یک کارشناس امور افغانستان میگوید که درگیریهای مرزی طالبان و جمهوری اسلامی به حدی افزایش نخواهد یافت که باعث برخوردهای نظامی دو کشور شود، بلکه دو طرف از درگیریهای مرزی استفاده میکنند تا مانور تبلیغاتی و سیاسی بدهند.
به تازگی یکی از فرماندهان وابسته به وزارت دفاع طالبان از گردانهای سوم و چهارم مستقر در مرز نیمروز با سیستان و بلوچستان ایران بازدید کرد.
در روزهای اخیر کاربران شبکههای اجتماعی در ایران و افغانستان تصاویری از خودروهای نظامی آمریکایی را همرسانی کردهاند که نیروهای طالبان سوار بر این خودروها به سوی مرز اسلامقلعه در حرکت هستند.
مقامات ارشد کشوری و نظامی جمهوری اسلامی ایران در واکنش به درگیریهای مرزی با طالبان گفته اند که این مسئله «پراهمیت» نیست و یک «درگیری مختصر» است.
درگیریهای مرزی و مشروعیتطلبی داخلی
درگیریهای مرزی طالبان با کشورهای همسایه افغانستان موضوع جدیدی نیست و طالبان از دو سال پیش به این سو، درگیریهای مختلف مرزی با همسایگان داشته است.
در این میان کشور چین به دلیل داشتن مرز صعب العبور و کوهستانی با افغانستان، تنش مرزی با طالبان نداشته است، اما ایران با داشتن دو مرز مشترک، یکی از طولانیترین مرزها را با افغانستان دارد. بعد از تنشهای لفظی طالبان و مقامات جمهوری اسلامی بر سر حقآبه ایران، گزارشهایی از افزایش تنشهای مرزی میان ایران و طالبان منتشر شده است.
حمزه واعظی، کارشناس سیاسی درباره ماهیت درگیریهای اخیر به اپکتایمز میگوید که طالبان نیروهای حرفهای نیستند و گروهی جنگجو و شورشگر هستند که از مفاهیم حقوق بینالمللی و مرزهای مشترک آگاهی ندارند و از اینکه آمریکا را شکست دادهاند، مغرور شدهاند. اما نه جمهوری اسلامی ایران و نه طالبان به نفعشان نیست که درگیریها افزایش پیدا کند، چون طالبان توان ادامه درگیری را ندارند و جمهوری اسلامی ایران نمیخواهد خود را درگیر معضل منطقهای جدید و بخصوص با افغانستان و طالبان کند. از این جهت بعید است که این درگیری خیلی شدید، جدی و دوامدار باشد.
به گفته وی، با این حال طالبان و جمهوری اسلامی ایران اهداف مختلفی را از درگیریهای مرزی اخیر دنبال میکنند و تا حدودی از این ماجرا نفع میبرند. طالبان سعی میکنند که از طریق درگیری با ایران، حس ملی را در بین مردم افغانستان در مقابل این ماجرا برانگیزند و توجه مردم و گروههای مختلف اجتماعی را به سوی خودشان جلب کنند و آنها را در حمایت از طالبان بسیج کنند. علیرغم ظلم و جنایتهایی که طالبان در افغانستان مرتکب شدهاند اما این روزها در فضای مطبوعاتی و صفحات اجتماعی افغانستان دیده میشود که بخش قابل توجهی از افکار عمومی افغانستان به حمایت از طالبان (در مورد درگیریهای مرزی) جلب شده است.
وی میافزاید که این کار یک ژست سیاسی برای طالبان محسوب میشود که برای آنها هم مصرف داخلی و هم جهانی دارد. به نظر میرسد که طالبان به دنبال ارسال دو پیام هستند.
«با بشکههای زرد ایران میآییم»
به گفته این کارشناس سیاسی، طالبان میخواهند به همسایههای افغانستان بگویند که حاکمیت قدرتمند و یک دولت مستقل دارند و میتوانند برای همسایهها خط و نشان بکشند و به آمریکا و اروپا پیام سیاسی بدهند و بگویند که سر و سری (ارتباطات پنهانی) با ایران ندارند و اگر شرایطش فراهم شود، میتوانند حتی وارد جنگ شوند و برای جمهوری اسلامی ایران، معضل منطقهای ایجاد کنند.
جمهوری اسلامی ایران قبل از به قدرت رسیدن طالبان در اوت ۲۰۲۱ ارتباطات منظمی با بخشهایی از بدنه طالبان داشت.
واعظی با اشاره به چنددستگی در میان طالبان در بوجود آمدن تنشهای موجود میگوید که قیوم ذاکر و ابراهیم صدر از فرماندهان طالبان نزدیک به جمهوری اسلامی ایران هستند که هر چند برای مدتی منزوی شده بودند اما به دلیل نزدیکی با رهبر طالبان نقش مهمی در بدنه اصلی طالبان بخصوص بخش نظامی دارند. گروه دیگر حقانی است که با ایران روابط خوبی ندارد اما با پاکستان روابط دوستانهای دارد و با آمریکاییها داد و ستد معناداری دارند.
ایندیپندنت فارسی، کلیپی منسوب به وزارت دفاع طالبان را منتشر کرده است که در آن طالبان شعری به زبان پشتو میخوانند با این مضمون «انقلاب خونینی در ایران به پا میکنیم» و «رهبر ما ملا یعقوب تهران (حکومت ایران) را اصلاح میکند.» در ادامه به زبان فارسی افغانستان میگویند: «با قطار بشکههای زرد میآییم به ایران».
ملامحمدیعقوب، سرپرست وزارت دفاع امارت اسلامی است که طالبان وی را فرزند ملاعمر رهبر سابق این گروه میدانند. طالبان از بشکههای زرد برای انجام عملیاتهای انفجاری استفاده میکنند.
درگیری آری، جنگ نه
حمزه واعظی با اشاره به استفادههای تبلیغاتی جمهوری اسلامی میگوید که ابراهیم رئیسی به سیستان و بلوچستان رفت و پیام شدیداللحن و اخطارآمیزی به طالبان داد اما به نحوی میتوان گفت که مخاطبش مردم سیستان و بلوچستان بود. او تلاش کرد که نارضایتی مردمی در این استان و بخشی از معضلات را به گردن مسئله حقآبه بیندازد و مشکلات در این استان را معطوف به افغانستان کند.
وی ادامه میدهد که در حدود یکسال اخیر جمهوری اسلامی با معضلات و تنشهای زیادی از جمله اعتراضات مردمی روبرو بوده است اما با اتفاقات اخیر، جمهوری اسلامی توانسته است که توجه گروههای سیاسی و اجتماعی را به سوی یک گزینه سوم (طالبان و افغانستان) جلب کند و توجه این گروهها و افکار عمومی ایران را از تنشهای درونی به سوی دیگری منحرف کند.
به گفته وی، اخیرا دیده میشود که حس ملی بسیاری از ایرانیان (بعد از ماجرای حقآبه و تنشهای مرزی با طالبان) تحریک شده است و همین حس ملی، میتواند ایرانیان را به نظام سیاسی موجود پیوند دهد و تنش درونی، به تنش بیرونی تغییر جهت دهد.
این کارشناس سیاسی میگوید در شرایط فعلی به نفع جمهوری اسلامی ایران و طالبان است که تنشها (برای کوتاهمدت) در مرز ادامه پیدا کند اما این تنشها تشدید نخواهد شد. به دلیل اینکه نه مقامات جمهوری اسلامی و نه طالبان هیچیک به دنبال افزایش تنشها در منطقه و جنگ نیستند. طالبان از نظر استراتژیک و از نظر نظامی با قابلیتهای نظامی ایران قابل مقایسه نیستند. هر چند طالبان در زمینه جنگ چریکی توانایی دارند، اما در جنگهای کلاسیک و جنگهای فرامنطقهای که نیاز به ساختار، استحکام، رهبری و لجستیک و قدرت استراتژیک دارد، توانایی رویارویی را ندارند، پس به نفعشان نیست که با ایران وارد چنین برخورد نظامی شوند.
آینده روابط جمهوری اسلامی و طالبان
حمزه واعظی میگوید که آینده روابط جمهوری اسلامی و طالبان به عوامل مختلفی بستگی دارد، اگر طالبان به عنوان نظام سیاسی در افغانستان مستقر شوند، قطعا باید حسن روابط با تمام کشورهای منطقه شامل هند، پاکستان، چین و روسیه و با کشورهای آسیای میانه داشته باشند و ناگزیر از رعایت حسن همجواری هستند، اما اگر طالبان حس کنند که نظامشان رفتنی است و دوامی نخواهد داشت، آنها ماجراجویی فرامرزی را در پیش خواهند گرفت تا حس ملی را در داخل افغانستان به نفع خودشان تحریک کنند و تلاش خواهند کرد تا اروپا، آمریکا و کشورهای عربی را متقاعد کنند که حضورشان میتواند به عنوان مانعی بر سر راه نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران باشد.
وی میافزاید که جمهوری اسلامی ایران در پی افزایش نفوذ منطقهای است و میخواهد با جهان عرب و از جمله با دشمنان منطقهایاش شامل عربستان، بحرین و امارات متحده عربی روابط خوبی برقرار کند و به دنبال ساختن دشمن جدید در منطقه نیست. طالبان نیز به دنبال استقرار و دوام نظامش در افغانستان به همراه کسب وجهه ملی و بین المللی هستند. در چنین شرایطی منافع استراتژیک خود را دنبال میکنند، در نتیجه به دنبال روابط به طور نرمال و طبیعی با همسایگان خواهند بود.