اظهارات رئیس یوناما با واکنش انتقادی هدربار، یک مقام دیدهبان حقوق بشر همراه بود. هدربار درباره «سازش بزرگ» سازمان ملل با طالبان هشدار داد.
پیش از خانم اتونبایوا، دیبرالاینز به عنوان رئیس یوناما تا قبل از ژوئن ۲۰۲۲ در افغانستان مشغول به کار بود. وی در بیانیه خداحافظیاش با اشاره به رهبران طالبان اعلام کرد: «سیستمی که زنان، اقلیتها و افراد بااستعداد و شایسته را منزوی کند، دوام نخواهد آورد.»
اتونبایوا که دانشآموخته دانشگاه دولتی مسکو است. پیش از تصدی پست ریاست یوناما به عنوان یک سیاستمدار سوسیالیست دموکرات و رهبر سابق دولت انتقالی قرقیزستان به شمار میرفت. وی همچنین سفیر شوروی سابق بود.