نوشته گریگوری کوپلی
دولت نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان، به فروپاشی حیات ارمنستان نزدیک شده است؛ کشوری که جمعیت آن پیوسته در حال کاهش است و بیش از سهچهارم ارامنه بیرون از این کشور زندگی میکنند.
جمعیت ارمنستان در سال ۲۰۲۲ حدود ۲.۷۸ میلیون نفر برآورد شد که نسبت به جمعیت ۳.۱۶ میلیون نفری این کشور در سال ۲۰۰۰ کاهش یافته است. جمعیت ارامنه بیرون از کشور حدود ۸ تا ۱۰ میلیون نفر برآورده میشود که احتمالاً بسیار بیشتر است.
ارمنستان تصمیم گرفته متعاقب شکست نیروهای ارمنی در برابر ارتش آذربایجان در اواخر سپتامبر ۲۰۲۳، از روابط راهبردی خود با مسکو دل بکند؛ تصمیمی که نشانه دیگری از امتناع دولت ایروان از پذیرش مسئولیت خود در تاریخ حوادث ناگوار پساجنگ سرد تلقی میشود.
«دل کندن از مسکو» ارمنستان را با یگانه متحد و همسایه «قابل اطمینان»، یعنی ایران، تنها میگذارد و با اینحال، حکومت مذهبی ایران یکی از عوامل راهبردی منطقهای بود که باعث شد ایروان در وهله اول از مسکو دل بکند.
ایروان احساس کرد که روسیه برای نجات ارمنستان از شکست در برابر آذربایجان در مناقشه قرهباغ کوهستانی؛ که تحت کنترل آذربایجان قرار دارد؛ در سپتامبر ۲۰۲۳ اقدامی نکرد و درعوض این واقعیت را پذیرفت که سلسله تصرفات نظامی ارمنستان در خاک آذربایجان، به مجرد آنکه باکو ابزارهای لازم را تدارک ببیند، تلافی خواهد شد.
با اینحال، ارمنستان؛ با بیتدبیری و ناپختگی؛ مناقشه خود با آذربایجان را بدون مشورت مسکو از سر گرفت و همچنان انتظار داشت که مسکو جلوی مقابلهبهمثل باکو را بگیرد. با اینحال، روسیه اینبار بهوضوح از مداخله در مناقشه بین دو کشور امتناع کرد؛ بهرغم اینکه ارمنیها را با مداخله برای ایجاد آتشبس در جنگ ارمنستان و آذربایجان پس از درگیریهای جولای و نوامبر ۲۰۲۰، و یکبار دیگر با مداخله در مناقشات جدید ۳ آگوست ۲۰۲۳ از شکست تمامعیار نجات داده بود.

وقتی درگیریهای ۲۰۲۰ به پایان رسید، ارمنستان بیشتر مناطقی را که متعاقب فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۱ و همزمان با استقلال آذربایجان و ارمنستان، از چنگ آذربایجان درآورده بود، از دست داد. گویی ارمنستان در سالهای پس از فروپاشی شوروی به حضور گسترده ارتش روسیه در این کشور برای عقب راندن رشد ثروت و توانمندیهای نظامی آذربایجان، که به لطف فناوریها و آموزشهای ترکیه و اسرائیل محقق میشد، عادت داشت.
آخرین دور درگیریها، در آگوست ۲۰۲۳، حکم فاجعه نهایی را برای ارمنستان داشت و پایان حضور این کشور را در آذربایجان رقم زد. این درگیریها متعاقب یک اقدام بیملاحظه و قابل پیشگیری آغاز شد که گمان میرود یک واحد ارمنی در نزدیکی گذرگاه لاچین، که ارمنستان را به منطقه قرهباغ کوهستانی (یا جمهوری خودخوانده آرتساخ) متصل میکند، در آن نقش داشته است.
روسیه نتوانست جلوی وخامت سریع اوضاع را بگیرد؛ با اینحال، پس از رویداد ۳ آگوست ۲۰۲۳، نیروهای آذربایجانی که از نظر تعداد و فناوری دست بالا را داشتند، با تکیه به موضع پیشین خود در پایان درگیریهای ۲۰۲۰، بسرعت به حلوفصل موضوع پرداختند.
گویی ایروان به شکلی نامعلوم از مسکو انتظار داشت که این کشور را از هر اشتباهی که در رابطه با آذربایجان مرتکب میشد، نجات دهد. قبل از پایان قائله ۲۰۲۳، فرجام ماجرا این بود که مسکو در راهاندازی راهگذر بینالمللی شمالجنوب، که اواخر سال گذشته از آن رونمایی شد، با آذربایجان همکاری کرد. راهگذر بینالمللی شمالجنوب به ایجاد یک کریدور حملونقل انجامید و هدفی را که مسکو از قرنها پیش به دنبال آن بود، محقق کرد: دسترسی به یک بندر آب گرم در اقیانوس هند. این امر از طریق سلسله مسیرهای رودخانهای و ریلی از سنت پترزبورگ (بالتیک/آتلانتیک) به بندر عباس صورت میگیرد.
دولت ارمنستان بهنحوی نفهمید که با وجود راهگذر بینالمللی شمالجنوب، مسکو نمیتواند دولت آذربایجان را از خود براند. اینطور نبود که مسکو ارمنستان را طرد کرده باشد، بلکه سرانجام مجبور شده بود با آذربایجان به صلح برسد تا بتواند راهگذر بینالمللی شمالجنوب را راهاندازی کند. به همین ترتیب، مسکو مجبور شد با مقامات ایرانی (و برعکس) هماهنگی کند تا آخرین خطوط ریلی راهگذر بینالمللی شمالجنوب آذربایجان از طریق ایران به بندر بندرعباس متصل شده و ارتباط کامل با هند برقرار شود.
آنچه هنوز بهطور کامل واکاوی نشده این است که ارتباط راهبردی هند از طریق راهگذر بینالمللی شمالجنوب با شبکه توزیع وابسته به ایران و روسیه به چه میزان است.
ارمنستان از شرکت در سازمان پیمان امنیت جمعی مسکو در ۲۳ نوامبر ۲۰۲۳ امتناع کرد اما دولت در آن مقطع اعلام کرد که قصد خروج از پیمان امنیت جمعی را ندارد. با اینحال، همکاری ارمنستان با سازمان متوقف شد و این کشور همچنان باید امکان خروج نیروهای روسی از پایگاه خود در گیومری در شمال غربی ارمنستان را فراهم کند.
در ۲۸ فوریه ۲۰۲۴، آقای پاشینیان سرانجام اعتراف کرد که در حال بررسی خروج ارمنستان از سازمان پیمان امنیت جمعی است.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در ۴ مارس ۲۰۲۴ هشدار داد که اگر ارمنستان به انتقاد از روسیه و توسل به غرب ادامه دهد، در روابط خود با این کشور «تجدیدنظر جدی» خواهد کرد. واضح است که آقای پاشینیان بهطور جدی پیشنهاد امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، را در جلسه آندو در اواخر فوریه پذیرفته بود. در عینحال، آقای مکرون رویارویی خود با روسیه را به حد نهایی رساند و بهطور قطع به نقش فرانسه در توافقنامه نرماندی پایان داد و نقش کدخدامنشی را در مذاکرات اوکراین و روسیه برعهده گرفت.

در ۲۳ فوریه ۲۰۲۴، آقای پاشینیان عملاً روابط ارمنستان با سازمان پیمان امنیت جمعی را به حالت «تعلیق» درآورد که به منزله تعطیلی پایگاه نظامی روسیه در گیومری است. خشم روسیه از تصمیم ارمنستان به همان اندازه که از سر ناباوری بود، به ذات این تصمیم هم مربوط میشد. ارمنستان از مواجهه با واقعیت امتناع کرده و اساساً خود را از نظر جغرافیایی منزوی کرده بود.
آنچه که به نظر میرسید آقای پاشینیان را به جدایی از سازمان پیمان امنیت جمعی ترغیب کرده باشد، وعده متحدان جدید اروپایی، مانند فرانسه، بود که میگفتند جای روسیه را بهعنوان متحد ارمنستان پر خواهند کرد. این احتمال وجود دارد که آقای پاشینیان به این نتیجه رسیده باشد که روسیه اساساً به لحاظ ژئوپلیتیکی نفع دیگری برای ارمنستان نداشته است. مسکو روابط خود را با آذربایجان بازسازی کرده بود و روابط پویایی (وابستگی متقابل) نیز با ایران داشت.
تردیدی نیست که ایران همچنان ارمنستان را حائز اهمیت میداند، اما تا چه حد؟ بهطور حتم، ارمنستان یک راه ارتباطی زمینی برای ایران از طریق گرجستان محسوب میشود و این کشور را به جهان وصل میکند. همچنین به تهران کمک میکند که از وابستگی به دوست و رقیب همسایه، یعنی ترکیه، رها شود. به همین ترتیب، گرجستان؛ که پیشتر تحت فشار روسیه و ترکیه قرار گرفته بود؛ در حفظ روابط نزدیک با ارمنستان تردید نخواهد داشت.
با این همه، ارمنستان از ایجاد روابط با آذربایجان امتناع کرده است؛ روابطی که از اوایل قرن بیستم، اگر نه پیشتر، بحثبرانگیز بوده است. اما این ممکن است تنها گزینه ممکن ایروان باشد، حتی اگر به منزله زیر پا گذاشتن غرور ملی در رابطه با ناکامیهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳ در برابر آذربایجان باشد. از این گذشته، آذربایجان نیز مجبور شده با تصرف بخش عمدهای از خاک خود به دست ارمنستان در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، غرور خود را زیر پا بگذارد.
در این بین، ارمنستان به شکلی فزاینده از فشارهای (بویژه) ترکیه زخم خورده و از اقدامات این کشور، از جمله نسلکشی وحشیانه ارامنه در دوران امپراتوری عثمانی و دیگر موارد رنج برده است. در حال حاضر، نشانهای مبنی بر ازسرگیری روابط آنکارا و ایروان وجود ندارد. با اینحال، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، هنگام رونمایی از راهگذر بینالمللی شمالجنوب و همزمان با رونمایی آمریکا از تفاهمنامه کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا که در حاشیه نشست گروه ۲۰ در دهلی در ۹ تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۳ به امضا رسید، خشم شدید خود را به مسکو ابراز کرد. روسیه و آمریکا کریدورهایی را پیشنهاد کردند که از حضور ترکیه در آنها فاکتور گرفته شده است.
جدا کردن ترکیه در عمل میتواند به آنکارا انگیزه بدهد تا برای راهاندازی یک کریدور تجاری جداگانه از طریق ایران و اقیانوس هند با ارمنستان همکاری کند. درواقع، این کریدور نهتنها تا حدی مکمل راهگذر بینالمللی شمالجنوب خواهد بود (رقابت با سایر کشورها)، بلکه دستیابی به آن برای ترکیه آسانتر از مأموریت دشواری است که این کشور برای احیای روابط با مصر و اعمال نفوذ در خطوط دریایی کانال سوئز-دریای سرخ برعهده گرفته است.
درواقع، اگر آنکارا واقعاً مایل به احیای روابط با مصر باشد؛ چنانکه از دیدار آقای اردوغان و رئیسجمهور مصر، عبدالفتاح السیسی، در نشست سران در ۱۴ فوریه ۲۰۲۴در قاهره پیدا بود؛ آنکارا باید سعی کند رهبران شمال یمن (حوثیها) را به پایان دادن به «جنگ پوششی» خود علیه کشتیهای غربی دریای سرخ و کانال سوئز ترغیب کند. این اقدام فوراً فشارهای روی دوش قاهره را کاهش میدهد؛ کشوری که بهخاطر تغییر مسیر کشتیها از مسیر دریای سرخ-کانال سوئز که به دلیل هزینه گزاف بیمه پیشگیرانه در رابطه با موشکهای کروز حوثیها و وسایل نقلیه جنگی بدون سرنشین آنها، بخش عمده درآمدهای ارزی خود را از دست داده است.
ترکیه ممکن است نیازی به کریدور حملونقل ارمنستان نداشته باشد، چراکه این کشور بهطور مستقیم با ایران در ارتباط است. با اینحال، موقعیت آنکارا را بهعنوان کریدور کمکی اقیانوس آرام تثبیت میکند. مسکو سعی میکند جلوی این اقدام را بگیرد اما انجام این کار از سمت ترکیه شدنی است.
اما اینها همه برای ارمنستان حکم «اما و اگر» را دارند. وقتی ارمنستان در سال ۲۰۲۰، بدون توجه به عواقب، جنگ علیه آذربایجان را از سر گرفت، پلهای پشت سر خود را خراب کرد. هیچ دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم ایروان بهطور ناگهانی طرح برنامهریزی راهبردی را کلید زده است. با توجه به قطع روابط با مسکو، بدون وجود یک طرح جایگزین، به نظر میرسد که عکس این موضوع صادق باشد. و بهرغم تمایل آقای مکرون به تنبیه مسکو، شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد مکرون یا جانشین بالقوه او در کاخ الیزه در سال ۲۰۲۷، بتواند یا مایل باشد که از دولت شکستخورده ارمنستان حمایت کند.
در همینحال، کشورهای اروپایی به خطوط نفت و گاز آسیای مرکزی و آذربایجان که از طریق ترکیه میگذرند، نیاز دارند. ارمنستان نیز نمیتواند جایگزین مناسبی ارائه کند، مگر اینکه بتواند به خطوط ارتباطی- همه از طریق آذربایجان- دست یافته و کشور را به گرجستان، دریای سیاه و اروپا وصل کند.
برای تصحیح نقلقول تاریخی هنری کیسینجر («اگر مقصد خود را ندانید، تمام مسیرها شما را به بیراهه میکشانند»)، باید به حقایق کتاب «هنر پیروزی» من در سال ۲۰۰۶ توجه کنیم: «اگر مقصد خود را ندانید، هر مسیری به فاجعه منتهی خواهد شد.»
نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده است و لزوماً نظرات اپکتایمز نیست.
درباره نویسنده مقاله:
گرگوری کوپلی رئیس انجمن مطالعات استراتژیک بین المللی مستقر در واشنگتن و سردبیر مجله آنلاین دفاع و سیاست استراتژیک خارجی است. کوپلی در استرالیا متولد شد و هماکنون عضو هیئت استرالیا، کارآفرین، نویسنده، مشاور دولتی و سردبیر نشریه دفاعی است.