Search
Asset 2

جریان‌های راست‌گرا در اپوزیسیون ایران به دنبال چه هستند؟

در جریان اعتراضات به قتل حکومتی مهسا امینی، اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی، تحولات مهمی را تجربه کرد. یکی از این تحولات، مطرح شدن جریان راست در اپوزیسیون بود.
(ROBERTO SCHMIDT/AFP via Getty Images)

در جریان اعتراضات به قتل حکومتی مهسا امینی، اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی، تحولات مهمی را تجربه کرد. یکی از این تحولات، مطرح شدن جریان راست در اپوزیسیون بود که مطالبات مشخصی داشت. این جریانات راست‌گرا خود را ملی‌گرا می‌دانند.

به گواه برخی صاحب‌نظران ملی‌گرایی مدرن که با قدرت‌گرفتن رضاشاه در ایران شکل گرفت و حدود یک قرن عمر دارد، برای دهه‌ها ایران را از آسیب‌های ناشی از جنگ، اشغال و تجزیه حفظ کرده است.

چرا اصطلاح «راست افراطی» وارد ادبیات اپوزیسیون ایران شد؟

همزمان با مطرح شدن جریان راست‌گرا، اصطلاح «راست افراطی» نیز در شبکه‌های اجتماعی و برخی رسانه‌ها برای اشاره به برخی از فعالان اپوزیسیون در خارج از ایران مطرح شده است.

نجات بهرامی، نویسنده و روزنامه‌نگار درباره استفاده از این اصطلاح به اپک تایمز می‌گوید که این اصطلاح در گذشته نیز توسط برخی جریان‌های چپ برای حمله به «جریان‌های میهن‌پرست» استفاده می‌شد، اما بعد از خارج شدن شاهزاده رضا پهلوی از گروه همبستگی و منتفی شدن «منشور همبستگی»، اصطلاح «راست افراطی» نیز وارد شبکه‌های اجتماعی فارسی شد.

به گفته او، این گروه در جورج تاون به دنبال محدود کردن شاهزاده، مهار هوادارانش و جریان «ایران گرا» بودند تا به نظم آینده سیاسی ایران، شکل دلخواهشان را بدهند که این اتفاق نیفتاد. با خارج شدن شاهزاده از این گروه، جریان‌های «اصلاح طلب، تجزیه طلب‌ها و چپ‌ها آرزوهای خودشان را برای شکل‌دهی به نظم نوین سیاسی در ایران بربادرفته دیدند. به همین دلیل جریان‌های میهن‌گرا که بدیهیاتی شامل حفظ تمامیت ارضی و عدم نادیده‌انگاری واژه ملت ایران در بندهای منشور را یادآوری می‌کردند، مقصر از هم‌ پاشیدگی منشور معرفی کردند و آن‌ها را «راست افراطی» نامیدند.»

بحث برچسب «راست افراطی» تنها در شبکه‌های اجتماعی فارسی محدود نمانده است و برخی فعالان سیاسی این برچسب را در مقالات و پست‌هایشان به زبان انگلیسی منتشر کرده‌اند.

آرش عزیزی، استاد دانشگاه در مقاله‌ای در وب‌سایت آتلانتیک کانسل، بسیاری از حامیان شاهزاده رضا پهلوی را «راست‌گرا، شوونیست و مخالف کار با دیگران» معرفی کرده و نوشته است که این دسته از حامیان شکایت داشتند که چرا در منشور از واژه «ملت ایران» استفاده نشده است و چرا از آرم «مشت بسته» استفاده شده است و این آرم را نشان دهنده یک «دستور کار پنهان چپ» دانسته‌اند.

این نویسنده در ادامه با رد اعتراض حامیان شاهزاده ادعا کرده است که در منشور یادشده از «مردم ایران» نام برده شده و به «تمامیت ارضی» تعهد داده شده است.

جریان راست ایران چه ارتباطی با ملی‌گرایی و ایران‌شهری دارد؟

نجات بهرامی در این‌باره می‌گوید که جریان‌های هوادار و حامی شاهزاده رضا پهلوی «ایران‌گرا» هستند و این جریان رویکرد راست‌گرا دارند اما افراط‌گرا نیستند. همچنین جریان راست‌گرای ایران متفاوت از جریان‌های راست‌گرای غربی است. ریشه جریان راست‌گرا در ایران به دوره پیش از انقلاب ۵۷ برمی‌گردد. این جریان متولی اصلاحات عمیق اجتماعی بود، شامل اصلاحات ارضی و رفرم اجتماعی که اقشار محروم جامعه ایران را حمایت می‌کرد. اکنون نیز شاهزاده رضا پهلوی معیارهایی را تعیین کرد، شامل اعتقاد به عبور از جمهوری اسلامی، اعتقاد به تمامیت ارضی و خدشه‌دار ناپذیر بودن این موضوع و برقراری یک حکومت سکولار مبتنی بر رای مردم در فردای پس از براندازی جمهوری اسلامی، از جمله شرایطی است که باورمندان به آن، جریان راست را در ایران تشکیل می‌دهند.

او می‌افزاید که جریان‌ چپ، اسلام‌گرا و ایران‌گرا در طول تاریخ عملکرد خود را نشان داده‌اند. در طول تاریخ جریان ملی‌گرا در برابر تمامیت‌خواهی و گروه‌های ترویج کننده خشونت ایستاد. جریان چپ در انقلاب ۵۷ از قتل‌عام‌ها و اقدامات خلخالی در دوره‌ای که او حاکم شرع بود، حمایت می‌کرد و حتی از او انتقاد می‌کردند که چرا در دستور اعدام‌ها سرعت لازم را ندارد و باید اعدام‌های بیشتری انجام شود. اکنون همین جریان‌های چپ همه را به افراطی بودن متهم می‌کند. جریان‌های اسلام‌گرا در ایران نیز با نواب صفوی، ترورهای فدائیان اسلام و خمینی شکل گرفت و اعدام‌های دهه شصت بخشی از کارنامه اسلام‌گرایان است. در این میان ایران‌گرایان تنها جریانی بودند که مرتکب خشونت نشدند. برخی کارشناسان و مورخان به عملکرد محمدرضا شاه پهلوی انتقاد کردند و گفتند که اگر او به سیستم امنیتی اختیارات بیشتری برای سرکوب می‌داد، هرگز انقلاب ۵۷ اتفاق نمی‌افتاد، اما محمدرضا شاه بر این باور بود که نباید مردم را کشت و سرکوب کرد، حتی اگر به قیمت از دست رفتن حکومت تمام شود.

سید جواد میری، استاد جامعه‌شناسی در صفحه ایکس خود در این‌باره نوشته است که «راست افراطی» را باید از نظر تغییرات جهانی بررسی کرد و ایران نیز یک جزیره جدا از جهان نیست. به باور او، «ایدئولوژی راست افراطی» با مفاهیم گوناگون در کشورهای مختلف جهان در حال بازسازی است و در ایران نیز مفهوم «ایران‌شهری» بار «چرخش ایدئولوژیک» به سمت راست را بر دوش دارد. ایران‌شهری صرفا در جهت دشمنی با اسلام نیست، بلکه از طرفی به دنبال «انکار اسلام‌شهری به عنوان یک بدیل تمدنی» است و از طرف دیگر به دنبال بازسازی چارچوب قدرت در قالب نرم افزاری و سخت افزاری است.

ایران‌گرایی چگونه در برابر کمونیسم ایستاد؟

شاهین نژاد، پژوهشگر تاریخ ایران سه گروه شامل «توسعه‌گرایان ملی، سنت‌گرایان اخلاقی و میهن پرستان» را در زیر مجموعه جریان راست‌گرایی معرفی می‌کند.

او در گفتگو با برنامه نگاه سوم اپک تایمز درباره مفهوم ایران‌گرایی و ملی‌گرایی می‌گوید که ملی‌گرایی در زبان، جشن‌ها و اشتراکات تاریخی و داستان‌های حماسی تجلی می‌یابد. همچنین ملی‌گرایی در وقایع مهم تاریخی شامل انقلاب مشروطه خود را نشان داد. رضا شاه به عنوان یک ملی‌گرا جلوی تجزیه ایران را گرفت و دولت ملت ساخت. در دوره محمدرضا شاه بعد از اینکه متفقین، ایران را اشغال کردند، در زمان ملی شدن صنعت نفت و در جنگ ایران و عراق، ملی‌گرایی به کمک ایران آمد.

به گفته این پژوهشگر، در دوره جنگ سرد که بلوک شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی سابق در صدد افزایش نفوذ کمونیسم بود، شوروی به دنبال این بود که ایران را به بلوک شرق پیوند بزند و به یک حکومت کمونیستی تبدیل کند. در آن دوره محمدرضا شاه پهلوی از ایران‌گرایی برای مقابله با نفوذ کمونیسم استفاده کرد و ایران‌گرایی را به مثابه یک ایدئولوژی سراسری در ایران ترویج داد.

وی با اشاره به رقابت جریان‌های چپ و راست در جهان ادامه می‌دهد که امروز گلوبالیست‌ها و ملی‌گرایان درگیر چالش و کشمکش هستند، به دلیل اینکه گلوبالیست‌ها به دنبال از بین بردن ملت‌ها هستند و می‌خواهند قدرت در دست شرکت‌های بزرگ متمرکز باشد و شکلی از برده‌داری نوین در جهان بر سر کار آید. از طرفی مردم دنیا می‌خواهند که دولت‌های ملی بر سر کار بیاید، برای اینکه مرزها و هویت ملی حفظ شود و فرهنگ کمتر آسیب ببیند. مردم نمی‌خواهند منافع ملی‌شان قربانی منافع مالی شرکت‌های بزرگ شود. ملی‌گرایی همیشه جنبه دفاعی در برابر آسیب‌ها را داشته است.

راست افراطی چگونه وارد ادبیات سیاسی جهان شد؟

مجله تایم در مقاله‌ای خاستگاه مفهومی چپ و راست را در ادبیات سیاسی بررسی کرده است. دیوید بل، استاد رشته «فرانسه مدرن» در دانشگاه پرینستون در گفتگو با تایم ریشه نام گذاری جناح راست و چپ را به انقلاب فرانسه مربوط می داند، زمانی که اعضای شورای ملی در دو طرف مجلس نشستند. طرفداران حق وتوی مطلق پادشاه در سمت راست مجمع نشستند و مخالفان حق وتوی پادشاه که نگاهی رادیکال‌تر به این موضوع داشتند، در سمت چپ مجمع نشستند. به عبارتی آن‌هایی که به ارزش‌های سنتی و سنت‌گرایی نزدیک‌تر بودند، جناح راست بودند و آن‌هایی که طرفدار تغییرات بیشتر بودند، جناح چپ بودند.

در آن زمان تمام جهان انقلاب فرانسه را نظاره می‌کرد و اصطلاحات مورد استفاده در این انقلاب رفته رفته در تمام دنیا متداول شد، اما این اصطلاحات یکشبه وارد ادبیات سیاسی جهان نشد.

به گفته مارسل گوشه، مورخ فرانسوی  از زمان انقلاب فرانسه، بیش از یک قرن طول کشید تا اصطلاحات چپ و راست به عنوان مقوله‌های اصلی هویت‌های سیاسی مطرح شود. در بین سال‌های دو جنگ جهانی، این اصطلاح در سراسر اروپا برای طیف‌های سیاسی به کار می‌رفت.

مایکل کازین، استاد سیاست و جنبش‌های اجتماعی ایالات متحده در دانشگاه جورج تاون نیز در مورد اصطلاح راست افراطی معتقد است که بیشتر این اصطلاحات در مبارزات سیاسی استفاده می‌شود. در حال حاضر سیاستمداران بیشتر وقت‌ها مخالفان را خود را راست افراطی یا چپ افراطی می‌نامند. با این حال معانی این اصطلاحات می‌تواند یکبار دیگر تغییر کند.

پیت نورث، تحلیل‌گر و نویسنده در توضیح استفاده از اصطلاح راست افراطی، تجربه کشور بریتانیا را مطرح می‌کند و می‌گوید: «در عمل این ما هستیم که راست تندرو لقب گرفته‌ایم. ما اکثریت هستیم: مردمی که باور دارند مهاجرت باید کنترل شود، افرادی که حق حضور در این کشور را ندارند اخراج شوند و این‌که ما باید بتوانیم آزادانه درباره مسائلی از این دست که مردم نمی‌توانند جنسیت‌شان را عوض کنند، در فضای مجازی حرف بزنیم.» به گفته او، بسیاری از شهروندان عادی بریتانیا با چنین عقایدی برچسب راست افراطی را از بسیاری رسانه‌ها دریافت می‌کنند.

در سال‌های اخیر جناح‌های راست اروپا در انتخابات‌های سراسری در کشورهای خود، اقبال بیشتری در میان رای‌ دهندگان داشته‌اند. در اروپا و بسیاری از کشورهای ‌آمریکایی، جناح‌های سیاسی و گروه‌هایی که طرفدار ارزش‌های ملی گرایی و سنت‌ها هستند، به عنوان جناح‌های راست شناخته می‌شوند.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی